جمعه 21 فروردین 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

بيانيه هسته مرکزی "موج سوم" (پويش دعوت از خاتمی) در حمايت از ميرحسين موسوی، موج سوم

به گزارش «موج سوم»، پس از انصراف سيدمحمد خاتمی، اعضای هسته مرکزی «موج سوم» طی يک سکوت رسانه‌ای سه هفته‌ای پيش از اتخاذ تصميم خود در شرايط و فضای پس از انصراف خاتمی، به رايزنی فشرده با نخبگان سياسی و فکری پرداختند و پاره‌ای از نتايج اين رايزنی‌ها را در قالب اين بيانيه طرح کرده‌اند.

متن کامل اين بيانيه بدين شرح است:

به نام خدای بخشنده بخشاينده

از فردای انصراف سيدمحمد خاتمی کوشيديم با وجود شوک عاطفی اين رخداد ناگوار با اتخاذ شيوه‌ای خردمندانه و انجام رايزنی‌ها و ديدارهای غيرعلنی با نخبگان سياسی و انديشمندان ايرانی اطلاعات خود را کامل‌تر و تحليلمان را دقيق‌تر کنيم تا در شرايط پس از انصراف سيدمحمد خاتمی تصميمی سنجيده اتخاذ نماييم که به خير و مصلحت عمومی ايرانيان نزديک‌تر باشد. بدين منظور طی يک سکوت رسانه‌ای سه هفته‌ای به طور فشرده با ۴۰ تن از رهبران احزاب اصلاح‌طلب، نخبگان سياسی، نزديکان سيدمحمد خاتمی و ميرحسين موسوی و شخص ميرحسين موسوی و مهدی کروبی با گوش‌هايی شنوا و رويکردی واقع‌بينانه به ديدار و گفتگو پرداختيم. از ميان نتايج حاصل از صدها نفرساعت رايزنی‌ فشرده و بررسی‌های هسته مرکزی «موج سوم» (پويش حمايت از خاتمی)‌ به محورهای زير می‌توان اشاره کرد:

- انصراف سيدمحمد خاتمی از نامزدی در انتخابات اتفاقی ناگوار و با پيامدهای نامطلوب فراوان در کوتاه‌مدت و بلندمدت بود و موجب شد احتمال «برد قوی در انتخابات»، «خيزش استثنايی اميد اجتماعی» و آفريده شدن «دوم خردادی ديگر» با تمام پيامدهای مطلوبش برای ايران و ايرانيان کاهش يابد. با اين وجود، سيدمحمد خاتمی که برای پذيرش نقش رهبری اصلاحات آمادگی بيشتری پيدا کرده است، همچنان نماد اصلاحات ايرانی و يکی از بزرگترين سرمايه‌های اصلاح‌طلبان باقی خواهد ماند و در انتخابات پيش رو نيز نقشی کليدی ايفا خواهد نمود.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


- در آنچه ميان موسوی و خاتمی گذشت هيچ‌يک از اين دو مرتکب خلف وعده و پيمان‌شکنی نشده‌اند، اما علی‌رغم همدلی، حسن نيت و انگيزه‌های اخلاقی و شايسته تحسين طرفين، مقدمات لازم برای انصراف خاتمی در نتيجه پاره‌ای از اشتباهات سياسی و تحليلی و سوءتفاهمات فراهم شد. به نظر می‌رسد اين خطاهای اجتناب‌پذير و پرهزينه مواردی از اين دست را شامل می‌شود: دعوت خاتمی از موسوی برای نامزدی در انتخابات بدون همراهی احزاب حامی خاتمی و خرد جمعی نزديکان و حاميانش؛ طرح «يا من يا موسوی» توسط خاتمی بدون انجام هماهنگی‌های مکفی و همراهی کامل موسوی با اين شيوه طرح؛ ضعف ديپلماسی و «مفاهمه» ميان نزديکان موسوی و خاتمی؛ اعلام نامزدی خاتمی بدون رايزنی‌ها و توافقات کافی با موسوی؛ ورود موسوی به عرصه انتخابات پس از اعلام حضور خاتمی؛ عدم امکان تماس با موسوی در روزهای پيش از انصراف خاتمی؛ قابل نقد بودن پاره‌ای از استدلال‌های «سياسی» و «اخلاقی» خاتمی برای انصراف و پاره‌ای از اشتباهات تحليلی در مورد رفتار «رقيب» و آرايش نيروها و آراء در روز انتخابات. پيش‌بينی قاطبه نيروهای سياسی و تأکيدات موسوی حاکی از آن است که موسوی و خاتمی در روز انتخابات در برابر يکديگر قرار نمی‌گرفتند و در صورت عدم کناره‌گيری خاتمی، موسوی پس از استفاده از فرصت و تريبون نامزدی برای نقد وضع موجود از منظر آرمان‌های انقلاب اسلامی، پيش از ثبت نام در انتخابات به نفع خاتمی کناره‌ می‌گرفت و نگرانی‌های خاتمی مبنی بر «شکسته شدن آراء اصلاح‌طلبان»، «رفتن به مرحله دوم»، «ايجاد شائبه رقابت‌ درون‌جناجی بر سر قدرت» و «زير سؤال رفتن وعده يا من يا ميرحسين» برطرف می‌شد.

- گزينه‌های جدی پيش روی اصلاح‌طلبان پس از انصراف خاتمی به «ميرحسين موسوی» و «مهدی کروبی» محدود می‌شود و بازگشت خاتمی در شرايط کنونی و با توجه به قاطعيت او در تصميمش و آرايش نيروهای سياسی متأسفانه «ممکن» نيست. با توجه به مجموع شرايط موجود امکان ورود نامزد اصلاح‌طلب ديگری غير از موسوی که بتواند از هفت‌خوان انتخابات به سلامت رد شود و رئيس جمهور ايران گردد نيز وجود ندارد.

- با وجود پاره‌ای از نقاط قوت مهدی کروبی و دفاع تحسين‌برانگيز او از حقوق اساسی و سياسی ايرانيان، شواهد و قرائن موجود حاکی از آن است که احتمال پيروزی ميرحسين موسوی در انتخابات بيش از مهدی کروبی است و سرمايه‌گذاری برای افزايش احتمال پيروزی او در انتخابات قابل دفاع‌تر است. به تعبيری ديگر به نظر می‌رسد تنها بديل جدی احمدی‌نژاد در انتخابات ميرحسين موسوی است و برای ايجاد «تغيير» به سمت شرايط «مطلوب»، ميرحسين موسوی بهترين گزينه پيش رو برای ايرانيان است و برای پيروزی در انتخابات بايد توان اصلاح‌طلبان بدون اين‌که تقسيم شود به طور متمرکز مصروف حمايت از موسوی گردد.

- موسوی در «نظر» و «عمل» بسيار بيش از آن‌چه به او نسبت داده می‌شود «اصلاح‌طلب» است و نقاط قوت متعدد و «ويژه» او و پاره‌ای امتيارات اختصاصی‌اش موجب شده است که در ميان گزينه‌های «موجود» و «ممکن»، پس از خاتمی بهترين انتخاب برای ايرانيانی باشد که طالب توقف روندهای نامطلوب فعلی در عرصه سياست و مديريت کلان کشور هستند. صداقت و سلامت موسوی و نزديکانش، اعتماد اقشار سنتی و مذهبی‌ و لايه‌هايی از بدنه‌ی اجتماعی حامی محافظه‌کاران به موسوی، پايگاه اجتماعی قوی او در طبقات کمتر‌بهره‌مند، پايمردی او برای پيگيری شعارهای اصلاح‌طلبانه‌اش و پررنگ‌تر شدن سويه‌های اصلاح‌طلبانه گفتمانش در هفته‌های اخير از جمله نقاط قوت ميرحسين موسوی است.

- موسوی می‌تواند با انجام اقداماتی مشخص و تقويت ستاد انتخاباتی و بهبود جهت‌گيری‌های تبليغاتی‌اش خود را به پيروز انتخابات (در مرحله اول يا دوم) تبديل کند. موارد زير از جمله مهمترين اقداماتی است که برای فراهم کردن امکان پيروزی موسوی در انتخابات ضروری به نظر می‌رسد:

۱- اجماع کامل اصلاح‌طلبان پيش از ثبت نام نامزدها (که مستلزم خيزش موجی اجتماعی به نفع موسوی يا تأکيد و تن دردادن موسوی و کروبی به «نظرسنجی پيش از ثبت نام و ماندن نامزد محبوب‌تر»، رايزنی‌ها و مذاکرات فشرده‌تر و حرفه‌ای‌تر توسط اين دو نامزد و ديگر فعالان و بزرگان اصلاح‌طلب است)

۲- حمايت جدی و فعالانه سيدمحمد خاتمی و حاميان او از ميرحسين موسوی (که وابسته به درخواست علنی خاتمی از اين نيروها، ايجاد انگيزه و انرژی بيشتر در آن‌ها، برطرف‌ نمودن پاره‌‌ای ابهامات، پاسخگويی به برخی پرسش‌ها، قوی‌تر شدن ستاد موسوی و بهبود روش‌ها و سياست‌های تبليغاتی اوست)

۳- جذب رأی درصد قابل توجهی از جمعيت زير ۳۵ سال (که مستلزم تقويت جدی بخش جوانان ستاد موسوی و فعال‌تر شدن جوانان حامی خاتمی به نفع موسوی است)

۴- سرمايه‌گذاری افزون‌تر برای جذب رأی طبقه متوسط شهری

۵- جذب رأی حداقل يک‌سوم از ۲۸ درصد از ايرانيانی که فقط «گاهی» در انتخابات رياست جمهوری شرکت می‌کنند و به «جمعيت خاموش» مشهورند (در انتخابات‌های رياست جمهوری پس از انقلاب حداقل ۵۲ و حداکثر ۷۹ درصد از واجدين شرايط شرکت کرده‌اند. جذب کسری از اين جمعيت خاموش نيازمند فعال‌تر شدن اصلاح‌طلبان پيشرو برای حمايت از موسوی است)

۶- معطوف نمودن تبليغات انتخاباتی حاميان موسوی به جذب رأی گروه‌هايی از ايرانيان که در شرايط کنونی موسوی در ميان آن‌ها از پايگاه ضعيف‌تری برخوردار است (يعنی بخشی از جوانان و آن‌ها که به احمدی‌نژاد رای می‌دهند يا اساساً رأی نمی‌دهند) بدون دفع رأی آن‌ها که به طور طبيعی به موسوی رأی می‌دهند.

۷- تزريق انرژی و انگيزه‌بخشی بيشتر به احزاب و گروه‌ها و جوانان حامی خاتمی و موسوی برای حمايت از موسوی

- برای تحقق اهداف هفت‌گانه فوق بيشترين ابزارهای مورد نياز و ضروری در اختيار شخص ميرحسين موسوی قرار دارد و وی می‌تواند با انجام اقداماتی مشخص و «نه چندان دشوار» زمينه را برای تحقق اين اهداف فراهم سازد و نيروها و انرژی‌های فراوان و مؤثری را برای کمک به پيروزی خود آزاد سازد. پيروزی در انتخابات بدون عملياتی شدن محورهای فوق دشوار به نظر می‌رسد.

- با انصراف خاتمی کار اصلاح‌طلبان در انتخابات پيش رو بسيار دشوارتر شده‌است و پيروزی در انتخابات بدون همراهی فعالانه احزاب کانونی اصلاح‌طلب و شخصيت‌ها و نيروهای اجتماعی طالب «تغيير سازنده» دور از دسترس به نظر می‌رسد. کمبود «زمان»،‌ «انگيزه» و «انرژی عاطفی» بر مشکلات پيش روی اصلاح‌طلبان افزوده است و اين همه ايجاب می‌کند همه جريان‌ها و گروه‌های اصلاح‌طلب ضمن حفظ مرزها و فاصله‌ی هويتی خود به حمايتی «قاطعانه» از موسوی بپردازند و هر چه در توان دارند را هر چه زودتر برای افزايش احتمال پيروزی موسوی - نامزد خواستاران تغيير - در انتخابات به کار بگيرند.

«موج سوم» که اولين حرکت گروه «خودجوش»،‌ «مستقل» و «سازمان‌يافته»‌ای بود که برای دعوت و حمايت از خاتمی در انتخابات شکل گرفت، از تابستان تا ۲۰ بهمن ۸۷ با عنوان «پويش دعوت از خاتمی» کوشيد در حد توان محدود خود و با فعاليت‌های ۲۲‌گانه‌‌اش در جهان‌های واقعی و مجازی، احتمال نامزدی سيدمحمد خاتمی را افزايش دهد و در فضای سرد تابستان و پاييز ۸۷ زمينه را برای آمدن خاتمی فراهم آورد. فعاليت‌های «پويش» قبل از اعلام نامزدی خاتمی مواردی از اين دست را شامل می‌شدند: گردآوری سازمان‌يافته‌ی بيش از ۲۲۰ هزار امضای معتبر از پويشگران «موج سوم» برای طومار کاغذی و الکترونيک دعوت از خاتمی؛ راه‌اندازی و بروزرسانی منظم سايت پربيننده‌ی «موج سوم» (www.mowj.ir)؛ انتشار بيش از يک ميليون و پانصد هزار کلمه مطلب در دفاع از نامزدی خاتمی (در قالب بيش از ۶۰۰ مصاحبه، ۳۰۰ يادداشت، ۳۰ گزارش ديدار و همايش و ۶۰۰ خبر که حتی يک خط از آن تکذيب نشد و در مجموع بيش از ۱۰ هزار بار در روزنامه‌‌ها، خبرگزاری‌ها و سايت‌های فارسی‌زبان انعکاس يافت و حداقل ۱۲ ميليون‌بار خوانده شد و افزون بر ۱۰۰ بار به تيتر يک روزنامه‌ها و سايت‌های فارسی‌زبان بدل گشت)؛ برگزاری تنها همايش دعوت از خاتمی با عنوان «موج سوم» (اولين گردهمايی حاميان سيدمحمد خاتمی در انتخابات رياست جمهوری دهم) با سخنرانی ۲۲ تن از نخبگان فرهنگی، هنری، دينی، اجتماعی و سياسی به نمايندگی از اقشار و گروه‌های مختلف اجتماعی؛ ديدار خبری با ۲۲ تن از چهره‌های سياسی و فرهنگی تراز اول کشور؛ ديدار و رايزنی غيرخبری با ۱۰۰ فعال سياسی و فرهنگی؛ تهيه، تدوين و انتشار بيش از ۴۰ گزارش ويديويی و کليپ هنری از ديدارها و همايش‌ (که در مجموع از طريق سايت «موج سوم» و يوتيوب و بلوتوث صدها هزار بار ديده شدند)، ساخت و انتشار پنج ترانه؛ تکثير و توزيع هزاران نسخه از اولين دی‌وی‌دی «موج سوم» (شامل گزيده‌ای از فيلم‌های ديدارهای هسته‌ مرکزی «پويش» با نخبگان، فيلم سخنرانی‌های اولين همايش «موج سوم» و ترانه‌ها و کليپ‌های توليدی «پويش») و جلب حمايت بيش از ۵۰ تشکل از نامزدی خاتمی و فهرست کردن آن‌ها در سايت «موج سوم».

هدف «پويش دعوت از خاتمی» افزايش احتمال نامزدی خاتمی و رساندن صدای جامعه و نخبگان به خاتمی و رهبران اصلاح‌طلب بود که با اعلام رسمی نامزدی خاتمی در انتخابات محقق شد. سيدمحمد خاتمی نيز در آخرين ديدار هسته مرکزی «پويش» با وی گفت: «صدای مردم و نخبگان را از طريق «موج سوم» شنيدم و دعوت مردم را جدی‌ گرفته‌ام». با تأمين اولين هدف «موج سوم» و پس از انتشار سپاس‌نامه‌های هسته‌ مرکزی «پويش» خطاب به پويشگران و سيدمحمد خاتمی، «پويش دعوت از خاتمی» به «پويش حمايت از خاتمی» تغيير نام داد.

فعاليت‌های «پويش دعوت از خاتمی» بيشتر معطوف به تغيير نظر خاتمی و نخبگان سياسی بود، اما فعاليت‌های «پويش حمايت از خاتمی» بيشتر برای تأثيرگذاری بر نظر «جامعه» و توده‌های ايرانيان برنامه‌ريزی شده بود. از اين رو «موج سوم» با توجه به اقتضائات متفاوت هدف و فضای جديد، فعاليت‌های ۳۰‌گانه‌ی نوينی را جايگزين فعاليت‌های ۲۲گانه‌ی پيشين کرد. هدف از اين فعاليت‌های ۳۰گانه جديد اين بود که با اجتناب از فعاليت‌های موازی و با استفاده از نيروی صدها هزار پويشگر و اعضای ستادهای خاتمی و حاميان گمنام او ظرفيت‌های جديدی فعال شوند و «موج سوم» به عنوان پويش (کمپين)ی مردمی، مستقل و غيرستادی در کنار و در تعامل با ستادهای انتخاباتی خاتمی و ديگر احزاب و گروه‌های حامی خاتمی زمينه را برای پيروزی قدرتمندانه سيدمحمد خاتمی در انتخابات رياست جمهوری دهم فراهم آورد و ۲۲ عضو هسته مرکزی «پويش» و ده‌ها عضو کميته‌های ۱۴گانه‌ی آن از نيرو و ياری صدها هزار پويشگر «موج سومی» برای تأثيرگذاری بر توده‌های ايرانيان در شهرها و روستاها و تغيير نظر هم‌وطنانی که يا به نامزدی ديگری رأی می‌دهند و يا رأی نمی‌دهند استفاده کنند.

اما متاسفانه با اعلام انصراف سيدمحمد خاتمی، از ميان طرح‌های ۳۰گانه مرحله جديد تنها چند طرح از جمله «جنبش پيامکی موج سوم»، «طرح عيدديدنی‌های موج سومی» و «دومين همايش موج سوم» که مورد استقبال کم‌نظير نخبگان غيرسياسی و حاميان خاتمی قرار گرفت، مجال اجرايی شدن پيدا کرد و فعاليت‌های ديگر با عنايت به کناره‌گيری سيدمحمد خاتمی متوقف شد و اجرا نگرديد.

اهداف حداکثری «موج سوم» که تنها با نامزدی و پيروزی سيدمحمد خاتمی در انتخابات قابل تحقق بود متأسفانه با کناره‌گيری او دست‌نيافتنی شد، اما برخی از اهداف «موج سوم» از جمله «تغيير» وضعيت موجود و خردمندانه‌تر و اصلاح‌طلبانه‌تر شدن مديريت کشور با پيروزی ميرحسين موسوی در انتخابات نيز دست‌يافتنی است. ارزيابی ما پس از صدها نفرساعت رايزنی در هفته‌های گذشته و کسب نظر بدنه پويشگران اين است که در ميان نامزدهای موجود، ميرحسين موسوی بهترين انتخاب برای «اصلاح‌طلبان» است، بيشترين احتمال پيروزی در برابر حريف را دارد و خير و مصلحت ايرانيان، جمهوری اسلامی و فرهنگ،‌ اقتصاد، دين،‌ اخلاق و سياست در ايران با حمايت از موسوی و پيروزی او در انتخابات بيشتر تامين می‌شود.

در ديدارمان با ميرحسين موسوی نيز پس از طرح پاره‌ای از پرسش‌ها از او و شنيدن پاسخ‌هايش اطمينان يافتيم که او حداقل‌های اصلاح‌طلبانه مورد نظر ما - اعتقاد به دموکراسی، آزادی‌های اجتماعی و سياسی، تنش‌زدايی در عرصة بين‌المللی، فصل‌الخطاب بودن قانون، فضای آزاد فرهنگی و رسانه‌ای، عدالت، اقتصاد رقابتی، تقويت نهادهای مدنی، حقوق شهروندی و سياسی مصرح در قانون اساسی و مخالفت با تبعيض‌های سياسی، جنسيتی، دينی و اقتصادی- را داراست و برای پيشبرد «اصلاحات» بهترين گزينه موجود در عرصه انتخابات است. از اين رو، اعضای هسته مرکزی «موج سوم» ضمن اعلام حمايت خود از ميرحسين موسوی در انتخابات و دعوت از پويشگران «موج سوم» برای حمايت از او، از اين پس خواهند کوشيد با تأکيد بر هويت اصلاح‌طلبانه خود و با محوريت سيدمحمد خاتمی - پرچمدار اصلاحات - و تکيه بر حمايت پويشگران احتمال پيروزی ميرحسين موسوی به عنوان کانديدای اصلاح‌طلبان در دهمين دوره انتخابات رياست جمهوری را افزايش ‌دهند.

«موج سوم» وسيع‌ترين پويش (کمپين) انتخاباتی خودجوش و مدنی در ايران است که قريب به نيم ميليون پويشگر (کمپينر) برای دعوت و حمايت از خاتمی به آن پيوسته‌اند. اعضای هسته مرکزی «پويش» که در شرايط کنونی تصميم به حمايت از موسوی گرفته‌اند، ضمن احترام به نظر آن دسته از پويشگرانی که به هر دليلی حاضر به حمايت از موسوی نيستند می‌کوشند با ياری پويشگرانی که برای حمايت از موسوی با هسته مرکزی همراهند (و ان‌شاءالله رو به افزايش خواهند بود) فعاليت‌های خود را در دو ماه آينده سازمان دهد و پس از انتخابات با حفظ ارتباط خود با کليه پويشگران، فعاليت‌های خود را به عنوان پويشی اجتماعی در قالب‌های فرهنگی، اجتماعی و سياسی و با محوريت سيدمحمد خاتمی ادامه دهند.

با مهر و توکل بر خدا
هسته مرکزی «موج سوم» (پويش حمايت از خاتمی)





















Copyright: gooya.com 2016