جمعه 1 خرداد 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

دليل ديدار فعالان ملي مذهبي با ميرحسين موسوي چه بود؟، گفت وگوی اعتماد با غلامعباس توسلي

بابک مهديزاده

چندي پيش مهندس عزت الله سحابي، غلامعباس توسلي، محمد بسته نگار و دکتر محمدحسين رفيعي از طرف شوراي فعالان ملي- مذهبي به يکي از سخنراني هاي مهندس ميرحسين موسوي رفته بودند که با حاشيه هايي روبه رو بود. پس از آن چند بار از مهندس موسوي درباره فعاليت نهضت آزادي و ملي - مذهبي ها پرسش هايي مطرح شد. در اين گفت وگو دکتر غلامعباس توسلي استاد دانشگاه و عضو شوراي مرکزي نهضت آزادي ايران به پرسش هاي ما درباره آن مراسم و نظر مهندس موسوي درباره اين گروه ها پاسخ داد.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


-دليل ديدار فعالان ملي- مذهبي با ميرحسين موسوي چه بود؟

ما ديداري نداشتيم. مراسمي برگزار شده بود که احزاب مختلف در آن دعوت شدند تا سخنراني کنند و نظرات شان را بگويند. از ما هم دعوت کردند شرکت کنيم که ما هم اجابت کرديم. ما هم رفته بوديم تا سخنراني و فرمايشات آقاي موسوي را بشنويم.

-آيا فعالان ملي- مذهبي براي ديدار با آقاي ميرحسين موسوي درخواستي داده بودند يا اينکه خودشان از شما دعوت کردند؟

ما درخواستي نداده بوديم.

-چطور شد که ملي - مذهبي هاي حاضر در مراسم سخنراني نکردند و نظرات شان را نگفتند؟

خب تعداد خيلي زياد بود و اگر همه مي خواستند صحبت کنند (حتي در حد پنج دقيقه) وقت زيادي گرفته مي شد. جلسه هم با نيم ساعت، سه ربع ديرکرد شروع شده بود و اگر وقت بيشتري برايش در نظر گرفته مي شد خيلي دير مي شد. من هم ديگر خسته شدم و تا آخر نماندم. خلاصه اينکه خيلي ها مي خواستند سخنراني کنند اما نوبت به همه نرسيد و اين خيلي طبيعي است. من معتقد نبودم افراد بيايند سخنراني کنند، بلکه معتقد بودم در ابتدا آقاي موسوي مواضع شان را بگويند بعد ديگران بيايند نظرات شان را ابراز کنند. اين طوري به نظرم بهتر بود اما در هرحال مراسم اين گونه شروع شد که هرکسي پنج دقيقه وقت مي گرفت براي سخنراني کردن و به خيلي ها هم فرصت نرسيد از جمله به ما فعالان ملي- مذهبي.

-يعني از روي عمد نبود که به شما فرصت سخنراني ندادند؟

نخير. از روي عمد نبود. بعد هم که اين اتفاق افتاد همان شب از ستاد آقاي موسوي تماس گرفتند و عذرخواهي کردند.

-اما آقاي مهندس سحابي بسيار از اين رفتار ناراحت شدند و حتي اظهار داشتند اين دومين بار بود که ستاد موسوي چنين برخوردي با ما داشت.

والله من نمي دانم. خودم که انتظار نداشتم از ما دعوت کنند براي سخنراني. من رفته بودم تا سخنراني خود آقاي موسوي را بشنوم.

-به هرحال مهندس سحابي به عنوان يک فعال سياسي بسيار قديمي داراي شأن و ارجي هستند و اصلاً حضور فعالان جرياني مثل ملي- مذهبي ها در مراسم سخنراني آقاي ميرحسين موسوي پيام مهمي دارد. از اين رو آيا ستاد موسوي نمي توانست برخورد بهتري با شما داشته باشد؟

به هرحال هر کس هر اعتنايي به ديگري مي کند يعني به خودش دارد اعتنا مي کند. کساني که در انتخابات کانديدا هستند بايد به دنبال آدم ها باشند. به هرحال حتي يک فرد هم موثر است و مي تواند حاميان زيادي را به سمت کانديدا هدايت کند. کانديدا و اطرافيانش بايد مواظب رفتارشان باشند تا مبادا تعبير و تفسير بدي از رفتارشان در سطح جامعه شود و موجب ايجاد راي منفي شود. مخصوصاً پست رياست جمهوري که اگر فردي انتخاب شود ديگر فقط متعلق به جناح خودش نيست و متعلق به همه است. پس يک کانديدا بايد سعي کند کمي بي طرف باشد و جناحي برخورد نکند و همه را به يک چشم ببيند. کانديدا نبايد فقط به فکر علاقه مندان خودش باشد بلکه بايد ديگران را هم به خود علاقه مند کند. اين گونه به نتيجه بهتري مي رسد.

-تحليل شما از محتواي سخنراني آقاي ميرحسين موسوي در آن جلسه چه بود؟

عرض کردم که مقداري خسته شده بودم و سالن را ترک کردم. اما ظاهراً ايشان در سخنراني شان اسمي هم از نهضت آزادي برده بود هرچند من از جزيياتش خبر ندارم.

-برداشت شما از سخنان دوپهلوي مهندس موسوي درباره نهضت آزادي چيست؟

ايشان قبل از انقلاب از لحاظ فکري بيشتر نزديک به گروه هايي مثل نهضت آزادي و روشنفکران ديني و طرفداران شريعتي بودند. منتها بعد از انقلاب به مقاماتي رسيدند که از طريق حزب جمهوري اسلامي به دست آورده بودند. به هرحال اين مسائل گذشته و در هر صورت فکر نمي کنم نيت ايشان نسبت به نهضت آزادي و روشنفکران ديني نيت بدي باشد. اما هم ما که درباره ايشان صحبت مي کنيم و هم ايشان که درباره ما صحبت مي کنند بايد مواظب باشيم به گونه يي سخن بگوييم که تعبير و تفسير بدي در جامعه نشود. اين مشکل مملکت ما است که در يک انتخابات عمومي که همه بايد مشارکت داشته باشند از اول متاسفانه مساله خودي و غيرخودي پيش آمده و عده يي هم هنوز اصرار دارند خط و خطوطي را بين گروه ها و تفکرات و افراد ترسيم کنند و اين در انتخابات خوب نيست. فکر نکنم خود آقاي موسوي بخواهند مثلاً نهضت آزادي را مشارکت ندهند و حساب نکنند بلکه ديگران هستند که دائماً ايشان را تحريک مي کنند و در روزنامه ها مطالبي مي نويسند و تلاش مي کنند ميان همه را به هم بزنند. اينها با آقاي خاتمي هم همين کار را کردند که ايشان با آن همه طرفدار و شانس پيروزي انصراف دادند.

-اصلاً آقاي ميرحسين موسوي را يک اصلاح طلب مي دانيد؟

اصلاح طلبي يک معناي عام دارد که در اين وجه همه اصلاح طلب هستند. يک معناي خاص هم دارد که در ايران اصلاح طلبي يعني دموکراسي خواهي و باز کردن فضاي سياسي و توجه کردن به احزاب. بنابراين اصلاح طلبان کساني هستند که مي خواهند روند موجود را تغيير دهند و به حقوق دانشجويان، زنان، کارگران، معلمان و اصناف ديگر برسند. به عبارتي اگر کسي از مفاد قانون اساسي که مربوط به حقوق مدني افراد مي شود حمايت کند، اصلاح طلب محسوب مي شود اما اگر اين مباحث براي کانديدايي جزء مباحث ثانوي باشد و مثلاً بيشتر عدالت خواه باشد و آزادي را در وهله اول مدنظر قرار ندهد خب نمي تواند يک اصلاح طلب باشد.

-با توجه به شعارهاي آقاي موسوي، ايشان تا چه اندازه دغدغه دموکراسي خواهي و آزاديخواهي دارد؟

خب شعارهاي مختلفي داده شده و بسياري از شعارهاي ايشان هم هنوز داده نشده است. ايشان شعار آزادي مي دهند منتها غلظت آنچناني ندارد.

-شما انتظار داريد اين غلظت بيشتر شود يا با توجه به شناختي که از آقاي موسوي داريد، فکر مي کنيد ايشان بيشتر از اين نمي توانند شعارهاي دموکراسي خواهانه بدهند؟

بايد ديد ايشان چه هدفي دارند. در هر صورت انتظار دارم از آنجا که آقاي خاتمي گفته اند يا من يا ميرحسين و با آمدن ايشان آقاي خاتمي انصراف دادند، آقاي موسوي بيشتر به مساله مردمسالاري و شعارهاي دموکراسي خواهانه آقاي خاتمي بپردازند و توجه کنند. حال نمي دانم تا چه حدي آقاي موسوي به حرف هاي ما توجه مي کند.

-طبقه متوسط و روشنفکران و دانشگاهيان يکسري مطالبات دارند. آيا آقاي ميرحسين موسوي توانسته با توجه به شعارهايي که مي دهد آراي آنها را به سمت خودش جلب کند؟

انتظار مي رود ايشان به عنوان يک فرد تحصيلکرده بيشتر به نارسايي هاي سياست داخلي کشور بپردازد و آنها را برطرف کند.

-انتظار شما به عنوان يک استاد دانشگاه و عضو نهضت آزادي از کانديداي اصلاح طلبان چيست؟

بالاخره ايشان بايد موقعيت کنوني را تشخيص دهند. ايشان به هرحال به عنوان کانديداي اصولگرايان وارد صحنه نشدند و مورد حمايت اصلاح طلبان هستند پس بايد جنبه هاي اصلاح طلبي و دموکراسي خواهانه را بيشتر در سخنان و شعارهايشان مدنظر قرار دهند.





















Copyright: gooya.com 2016