قاسم روانبخش، دبيرسياسی نشريه پرتو: بخشی از کفنها را برای دوم خردادیها گذاشتهايم، ايلنا
- از حضور ميرحسين موسوی در انتخابات حمايت میکنيم
دبير سياسی نشريه پرتو گفت:اگر چند کانديدا از جبهه اصلاحطلبان وارد عرصه شود به اين دليل است که میخواهند از تريبون صداوسيما در نقد دولت استفاده کرده و آرای احمدینژاد را کم کنند.
ايلنا: دبيرسياسی نشريه پرتو که در سال ۸۴ از حاميان اصلی احمدینژاد بود در انتخابات ۸۸ هم ندای حمايت از احمدی نژاد را سر داده است و کانديداهای رقيب را به مظلومنمايی متهم میکند.
قاسم روانبخش در گفتوگويی با خبرنگار ايلنا به تشريح مواضع و ديدگاههای خود در خصوص کانديداتوری ميرحسين موسوی, حواشی رخداده در مدت رياستجمهوری احمدینژاد و ضعفهای دولت اصلاحات پرداخت و به موضوع کفنپوشانی اشاره کرد که در دولت نهم سکوت را بر کفنپوشی ترجيح دادند.
س)اخيرا شنيده شده است که برخی با پخش آگهیهايی درصدد تخريب خاتمی در شهر قم هستند آيا به عنوان يک روحانی که در اين شهر زندگی میکنيد موافق اينگونه تخريبها هستيد؟
من اطلاعی از اين موضوع ندارم اما برخی کانديداها به دنبال مظلومنمايی هستند و پروژه مظلومنمايی را رایآور میدانند لذا چنين مباحثی را مطرح میکنند. همانطور که اشاره شد من در قم زندگی میکنم اما چنين چيزهايی را نديدهام.
اين موضوع مانند پروژه مظلومنمايی هاشمی رفسنجانی در سال ۸۴ است که میگفت پنج ميليون CD عليه من پخش شده است که دروغ محض بود. در مصاحبهای از من در اين مورد پرسيده شد و من پاسخ دادم حتی يک نسخه از اين CD را نديدهام و خود خبرنگار هم نديده بود.
مطرح کردن اين مسائل مظلومنمايی است و میخواهند به جامعه القا کنند که آنها را تخريب میکنند البته فکر نمیکنم که خاتمی نيازی به مظلومنمايی داشته باشد زيرا همگان از عملکرد اقتصادی, فرهنگی و سياسی دولت ۸ ساله وی مطلع هستند و در نشريات معتبری نيز عملکرد دولت خاتمی نقد مستدل شد و میشود.
در اين دوره نيز نويسندگان بايد با استدلال و منطق به نقادی عملکرد دولتهای اصلاحات, کارگزاران و اصولگرا بپردازند و عملکرد آنها را با يکديگر مقايسه کنند تا مردم تکليف خود را بدانند. البته نقادی بايد همراه با ادب و احترام باشد.
طبق گزارش سازمان بسيج دانشجويی, ۴۰ هزار مورد سياهنمايی و تخريب عليه دولت نهم صورت گرفته است که نتايج مثبتی ندارد کسانیکه شعار میدهند ما را تخريب میکنند خودشان بدترين نوع تخريب را نسبت به دولت خدمتگذار نهم در روزنامهها و سايتهايشان روا میدارند.
س) ميرحسين موسوی در روزهای گذشته طی بيانيهای کانديداتوری خود را اعلام کرد و تغيير وضعيت کشور به عنوان يکی از دلايل حضور ايشان مطرح شد. چه برداشتی از حضور مهندس موسوی در عرصه انتخابات پس از سالها سکوت داريد.
مهندس موسوی در اين بيانيه آورده است که وضعيت کشور اقتضا کرده است که وی در عرصه حضور يابد که اين موضوع به صورت مبهم عنوان شده است لذا اميدواريم ايشان در بيانات بعدی خود اين بخش از بيانيه را تبيين کنند که چرا پس از سالها سکوت اکنون احساس وظيفه میکنند که در انتخابات حضور يابند.
در سالهای ۷۶, ۸۰ و ۸۴ نيز از ايشان برای حضور در عرصه دعوت میشد اما نمیپذيرفتند اکنون چه اتفاقی رخ داده است که احساس مسووليت میکند؟چهطور در شرايطی که سياست خارجی ما در موضع انفعال بود, احساس خطر نکرد و امروز که سياست خارجی ما بر مبنای تهاجم به پايگاه دشمن است و آثار آن را در کشور, منطقه و جهان میبينيم احساس وظيفه میکنند؟
اين سوالات از جانب افکار عمومی مطرح است که ميرحسين موسوی بايد به آنها پاسخ دهد.
در دورانی که روزانه صدها مطلب عليه دين, مقدسات و ارزشها نوشته میشد و خاطر متدينين, علما و روحانيون مکدر میگشت, مهندس موسوی سکوت کرد؛ چرا در آن زمانها احساس نمیکرد که بايد وارد عرصه شود و رياستجمهوری را بر عهده بگيرد؟
امروز که دولت اصولگرا بر سر کار است و مدال گفتمان امام را از دست مقام رهبری گرفته است و تمام تلاشش برای زنده کردن شعار انقلاب است, ايشان احساس وظيفه کردهاند که بيايند؟
س)در حالی عملکرد مهندس موسوی را زير سوال میبريد که بخشی از اصولگرايان نيز حمايت خود را از ميرحسين موسوی اعلام کردهاند آيا اصولگرايان چند دستهاند که بخشی از آنها مانند شما به انتقاد از مهندس موسوی میپردازيد و بخش ديگر حمايت خود را اعلام میکنند؟
اين يک ادعا است که گفته میشود اصولگرايان به مهندس موسوی رای میدهند. کدام حزب اصولگرا از ايشان حمايت کرده است؟ تکليف ايثارگران و موتلفه که مشخص است. پس کدام حزب اصولگرا از مهندس موسوی حمايت کرده است.
من پيش از اعلام کانديداتوری موسوی پيشبينی کرده بودم که او يا با شعار خاتمی و يا با شعار احمدینژاد وارد عرصه میشود که هر کدام نماد يک تفکر است. اگر شعار خاتمی رای داشت که او میماند و رای میآورد اما اگر بخواهد با شعار احمدینژاد بيايد که مردم اصل را کنار نمیگذارند تا به کپی رای دهند.
در نهايت ما از حضور ميرحسين موسوی در انتخابات حمايت میکنيم زيرا تنور انتخابات را گرم میکند ولی اينکه برخی فکر کنند او می تواند رای اصولگرايان را جذب کند, در اشتباه هستند.
اگر چند کانديدا از جبهه اصلاحطلبان وارد عرصه شود به اين دليل است که میخواهند از تريبون صداوسيما در نقد دولت استفاده کنند و يا آرای احمدینژاد را کم نمايند.
حضور ميرحسين موسوی و ديگر اصلاحطلبان در عرصه انتخابات حرکت خوبی است و از همه آنها ممنون هستيم زيرا تنور انتخابات را گرم میکنند.
س)برخی معتقد به تنشزايی در دولت نهم در عرصه سياست خارجی هستند. چگونه در اين عرصه از دولت نهم دفاع میکنيد
خاتمی با شعار تنشزدايی آمد و برای گفتوگوی تمدنها هزينه زيادی کرد. به نحوی که بودجه يک سال موسسه گفتوگوی تمدنها سه و نيم ميليارد تومان بود اما هيچ نتيجهای نداشت و ايران را محور شرارت خواندند و قطعنامههای زيادی صادر کردند و از سويی کشورمان را به دليل نقض حقوقبشر محکوم نمودند.
ايران در آن زمان با کشورهای دور و حتی کشورهای منطقه ارتباط زيادی نداشت و حتی نتوانستند رئيسجمهور روسيه را به ايران بياورند اما دولت نهم با شعار عدالت و گفتمان امام موضع تهاجم به مواضع استکبار را در پيش گرفت.
در زمان دولت نهم بحث محور شرارت بودن ايران مطرح نشد زيرا به مواضع آنها تهاجم کرديم و دشمنان به انفعال کشيده شدند. اسرائيل در بدترين شرايط در شصت سال اخير به سر میبرد و آمريکا نيز در عراق و افغانستان و منطقه گرفتار شده است و ارتباط ايران با همسايگان و کشورهای عربی به حد عالی رسيد.
در ماجرای غزه يک سفير از سوی احمدینژاد به ونزوئلا میرود و ساعات زيادی طول نمیکشد که سفير اسرائيل از اين کشور اخراج میشود يا رئيسجمهور روسيه برای اولين بار به ايران میآيد.
در سايه سياست تنشزدايی و گفتوگوی تمدنها در دولت اصلاحات چيزی نصيب ما نشد و تنها عقبنشينی کرديم. در مساله هستهای در دولت اصلاحات شروط دشمنانمان را پذيرفتيم و عقبنشينی کرديم اما علیرغم صدورچندين بيانيه عليه ايران در دولت نهم تعليق را شکستيم و راه خود را ادامه داديم زيرا اگر اينکار انجام نمیشد, حتی برای نيروگاه بوشهر سوخت هستهای به ما نمیدادند و اکنون آنها حتی جرات ندارند يک ترقه در کشور ما بزنند.
س)گفته میشود علما و روحانيون قم انتقادات زيادی به عملکرد دولت نهم در حوزه حفاظت از ارزشها دارند و شايعه شد که حتی برخی از مراجع تقليد از پذيرفتن احمدینژاد خودداری میکنند. آيا صحت دارد؟
علما نگاه مثبتی به دولت نهم دارند واحمدینژاد نيز در مقايسه با هاشمی رفسنجانی که به ديدار علما نمیرفت و يا خاتمی. احمدینژاد ديدارهای زيادی با علما داشت و حتی در سفری که در آستانه محرم به قم داشت, اعضای جامعه مدرسين به مجلس سخنرانی ايشان آمدند البته برخی اوقات علما انتظاراتی دارند که طبيعی است.
برای اولين بار مرکز ارتباط روحانيت با دولت در قم تاسيس شد که قبلا در حد مشاوره بود و رياست آنرا دکتر بیريا بر عهده دارد.روحانيون و علما, دولت را از خودشان میدادند.
برخی علما بارها دولت نهم را به صدقهپروری و اداره کشور به شکل کميته امدادی متهم کردند آيا میتوان به راحتی از اين انتقادات چشمپوشی کرد؟
ايشان هيچگاه اين مباحث را مطرح نکردهاند بلکه فرمودهاند که سياستها بايد به سمتی برود که مردم از جهت رفاه به حدی برسند تا نياز به اداره کميته امدادی نباشد. آيا پرداخت سهام عدالت به مردم صدقهپروری است.
کروبی شعار ۵۰ هزار تومانی و هاشمی رفسنجانی درمرحله دوم انتخابات شعار ۸۰ هزار تومانی دادند که مبنايی هم نداشت. منظور جوادی آملی گداپروری دولت نبوده است زيرا اين دولت از ابتدا توجه به محرومان را در دستور کار قرار داد. حتی طرح تحول اقتصادی نيز به منظور حمايت از مظلومان و محرومان مطرح شد.
س)برخی اظهارنظرها مانند اظهارات مشاعی در مورد دوستی با اسرائيل موجب شد تا احساس شود در انتخابات دهم از آرای احمدینژاد کاسته میشود. آيا برخورد رئيسجمهور با مشاعی در همان زمان موجب نمیشد تا بر محبوبيت ايشان افزوده شود؟
در دولتهای ديگر نيز مشاعیهايی بودند. به عنوان مثال در دولت خاتمی فردی به نام مهاجرانی حضور داشت که مقام معظم رهبری در جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی در حضور خاتمی به صراحت اعلام کردند که وزارت ارشاد ما اسلامی نيست. پس از اين جلسه انتظار میرفت تا خاتمی اقدام به کنار گذاشتن مهاجرانی کند اما اين اتفاق رخ نداد و پس از ده ماه با فشار و تحصن علما, آقای مهاجرانی مجبور به کنار رفتن شد. البته در همان زمان هم خاتمی اعلام کرد که کنار رفتن مهاجرانی مانند کنار رفتن من است.
ما در موضوع مشائی هم به دولت انتقادهای زيادی کرديم. البته هيچگاه مقام رهبری اظهارات مشائی را ضداسلامی نناميدند. از خدا میخواهيم تا مشائی دولت نهم اصلاح شود.
س) در زمان خاتمی شاهد بوديم که با کوچکترين بهانهای برخی افراد در شهر قم کفنپوش میشدند اما در دولت نهم علیرغم وجودبهانههايی مانند اظهارات مشائی اين کفنپوشان حضورنداشتهاند علت چيست؟
کفنپوشان قم عاقل هستند و میدانند در کجا بايد کفن بپوشند البته بخشی از کفنها را برای دوم خردادیها گذاشتهاند!
زمانیکه به خدا, پيغمبر,حضرت زهرا(س), ائمه معصومين و امام زمان(عج) توهين شود, بايد کفن پوشيد. اما زمانی که مشائی از دوستی با مردم اسرائيل حرف میزند آنها کفن نمیپوشند زيرا مقام رهبری گفتند که جنجال نکنيد.
زمانیکه مجتهد شبستری میگويد پيامبر در خلوت خود گناه کرده است , بايد کفن پوشيد.