گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
در همين زمينه
11 خرداد» فرمان ويژه در ستاد انتخاباتی احمدینژاد، آفتاب11 خرداد» احمدینژاد: تورم در دولت من از همه دولتها کمتر بود، آفتاب 10 خرداد» احمدی نژاد: اسامی مفسدان اقتصادی را در گفتگوهای تلويزيونی هر جا مصلحت باشد افشا می کنم، مهر 10 خرداد» احمدی نژاد در وبلاگ شخصی: قدرتمداران خودکامه در پی خاموش کردن ندای عدالت اند، مهر 9 خرداد» توزيع ۳ هزار سکه بين پرسنل بيمارستان ميلاد، خرداد نو
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! تشبيه نامزدهای رقيب به هيتلر از سوی احمدینژاد، آفتاب- شرط بندی احمدینژاد بر سر اموال کانديداها
رييس دولت نهم که در جمع زائران و مجاوران حرم رضوی در رواق امام خمينی (ره) حرم مطهر سخنرانی میکرد، گفت: «در فرهنگ انقلاب و اسلام حاکمان و دولت مسووليتهای بزرگی همچون عدالتگستری، مهرورزی، ايجاد وحدت و همبستگی ملی دارند؛ اما صيانت از منافع ملی و منافع ملت مهمترين وظيفه هر دولتی است و هرجا که منافع گروهها، دستهجات و اصحاب قدرت درمقابل منافع ملت قرار گرفت، دولت موظف است طرف منافع ملت را بگيرد و خودخواهان را کنار بگذارد». وی ادامه داد: «انقلاب اسلامی ايران با تقديم هزاران شهيد به اين درجه رسيده و سرافراز و الگويی برای همه کشورها قرار گرفته است و انشاءالله مقدمه و سکويی بشود به سمت حکومت جهانی حضرت مهدی (عج)».
کانديدای رياست جمهوری ادامه داد: «در اين دوره ٣٠ ساله انقلاب همواره به شهادت امام (ره) و رهبری عزيز، ملت وظايف خود را به خوبی انجام داده و هر کجا که به آنها نياز بوده است حضور پيدا کردهاند. در جنگ با سختی زندگی کردهاند و در ٢١ سال بعد از جنگ نيز هميشه مسووليتهای خود را به خوبی انجام داده و وظايفشان را عملی کردهاند». احمدینژاد خاطر نشان کرد: «اما در اين مسير از اواسط جنگ يک انحراف در سيستم دولتی و حکومتی ايران شکل گرفت و رفته رفته زاويهاش از مسير انقلاب بيشتر شد و آن هم وقتی بود که گروهی از مديران و اصحاب قدرت خود را جدای از مردم و تافته جدا بافته دانستند و به جای آنکه دوران مسووليت خود را فرصت انجام وظيفه بدانند، فرصتی شخصی و گروهی پنداشته و فرصتی برای کسب ثروت تلقی کردند. در اين شرايط کم کم گروهبازی، باندبازی و دستهبندی شروع شد و جناح و گروه و باند جای مکتب و منافع ملی و مردم و ارزشهای الهی را گرفت. تا جايی که اگر مسوولی تخلف میکرد مديران بالاتر به جای ترجيح مردم و منافع ملی بر او، اين مسوول را بر انقلاب ترجيح میدادند». کانديدای رياست جمهوری در ادامه گفت: «کار به جايی رسيد که اگر مردم از دست يک مسوول ناراضی و ناراحت بودند و او را در مسير خدمت پاک و انقلابی نمیدانستند فرياد آنها به جايی نمیرسيد و همواره مدير خاطی به بهانه تثبيت مديريتها بر منافع ملی ترجيح داده میشد». احمدینژاد با بيان اينکه «میخواهم بعضی از اين مثالها را به شما مردم بگويم»، گفت: «بين سالهای ٧٣ تا ٧٥ در تهران فردی را محاکمه کردند و حتی دادگاه او به صورت زنده از صداوسيما پخش شد و اين فرد اعتراف کرد که بيش از ٢٥٠ ميليون تومان از پول بيتالمال را برای حزب و گروه خودش هزينه کرده است و اين در شرايطی بود که مردم تهران زير فشار سنگين عوارض شهرداری درحال خرد شدن بودند و آن آقا و طرفداران و اطرافيانش اعلام کردند که افراد فاقد درآمد کافی و کم درآمد بايد تهران را ترک کنند، چرا که تهران جای محرومان نيست و جای کسانی است که پولشان از پارو بالا میرود». وی ادامه داد: «در اين شرايط ديديم که مديران بالاتر به جای اينکه از اين عمل زشت و غيرقانونی شرمنده بشوند همه برای حمايت از اين فرد تلاش کردند و اين مسوول خاطی را به عنوان چهرهای ملی معرفی کردند». کانديدای رياست جمهوری ادامه داد: «در سالهای گذشته يک گروه ٢٠٠ - ١٥٠ نفری در همه مراکز تصميمگيری مستقر بودند و با تغيير دولتها جايگاهشان تغيير نمیکرد». احمدینژاد خاطرنشان کرد: «نمیخواهم همه اين پرونده را بازخوانی کنم اما بدانيد بساط ميلياردرهای تازه به دوران رسيده از دل همين مديرانی که خود را تافته جدا بافته از مردم میدانستند بيرون آمد و اين مديران که با جيب خالی وارد دولت و حکومت شده بودند با باغهای شمال شهر تهران و حسابهای پر از پول روبهرو شدند». وی ادامه داد: «دولتها يکی پس از ديگری رفتند و آمدند اما اين حلقه تصميمگيری سرجای خود قرار داشت ولی بالاخره بعد از بيست و چند سال شما مردم تصميم گرفتيد مسير را اصلاح کنيد و به کسی رای داديد که خارج از اين جمع باشد. شما با رای خودتان و حضورتان اين حلقه را شکستيد و راه را برای اصلاح اساسی و ساختاری کشور و برای ريشهکن کردن فقر و فساد و تبعيض باز کرديد». احمدینژاد درادامه خاطرنشان کرد: «فضای سال ٨٤ و جريانات آن سال هنوز ادامه دارد و کارتمام نشده است. بعد از اينکه در انتخابات پيروز شدم قرار بود برای شرکت در کنفرانس کشورهای اسلامی به عربستان بروم که يکی از اين آقايانی که از روز اول انقلاب در صدر مسووليتها بوده، برای يک پادشاه يکی از کشورهای حاشيه خليج فارس پيغام داد و گفت ما نگرانيم از اينکه احمدینژاد رييس دولت نهم ايران شده است و بعد پادشاه آن کشوری که در جريان انتخابات رياست جمهوری آن سال برای حزب و گروه اين آقا کمک مالی هم فرستاده بود، پيغام داد نگران نباشيد ما ظرف شش ماه آنچنان فشاری میآوريم که دولت احمدینژاد ساقط شود». وی ادامه داد: «بعد از اين موارد به پادشاه آن کشور گفتم که از اين خبرها نيست. ملت اين دولت را انتخاب کردهاند و خودشان نيز پشت آن هستند.دولت متعلق به همه ملت است و همه ملت از آن حمايت میکنند». وی ادامه داد: «درطول اين چهارسال و درشرايطی که ملت ما در مقابل استکبار میايستاد و آمريکا در اطراف مرزهای ما بيش از ١٠ بار آرايش نظامی به خود گرفت و حتی بوش تهديد به حمله کرد ولی ملت در مقابل اين تهديدها ايستاد ولی بعضیها در داخل برای شکست دولت از هيچ فشاری بر ملت و دولت فروگذار نکردند و حتی به غربیها پيغام میدادند که قطعنامه صادر کنيد و فشارها را زياد کنيد چرا که جبهه داخل درهم میشکند». احمدینژاد تصريح کرد: «درشرايطی که دشمن تهديد نظامی میکرد و عليه ما قطعنامه صادر مینمود و در اوج فشار دشمن درحالی که سرما بسياری از محصولات کشاورزی کشور را خراب کرده بود،عدهای در داخل کشور همگام با دشمنان مسئله گوجه فرنگی را مسئله اول کشور کردند، اما شما ايستاديد و آنها را همراه دشمن سرکوب کرديد». کانديدای رياست جمهوری تصريح کرد: « درطول اين بيست و چند سال برخلاف نظر رهبری و ملت يک باند ثروت و قدرت شکل گرفت و امروز گروههايی که در ظاهر مخالف هم بودند و دربعضی مواقع شايد با هم به واقع رقابت میکردند برای اينکه اين حلقه قدرت را حفظ کنند و اجازه ندهند شکسته شود الان با هم رفيق و همراه شدهاند. رييس دولتهای گذشته هم که در برههای با اينها مخالف بودند الان در کنار هم و در کنار اين گروهها قرار گرفتهاند». وی با طرح اين پرسش که چرا اين افراد در کنار هم قرار گرفتهاند؟ ادامه داد: «آيا ادعای آنها که میگويند شرايط کشور بحرانی است، صحت دارد؟ و آيا در گذشته در کشور مشکلات نبود؟ و آيا مملکت را گلستان تحويل گرفتيم که حال تخريبش کرديم؟ خدا را شکر میکنم که بعضیها بعد از ٢٨ – ٢٧ متوجه شدند که مشکلاتی هم در مملکت هست. اگر مردم اين مسير را اصلاح نمیکردند باز هم حاضر بودند که اعتراف کنند که مشکل هست؟ ولی زمانی که به آنها میگفتيم مملکت مشکل دارد میگفتند در مسير توسعه سياسی بعضیها هم بايد له شوند». احمدینژاد ادامه داد: «امروز همه اينها با هم متحد شدهاند و يک هجمه سنگين عليه خادمان شما ملت راه انداختهاند، هجمهای که در طول تاريخ سابقه ندارد». کانديدای رياست جمهوری در ادامه خاطر نشان کرد: «در اين مدت ٣٢٠ هزار تهمت، افترا، دروغ و شايعه دروغ عليه يک جمع خادم ملت که خود را وقف خدمت کرده است انجام دادند و متاسفانه در اين دو، سه ماه اخير موضوع را از حد گذراندهاند». وی ادامه داد: «آنها نشستهاند و با خود بررسی کردهاند که در اين چهار سال تا حدودی قدرت از دستشان خارج شده است و دولتی آمده است که گوشش به حرف باندها بدهکار نيست و اگر يک دوره ديگر هم روی کار بماند به طور کل باند قدرت و ثروت را منهدم میکند و انقلاب را به طور کامل نجات خواهد داد و برای همين همه با هم متحد شدهاند و فرياد میزنند و به دولت توهين میکنند». احمدینژاد تصريح کرد: « ما خود را آماده پذيرش اين توهينها، جوسازیها و دروغها کردهايم، اما لحظهای در برابر زيادهخواهی آنان کوتاه نخواهيم آمد». احمدینژاد ادامه داد: «در محضر امام رضا (ع) و امام عصر میگويم خدا شاهد است تا امروز حتی يک دهم ثانيه در ذهم خطور نکرده که احمدینژاد هم کسی است. ما مديون ملت هستيم. خادم ملت هستيم و تا ابد هم نوکر آنها میمانيم». احمدینژاد ادامه داد: «آقايان به گونهای حرف میزنند که گويی وقتی آنها مدير بودند در کشور هيچ مشکلی وجود نداشته است، ولی به فضل الهی و عنايت شما در مناظرههای تلويزيونی هم خواهم گفت که هر شاخصی را میخواهند بررسی کنند تا ببينند درطول اين چهار سال فرزندان خادم ملت بهترين عملکرد را داشتهاند». وی تصريح کرد: «مشاور هيلتر به وی گفته است که اگر میخواهيد برنده شويد دروغها را آنقدر بزرگ بگوييد که کسی شک نکند و آقايان روش هيلتری را عليه ملت ما به کار گرفتهاند». کانديدای رياست جمهوری ادامه داد: «جنگ روانی در دنيا برای اهل فن شناخته شده است. میگويند اينقدر دروغها و تهمتها را بزرگ کنيد تا مردم گذشته را فراموش کنند و بعد با يک حادثه ذهن مردم را جهتدهی کنند، اما آقايان اشتباه میکنيد. بدانيد که با من طرف نيستيد شما با ملت بزرگ ايران طرف هستيد. آقايان الان طرفدار قشر محروم جامعه شدهاند، اما زمانی میگفتند قشر آسيبپذير بايد از بين برود و هنگامی که میگفتيم طراحیها و برنامهريزیهای شما به ضرر ملت است میگفتند در منطق ما ضعيفان مانع توسعه هستند و بايد کنار بروند. حال آمدهاند و برای محرومان اشک میريزند». احمدینژاد ادامه داد: «پيشنهاد میدهم بياييم اموال کانديداها، اطرافيان و طرفدارانشان را به مردم اعلام کنيم به اين شرط که اگر کسی اموالی را پنهان کرد دولت حق داشته باشد آن اموال پنهانی را بگيرد و برای مردم هزينه کند». وی تصريح کرد: «با هم جمع شدهاند تا حلقهای را که شکسته و انشاءالله در آستانه انحلال است دوباره ترميم و بازسازی کنند. اشرافيت دولتی که مقام معظم رهبری از آن فرياد زدند از کجا درآمد؟ ميلياردهای دولتی از کجا سر درآوردند؟» کانديدای رياست جمهوری در ادامه به بيان خاطرهای از سال ١٣٦٨ پرداخت و گفت: «معاون وزارت صنايع سنگين وقت در آن زمان از من کمک خواسته بود و برای اينکه من را متقاعد به اين کار کند دو تا سند به من نشان داد و گفت اين اسناد را ببين و بدان که بايد وارد عمل شد. در آن اسناد يک آقايی به علت ارتباطی که با وزارتخانه داشته طی يک يادداشت کوچک ١٥٠ ميليون، دلار هفت تومانی گرفته بود برای اينکه کارخانهای را احداث کند اما با وجود گذشت سه سال از آن تاريخ نه از کارخانه خبری بود و نه از آن آقا و نه حتی ضامنی برای اين فرد و فاجعهبارتر اينکه آدرسی هم از اين فرد خاطی در دست نبود و آن زمان معاون وزير صنايع به من گفت که مطمئن باشيد ١٠٠ تا از اين موارد هست و بايد اين پول را به بيتالمال بازگرداند». احمدینژاد تصريح کرد: «اينها در شرايطی بود که هر کس میتوانست يک مجوز دلاری بگيرد بار خودش را بسته بود، من هم نمیدانم اينگونه افراد چطور از ميان آن همه متقاضی مجوز گرفته بودند». احمدینژاد در ادامه به بيان خاطرهای ديگر پرداخت و گفت: «در سال ٧٤ قرار بود از کارخانهای بازديد کنم که اگر آقايان اصرار کنند شايد در آينده نام آن را هم گفتم، آن کارخانه ٨٥ ميليون دلار هفت تومانی ارز گرفته بود در حالی که بنابر نظر چند نفر از کارشناسان آن روز، تمام آن کارخانه ٤٥ ميليون دلار هم نمیارزيد و اين درحالی بود که قيمت دلار ٢٥٠ تا ٣٠٠ تومان بود. بعد از بازديد، اين موارد را به وزير صنايع وقت که از من خواسته بود به اين کارخانه کمک کنم اطلاع دادم اما وی به من گفت شما نمیفهميد و فکرتان بسته است و بايد به آن کارخانه کمک کنيد. وزير به من توهين کرد و گفت همين فکرهای بسته شما موجب عقبافتادگی کشور است». احمدینژاد گفت: «آيا جلوگيری از رانتخواریها و اينکه نگذاريم اکثريت ملت از حقشان محروم شوند موجب عقبافتادگی است؟ اگر جلوگيری از سوءاستفادهها بیعقلی است بدانيد که ما عاشقيم، ديوانه و بیعقل». کانديدای رياست جمهوری با بيان اينکه سه دولت گذشته در مراکز اصلی قدرت بودند و حالا دورهم جمع شدهاند و میخواهند ما را بزنند، افزود: «امروز جمع شدهاند و میخواهند آب رفته را به جوی برگردانند و آن شرايط را دوباره بازسازی کنند». کانديدای رياست جمهوری در ادامه با بيان اينکه میخواهند از سياست خارجی دولتهای گذشته مواردی را بگويم که ملت خبر ندارد، گفت: «آقايان با شعار تنشزدايی وارد عرصه شدهاند ولی ديديم چه کردند. در افغانستان با ناتو همکاری کامل شد، در عراق همکاری داشتند، در موضوع هستهيی همکاری کامل شد، هرچه خواستند انجام داديم، ولی دشمنان قانع نشدند و اينجا میخواهم دو قراردادی را بگويم که متاسفانه از ديد ملت پنهان ماند». احمدینژاد از پروتکل الحاقی به عنوان قرارداد اول ياد کرد و گفت: «طبق قانون اساسی هر قرارداد بينالمللی بايد به تصويب مجلس برسد، ولی اين قانون بدون تصويب مجلس اجرا شد طی اين پروتکل ماموران آژانس هر زمان که میخواستند میتوانستند بدون اطلاع ما از هر نقطه ايران بازرسی کنند که هرچند ظاهر اين پروتکل بد نيست، ولی باطن خوبی ندارد. باطن آن يعنی هر زمانی که آمريکا آماده حمله به ما بود میتوانستند با استفاده از اين پروتکل تمام مراکز نظامی و دفاعی ما را به آنها اطلاع دهند». کانديدای رياست جمهوری با بيان اينکه ترتيبات اجرايی دومين قرارداد است، گفت: «طبق اين قرارداد اگر ملت ايران در ذهنشان يک برنامه در موضوع هستهيی شکل میگرفت قبل از اقدام بايد اين فکر را به اطلاع آژانس میرساند که اين بدتر از تفتيش عقايد قرون وسطی بود». وی ادامه داد: «با تمام اين امتيازات بوش اعلام کرد ايران محور شرارت است و میخواهيم به آن حمله کنيم. حال با اين وضعيت آقايان میگويند سياست خارجی دولت نهم غلط است، ولی من اين سوال را میپرسم اين چه سياست خارجی است که همه چيز را میدهيم و آخر هم تهديد میشويم؟» احمدینژاد خاطرنشان کرد: «معلوم بود که ملت ايران اين شرايط را نمیپذيرند و شما تصميم گرفتيد و تو دهن آمريکايیها و دوستانشان زديد». وی ادامه داد: «اگر قرار باشد فشار را کم کنيم بايد از موضع قدرت صحبت کنيم چرا که دشمنان آنقدر پررو هستند که اگر يک قدم به عقب برداريم آنها چند قدم به جلو میآيند. آنها میخواهند ايران وجود نداشته کانديدای رياست جمهوری ادامه داد: «آقايی دستگير شد ولی با آن فشار سياسی آزاد شد، ولی همين فرد اطلاعات ما را به آنها میداد و میگفت قطعنامه صادر کنيد، اين دولت میشکند. آن احمقها هم فريب میخوردند و قطعنامه میدادند و با اين وجود در طول دولت نهم چهار قطعنامه عليه ايران صادر شد». احمدینژاد ادامه داد: «اولين قطعنامه را که صادر کردند ما گفتيم پروتکل بیپروتکل و بعد از صدور دومين قطعنامه اعلام کرديم ترتيبات اجرايی بیترتيبات اجرايی و مال بد بيخ ريش صاحبش. قطعنامه سوم را که صادر کردند به سازمان انرژی اتمی اعلام کرديم ظرف شش ماه سه هزار سانتريفيوژ راهاندازی کنيد و با صدور چهارمين قطعنامه اعلام کرديم که ٥٥ هزار سانتريفيوژ لازم داريم». وی ادامه داد: «با تمام اين شرايط سختترين تحريمها را عليه ما به کار بردند و خوشبختانه سودی نبردند. در سالهای ٧٤ – ٧٢ کلينتون ما را تحريم کرد و گفت هر شرکتی که در نفت ايران سرمايهگذاری کند تنبيه میشود و با اين کار تورم در ايران به ٥/٤٩ درصد رسيد. حالا فکر کردهاند که اين دفعه مثل همان موقع است و آمدند بانکهای ما را تحريم کردند و خواستند اقتصاد ما را خفه کنند، اما به فضل الهی امروز اقتصاد آنها درحال رکود و زمين خوردن است و اقتصاد ما درحال پيشرفت و شکوفايی». کانديدای رياست جمهوری تصريح کرد: «در جلساتی که به اصطلاح کار کارشناسی کرده بودند طرح سازش را کادوپيچ کردند و با کلمات زيبا در مقابل دشمنان کوتاه آمدند و آنقدر اين طرح را خوب جلوه میدادند که مردم فکر میکردند چقدر خوب است. قدرت ما را کمتر نشان داده و دشمنان را جای خدا نشاندند، ولی بدانيد که خدا بزرگتر از اين حرفهاست و نبايد ملت ايران را اينقدر ضعيف کنيد و خداوند وعده داده است که پيروزی با ماست.به ملت اتکا کنيد تا راه باز شود». وی ادامه داد: «در همين مدت توهينهايی به من کردند که به هيچ مديری در تاريخ کشور نشده بود». احمدینژاد ادامه داد: «من هم سعی کردم اين توهينها را نشنوم و گفتم اشکال ندارد. هزاران هزاران احمدینژاد هزار بار قطعه قطعه شود بهتر از اين است که سند ذلت ملت ايران را امضا کند». وی ادامه داد: «آنهايی که در سعدآباد، بروکسل و... به کشورهای اروپايی التماس میکردند که اجازه دهيد چند تا سانتريفيوژ داشته باشيم، بدانند که امروز هفت هزار سانتريفيوژ در نيروگاههای ايران درحال چرخش است و آنهايی که روزی ما را تهديد میکردند امروز برای تعريف و تمجيد از ايران مسابقه میگذارند و اين حاصل تصميم شما مردم و اقتدار شماست». احمدینژاد خاطر نشان کرد: «دست امام زمان (عج) را در موضوع هستهيی بارها میديدم و اين دست امروز يار شما، کشور شما و رهبر شماست». کانديدای رياست جمهوری خاطر نشان کرد: «بدانيد که جريان سوم تير ٨٤ پايان نيافته و ادامه دارد. درطول اين چهار سال اگر میخواستيم اسير طراحیهای آنها بشويم يک قدم برداشته نمیشد و سازندگی در کشور اتفاق نمیافتاد و در موضوع هستهيی در نقطه صفر و زيرصفر میبوديم. حال جمع شدهاند و فکر میکنند با تخريب و توهين و کوچک کردن من، میتوانند پيروز شوند». وی با بيان اينکه اينگونه توهينها سه مشکل دارد، گفت: «اول اينکه بنا برقانون انتخابات نبايد در فضای انتخابات توهين و تخريبی وجود داشته باشد. ثانيا به کسی توهين میکنند که امروز مسووليت دارد و طبق قانون اساسی توهين به رييس دولت نهم جرم است و علاوه بر اين افترا میزنند». کانديدای رياست جمهوری خاطرنشان کرد: «بخدا عددی نيستم و خاک پای ملتم، اما بدانيد ملت ايران راه را انتخاب کرده است. ما صد برابر اين توهين و فشار را هم تحمل میکنيم و شيرينی آن را حس میکنيم، ولی حاضر نيستيم تلخی خيانت به ملت را لحظهای احساس کنيم». وی با بيان اينکه امروز هيچ ملتی نمیتواند ملت ايران را تهديد کند، گفت: «اگر به فضل الهی شما مردم بار مسووليت را به دوش من بگذاريد در سفری که به نيويورک خواهم داشت خطاب به سران کشورها خواهم گفت شماها که سالها ملت ايران را تهديد کرديد امروز هر کدامتان جرات دارد تهديد کند دستش را بالا کند تا ملت ايران دستتان را قطع کند». کانديدای رياست جمهوری خاطر نشان کرد: «راضی به گفتن بعضی از اين حرفها نبودم و تحمل کردم و همه آنها را بخشيده بودم، ولی حقوق و عزت ملت در معرض تهاجم است و وظيفه دارم برای دفاع از حقوق ملت بعضی از موارد را اعلام کنم». کانديدای رياست جمهوری ادامه داد: «کاش اين سفر من به استان سفر استانی بود تا میتوانستم به شهرستانها سفر کرده و آنجا ارادت خود را به مردم اعلام کنم». کانديدای رياست جمهوری همچنين گفت: «خدا را سپاسگذارم که بار ديگر به من عنايت فرمود تا درکنار مرجع پاک و منور امام هشتم (ع) بار ديگر چهرههای نورانی شما مردم مشهد را زيارت کنم. در دوره اول هم شروع کارم از مشهد بود و خوشحالم که اين دفعه هم از همين شهر مذهبی کار خود را شروع کردهام». وی ادامه داد: «خدا را سپاسگذارم که اين بار هم توفيق داد تا از مشهد و از بهترين جای ايران کار را شروع کنم و در مسير فرودگاه تا حرم مردم بزرگواری کردند و از يک نوکر نوکرهای امام رضا (ع) استقبال کردند». وی ادامه داد: «درطول مسير به ياد اهل بيت و غربت امام رضا (ع) افتادم و مطمئنم اگر شما مردم در زمان اهل بيت (ع) بوديد آن مظلوميتها، اسارتها، ناملايمات و شهادتها اتفاق نمیافتاد و شايد خدای متعال شما را ذخيره کرده برای امروز تا با يک قيام عظيم به نام انقلاب اسلامی ايران، انشاءالله مقدمات ظهور فرزند زهرا (س) را فراهم کنيد». Copyright: gooya.com 2016
|