نخست وزير کشتارهای دهه شصت و "دغدغه های حفظ نظام"، مسعود نقره کار

آقای مهندس مير حسين موسوی که تبليغات چی های انتخاباتی اش او را " نخست وزير دوران دفاع مقدس" می خوانند,(۱) آمده است تا حکومت اسلامی را به قول حتی خودی ها از "... افزايش تورم، کسر بودجة هنگفت، افزايش بيکاری، فقيرتر شدن اقشار محروم، افزايش اختلاف طبقاتی " و به طور کلی از".... روند نامبارکی که ازسه سال پيش به اين سو در عرصه های اقتـصادی، اجتـماعی، سیـاسی و فرهنگی، مشکلات و بحران های مستمر و فزاينده ای را برکشور تحميل کرده و تداوم آن، بی ترديد هزينه ها و لطمات جبران ناپذيری را برای کشور و ملت ايران در پی خواهد داشت " نجات بدهد(۲). آقای مهندس موسوی نيز درهمين مدت کوتاه که کار تبليغات انتخاباتی اش را شروع کرده بارها با ژست يک " ناجی" از " دغدغه ی اصلی" اش يعنی " حفظ اين نظام به خطرافتاده " و نجات آن سخن گفته است .
" نخست وزير دوران دفاع مقدس" که حاميا ن اش از او به عنوان " مديری فرهيخته, آگاه به امور سياسی , اقتصادی , حزبی ,فرهنگی و هنری " ذکر خير می کنند, از اينکه حکومتی يان خود و جامعه را " از فضای انقلاب " دور کرده اند ابراز نگرانی کرده است و بر اين امر تاکيد داشته است که " حفظ اصل نظام " را هدف گرفته است. (۳)
ايشان همچنين تاکيد کرده است که: " بايد توجه کنيم که توضيحات حضرت امام درباره اصطلاح اسلام ناب مربوط به دوسال آخر عمر مبارک ايشان است، طرح مکرر ويژگی های اسلام ناب در اين دوران به گونه ای است که گويی ايشان زمينه خطر و انحرافی جدی در نوع فهم از اسلام را بسيار جدی می‌ديدند....من با اين تلقی مفهوم «اسلام ناب محمدی» را مطرح کردم و معتقدم هنوز زمينه های اين نوع نگاه چه در سياست داخلی و چه در سياست خارجی و همچنين سياست های اقتصادی و فرهنگی باقی ست؛ در ميان مردم و مسؤلان چنين نگاهی ريشه دار است و چنين نيست که اين نگاه به اسلام به کلی از ميان رفته باشد، ......."
آقای موسوی در باره نگاه فرهنگی اش نيز می گويد روش مورد نظر او:" با "نگاه آيت الله خامنه ای به مسائل فرهنگی" تعارض ندارد، و می توان با به کار گيری آن "ارزش های انقلابی و فرهنگی" را حفظ کرد ...."(۴)
البته مهندس مير حسين موسوی حرف های دلنشين نيز پيرامون آزادی زده است که تجربه ی سی سال حکومت اسلامی و تجربه ی وعده و وعيد های فريبکارانه ی امام شان نشان داده است , حرف ها ی اين جماعت فقط مصرف تبليعاتی دارند ,و ازهمان دست حرف هايی ست که دکتر احمدی نژاد نيز در تبليغات انتخاباتی اش در باب تقسيم پول نفت بر سر سفره ها , آزادی , لباس و موی سر جوانان زد ودر عمل نشان داد " باد" ی بيش نبودند.
سخنان تبليغاتی " ناجی نظام ", آقای مير حسين موسوی , به ويژه آنجا که از بازگشت " به فضای انقلاب " و مفهوم " اسلام ناب محمدی" سخن می گويد چيزی جز بازگشت به رياکاری , فريبکاری , زندان , شکنجه , دار , تيرباران , و خون و چرک بيشتر به ذهن نمی نشاند . مهندس موسوی , که " هنرمند و نقاش " نيز هست بايد بهتر بداند که بر بوم " فضا و مفهوم " آن دوره ای که ايشان نخست وزير حکومت اسلامی بود, علاوه بر تصاوير پيکر شکنجه شده , تيرباران شده و به دار آويخته ی هزاران دگرانديش , روشنفکر و مخالفان سياسی و عقيدتی حکومت اسلامی , فقر, بيکاری , فساد و فحشا , آزادی کشی , آبروريزی و دشمن تراشی در سطح جهانی نيز نقش بسته است, ,عناصری که نه فقط در دهه ی شصت , که فضای سی ساله ی انقلاب اسلامی سرشار از آن ها بود ه و هست.
آقای مهندس موسوی بی ترديد فراموش نکرده است و فطعا" توجه دارد که حکومت اسلامی در نشان دادن يک قلم از " ويژگی های اسلام ناب محمدی " و " فضای انقلابی " مورد نظر ايشان مرتکب ۵ کشتار بزرگ از دگرانديشان , روشنفکران و روشنگران و مخالفان سياسی و عقيدتی خود شده است , کشتارها يی که تمامی آن ها در زمانی که آيت الله خمينی , يا به قول مهندس موسوی "رهبر فرزانه انقلاب" در قيد حيات بود, اتفاق افتاد و يا آغاز شد. در دو کشتار از اين ۵ کشتار, که در زمان نخست وزيری جناب مهندس موسوی رخ داد, هزاران نفر قتل عام شدند, کشتار هايی که "رهبر فرزانه" آمر اصلی آن ها بود. فتوی جنون آميز اين " فرزانه "ی جنايتکار که کشتار بزرگ سال ۶۷ را سبب شد , امروز آذين تاريخ خونين و ننگين " اسلام ناب محمدی " ست . آقای مهندس موسوی نمی تواند و نمی بايد از مسؤليتی که در قبال اين دو کشتار داشته شانه خالی کند و تلاش کند آن ها را به فراموشی بسپارد.مخالفت ايشان با تلاش های قابل ستايش آيت الله منتظری در جلوگيری و نيز افشا ی جنايت بزرگ سال ۶۷ پوشيده نيست . آقای مهنس موسوی در آن مقطع از حاميان سيد احمد خمينی در مخالفت با آيت الله منتظری بود.
آقای مهندس موسوی در عرصه ی فرهنگ نيز خلاف وعده های تبليعاتی اش, بنا دارد با اتکا به نگاه آيت الله خامنه ای ارزش های فرهنگی " اسلام ناب محمدی" را حفظ کند .تجربه نشان داده است که در اين عرصه نيزحرف آخر را نه رييس جمهور که ولی فقيه می زند, ولی فقيهی که در پرونده ی فرهنگی اش اين ارزش ها ثبت اند : " دينی کردن ادبيات" (۵) , تاييد سانسور(۶) صدور فرمان سانسور وحذف (۷), دشمنی با مطبوعات غير خودی تا آن حد که حتی مطبوعات " اصلاح طلب" را شارلاتانيزم خوانده است ( ۸), مخالفت با آزادی همه انواع رسانه ها (۹) و......
سخنان تبليغاتی آقای مهندس مير حسين موسوی و نيز اظهارات ايشان پيرامون بازگشت به "فضای انقلاب " و اسلام ناب محمدی " و " ارزش های انقلابی وفرهنگی " مورد نظر ايشان نشان ميدهند که جناب " ناجی " متاسفانه قصد دارد روزه بی سحری سياسی ی ۲۰ ساله اش را با افکار و کرداری آزمون شده , باز کند.!

زيرنويس:
۱- نگاه کنيد به سايت تابناک محسن رضايی و شرکاء
۲- بيانيه سازمان مجاهدين انقلاب اسلامی در حمايت ازکانديداتوری ميرحسين موسوی ,ايلنا و گويا جمعه ۲۱ فروردين
۳- نگاه کنيد به سخنرانی مهندس موسوی در خوزستان , ۲۰ فروردين ايسنا / گويا
۴- آقای موسوی روز دوشنبه ۱۰ فروردين در ديدار با تعدادی از همکاران سابق و دوستان خود./ گويا
۵- کيهان, ضميمه ادب و هنر, ۱۵ اسفند ۱۳۶۴
۶- خامنه ای در مصاحبه ای ۲ ساعته با کيهان ( به سال ۱۳۶۴) از اهميت نقد سخن گفت اما در جا گفت در نقد کردن :" بايد مرزها را رعايت کرد.....ما نبايد ورع مطبوعاتی را با سانسور و خود سانسوری اشتباه کنيم ." خامنه ای همچنين خطاب به " شورای فرهنگ عمومی کشور" در دفاع از سانسور گفت " سانسور بايد به نفع خوانندگان کتاب انجام شود" " همه حقوق به نويسنده مربوط نمی شود بلکه دولت بايد به نفع خوانندگان دست به سانسور بزند." ( شهروند , ۱۴ آبان ماه ۱۳۷۵)
۷- آيت الله خامنه ای , بهمن سال ۱۳۷۸
۸- " ...... آيت الله خامنه ای با اظهار نگرانی از برخی مطالب مندرج در لغت نامه ی دهخدا، حکم به بررسی و تصحيح (بخوانيد حذف) برخی مطالب لغت نامه را می دهند از جمله ماده ی مربوط به حجةالاسلام شفتی. - وبلاگ ف.م.سخن ,( برگرفته از تارنمای گويا) ," از آيت الله خامنه ای و لغت نامه ی دهخدا .....",.۳۰ دی ماه ۱۳۸۶
۹- سخنرانی ی ولی فقيه در جمع ده ها تن از ناشران داخلی ,سانسور مطبوعات و کتاب و ممنوعيت ماهواره را کاری اسلامی و درست خواند و گفت:" بايد وسايل لازم برای مصون سازی ذهن ها و افکار جوانان فراهم شود."