چاوزها حاکمان ايالت باريناس، اشپيگل، برگردان از گلناز غبرايی

ماما "دونا النا چاوز" که زمانی همسر يک معلم روستايی به شمار می رفت، امروز علاقه خود را به داشتن جواهر و نمايش آن ها پنهان نمی کند و در هفته های اخير هر روز به کليسا می رود تا برای پيروزی پسرانش که رييس جمهوری و شهردار و استاندار و غيره هستند دعا کند

تبليغات خبرنامه گويا	advertisement@gooya.com

مجله اشپيگل (۱۷ نوامبر) در گزارشی به فساد و بريز و بپاش خانواده چاوز که از هيچ به همه چيز رسيده اند، پرداخته است که می خوانيد:

هوگو چاوز رئيس جمهوری ونزوئلا اين بار در جريان انتخابات ايالتی ناچار به اثبات نفوذ خود گشت و اين در حاليست که حتی در زادگاه وی نيز نارضايی مردم از او و مجموعۀ خانواده اش روبه افزايش است.

سه خودروی اِستيشن و هفت محافظ « دونا اِلنا فرياس چاوز» مادر رييس جمهوری را تا کليسا همراهی می کنند. ساعت نزديک هفت است و نيايش در کليسای «کويستوری» ايالت باريناس در جنوب ونزوئلا با جمعيت ۲۷۰۰۰۰ نفری آغاز شده است. مادر هوگو چاوز با بلوز آبی، عينک دودی و موهای بلوند شده در رديف دوم می نشيند. خانوادۀ چاوز مسيحيان معتقدی هستند. قبلاَ « دونا اِلنا» پياده برای نيايش می آمد. کليسا با خانۀ قديمی آنان فقط يک خيابان فاصله داشت. حالا او و همسرش در يک عمارت بزرگ در بهترين منطقه «باريناس» زندگی می کنند. خانۀ قديمی آنها خالی افتاده و هيچ اثری از زندگی رئيس جمهوری و خانواده اش در آن عمارت يک طبقه زرد رنگ و بی زرق و برق ديده نمی شود. در عين حال «هوگو دِلوس ريس چاوز» پدر رئيس جمهوری ده سال است که پُست استانداری را عهده دار است.( شعار انتخاباتی چهار سال پيش او اين بوده: "به پدر رای بدهيد. چون پسر نمی تواند خواسته های وی را نديده بگيرد" البته اين موضوع در باره تمام خانواده صادق است). از وقتی که «هوگو چاوز» چترباز و کودتاچی سابق و رهبر فعلی چپهای امريکای لاتين در سال ۱۹۹۸ به عنوان رئيس جمهوری ونزوئلا برگزيده شد، خانوادۀ دو رگه و کم در آمد خود را تبديل به دودمانی مرفه نمود که اکنون صاحب ۱۷ مزرعۀ بزرگ هستند. «آنتونيو باستيداس» همسايه قبلی وی و اپوزسيون فعلی می گويد: "چاوزها اليگارشی جديد ايالت «باريناس » هستند".

«هوگو دِلوس ريس چاوز»" که در «باريناس» به " اِل ماسترو" [ارباب] مشهور است قبلاَ معلم روستا بود. او صاحب شش پسر است که همگی اوضاع مالی بسيار خوبی دارند. «آدليس» در بانک «سوفی تاسا» که داد و ستد دولتی «باريناس» را به عهده دارد ساکن است. «آ نيبال» شهردار زادگاه چاوز «سابانتا» است. «نارکيسو» به همکاريهای دو کشور ونزوئلا و کوبا نظارت دارد و «آرگنيس» رئيس کابينه پدرش است که به او لقب "عاليجناب خاکستری" داده اند. «ال ماسترو» چندسالی است دچار عارضه سکته مغزی شده و پسر عموی خانواده به نام «آستروبال» معاون پالايشگاه دولتی PDVSA است.

«آدان» بزرگترين برادر خانواده چاوز هم معروف است که روشنفکرترين آنهاست. او در گذشته سفير ونزوئلا در کوبا بود و مدتی نيز وزارت آموزش و پرورش را بر عهده داشت. رئيس جمهوری از ميان برادرانش به او بيش از همه اعتماد دارد و شايد به همين دليل او را برای وظيفه دشوار استانداری ايالت باريناس برگزيد. وی نامزد اين پست شده که انتخاباتش قرار است اواخر نوامبر برگزار گردد. «آدان» در مقام استانداری بايد از شکست احتمالی چاوز ها دراين استان که رئيس جمهوری آن را گاه و بيگاه «گهوارۀ انقلاب» می نامد جلوگيری کند.

انتخابات استانداران ايالتهای مختلف، نخستين آزمون رئيس جمهوری پس از شکست سال پيش در رفراندوم تغيير قانون اساسی محسوب می شود. در آن زمان چاوز نتوانست طرح خود را برای تغيير قانون اساسی به کرسی بنشاند. طرحی که در صورت موفقيت می توانست به او امکان نا محدود برای انتخاب شدن مجدد بدهد. براساس همه پُرسی ها احتمال به قدرت رسيدن اپوزيسيون در شش ايالت مهم بسيار بالاست.

نکته جالب اين جاست که بخشی از مخالفان جدی اين دوره از انتخابات همراهان قبلی رئيس جمهوری هستند که حالا به عنوان کانديداهای مستقل در انتخابات شرکت کرده اند. برای مثال رقيب سر سخت «آدان» در «باريناس» يکی از همفکران سابق چاوز «سيمون يميننر» است که می گويد: "ماازحکومت خانوادگی چاوزها به تنگ آمده ايم. او يک سلسلۀ جديد به راه انداخته است".

يک بزرگراه با چهار باند به سوی «سابانتا» زادگاه چاوز کشيده شده که درست در وسط آن نرده های بين اتوبان را برداشته اند تا وقتی چاوز تصميم به بازديد از محل تولد خود بگيرد بتواند با جت اختصاصی به راحتی روی اسفالت بزرگراه فرود آيد.

تابلوهای شهر به دستور «آنيبال چاوز» که شهردار اين شهر است، به رنگ سرخ نقاشی شده. خانه زادگاه رئيس جمهور صورتی است و فعلاَ دفتر حزب در آنجا مستقر است. بسياری از خيابانها در اين شهر غبار آلود اسفالت نشده اند و پس از هر باران بايد برای گذر از آنها تا زانو در گل فرو رفت.

«هوگودِلوسِ ريس چاوز» و زنش با پسر بزرگترشان تا پايان دهه شصت اينجا سکونت داشتند و پس از آن به باريناس نقل مکان کردند. يکی از همسايگان قبلی آنان می گويد «هوگو» دومين پسر و قابل تحمل ترينشان بود . به اسلحه عشق می ورزيد و به تاريخ علاقه داشت.

پدر هوگو عضو حزب دمکرات مسيحی «کوپی» بود ولی پسرانش مخالف اين قدرتمندان فاسد و احزاب يکه تازی بودند که به عقيده آنان تا زمان تشکيل کابينه چاوز در سال ۱۹۹۸ اهرم های قدرت را در ونزوئلا به دست داشتند. اين فقط «دونا اِلنا» بود که به عنوان مادر خانواده با ارادۀ آهنين خود موفق به حفظ اتحاد خانوادگی می شد. آنان با حقوق معلمی زندگی ساده ای را می گذراندند. امروز اما ميزان در آمد استاندار جزو اسرار محسوب می شود. هر چند ماما «دونا اِلنا » علاقه اش را به جواهرات علناَ به معرض نمايش می گذارد. شايعات فراوانی بر سر نحوه گرد آوری ثروت توسط خانواده «چاوز» در «باريناس» بر سر زبان هاست. در همين رابطه، دو پروندۀ اختلاس در دادستانی مختومه اعلام شده است.

شهروندان از رسوايی استاديوم فوتبال «کارولينا» می گويند. اين مجتمع ورزشی قرار بود سال گذشته برای مسابقات جام آمريکا افتتاح شود. اما تا امروز به پايان نرسيده است. فقط بازی امريکا- پاراگوئه در زمينی نيمه کاره و در روشنايی روز انجام شد. چون حتی نورافکن های استاديوم هم آماده بهره برداری نبودند. مسئوليت امور مالی اين طرح بزرگ بر عهدۀ «آدليس چاوز» بود. داستان های ديگری هم بر سر زبان هاست. مثلاَ کارخانۀ دولتی تصفیۀ شکر که با بودجه ۱۰۰ ميليونی تا کنون سه بار توسط رئيس جمهوری افتتاح شده، هنوز نيمه کاره است. و يا ماجرايی که دهقانان را به شدت برآشفت اين بود که چاوز آنان را قانع کرده بود تا زمين های زير کشت ذرت و برنج را به مزارع نيشکر تبديل کنند و حالا ناچار شده اند نيمی از محصول خود را بسوزانند چون امکان تبديل آن به شکر وجود ندارد. دراين باره يکی از طرفداران سابق چاوز به نام «ديويد هرناندز» می گويد: "رئيس جمهوری سر مردم کلاه گذاشت."

اهالی «سابانتا» زادگاه رئيس جمهوری هم نظرخوشی راجع به خانوادۀ او ندارند و حتی در اعتراضات دانشجوئی سه هفته گذشته کار به نبرد خيابانی کشيد که طی آن سه پليس و هشت تظاهر کننده زخمی شدند و «هرناندز» دو بار به مرکز سازمان امنيت احضار شد. او همچنين چندين بار تهديد به مرگ شده و شب ها فقط با محافظ از خانه خارج می شود.

چاوز هيچگاه علناَ در مورد رفتار افراد خانواده اش موضع گيری نکرده است. اما گفته می شود در نشست های خانوادگی نارضايتی اش را از ريخت و پاش ها وثروت اندوزی های افراد فاميلش به اشکال مختلف نشان می دهد. در باريناس می گويند که او ماشين مجلل برادرش «آرگينس» را با چوب بيس بال در هم شکسته و فقط ماما « اِلنا» توانسته دوباره بين آنان صلح و صفا برقرار کند.

در حقيقت قرار بود «آرگينس» جانشين پدر شود. اما پس از رسوايی های پی در پی، رئيس جمهوری او را از تير رس افکار عمومی دور کرده است. رقيب انتخاباتی «آدان» اعتقاد دارد که چاوز نمی خواهد در اين زمينه ريسک کند. برادر بزرگ «آدان» که حالا وارد ميدان شده با گشاده دستی هدايای انتخاباتی پخش می کند تا بتواند با همۀ اتفاقاتی که افتاده روحيه مردم را بالا ببرد.

طرفداران چاوز در يکی از محلات فقير نشين «باريناس» گوشت خوک و يخچال را با قيمتی نازل می فروشند. «قهوه ونزوئلا با نشان صد در صد ملی» اما ازهمه بيشتر طرفدار دارد. پس از برقراری اقتصاد سوسياليستی کمبود قهوه هم در فروشگاهها ديده می شود و پنج بوليوار برای نيم کيلو قهوه قيمت بسيار مناسبی است. پزشکان کوبايی که فيدل کاسترو در برابر نفت ارزان به ونزوئلا فرستاده عينک و داروی مجانی برای مردم تجويز می کنند.

نجاری به نام «آلبرتوبوئنو» که برای دريافت عينک در صف ايستاده با اطمينان می گويد: "ما همه به « آدان » رای می دهيم".

حزب فراگير سوسياليستی ِ رئيس جمهوری امشب در استاديوم ورزشی حاشيه شهر کنسرتی برای جوانان برگزار خواهد کرد. هر چند برای شرکت کنندگان اتوبوس های مجانی در نظر گرفته شده اما استاديوم همچنان برای جمعيت حاضر، بسيار بزرگ بنظر می رسد.

برادر رئيس جمهوری ازخير نطق می گذرد و فقط به تکان دادن دست اکتفا می کند. در جايگاهی اختصاصی که با مخمل سرخ پوشانده شده والدين چاوز ديده می شوند. ماما «دونا اِلنا» مشتش را به علامت نبرد با قاطعيت بالا می برد.
پيش از انتخابات اواخر نوامبر او هر روز برای نيايش به کليسا خواهد رفت تا برای پيروزی پسرانش دعا کند.