پنجشنبه 11 تیر 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

مرتضوی، جلادی که در تهران فرمان می‌دهد، کيست؟ گزارشگران بدون مرز

مرد اجرايی سرکوب کنونی روزنامه‌نگاران و معترضان دستگير شده در تهران، سابقه‌ای سياه در نقض حقوق بشر دارد. از تاريخ ٢٣ خرداد سعيد مرتضوی دادستان تهران سرکوب را در تهران مديريت می‌کند. برای ماموران وزارت اطلاعات و ضابطين دادستانی حکم دستگيری هر کس را که " مشکوک" تلقی کنند، صادر کرده است. پرونده ها را آماده و اتهامات بازداشت شدگان را مشخص و بازجويی‌ها را هدايت می کند. بنا بر گذشته‌اش ما می‌دانيم که دادستان فعالانه در بازجويی‌ها شرکت دخالت دارد.
سعيد مرتضوی در سال ١٣٤٦ در شهرستان ميبد متولد شده است. تحصيلات ابتدايی و متوسطه را در اين شهر به پايان برد، برای ورود به دانشگاه بسيجی شد و توانست بدون کنکور با سهيمه بسيج به دانشگاه آزاد واحد تفت راه يابد. از سال ١٣٦٥ بعنوان داديار کارش را در دستگاه قضايی آغاز کرد و مدتی بعد به رياست دادگستری شهر بابک رسيد. وی خيلی سريع دريافت راه صعود مدارج برای کسی چون او نزديک شدن با " موتلفه اسلامی" است که دستگاه قضايی را در اختيار داشت. به تهران آمد و از سال ١٣٧٣ در معاونت سياسی دستگاه قضايی بکار گرفته شد. مدتی بعد رئيس شعبه ٩ دادگاه عمومی تهران و سپس به شعبه ٣٤ مجتمع قضايی ويژه کارکنان دولت منتقل شد. اما " قاضی مرتضوی" شدن او به دوران آغاز اصلاحات برمی گردد و نقش اصلی که در پائيز کردن "بهار مطبوعات" بازی کرد. رياستش بر شعبه ١٤١٠ که "دادگاه مطبوعات" خوانده می‌شد، وی را با توقيف صدها روزنامه و بازداشت ده ها روزنامه نگار بعنوان جلاد مطبوعات معروف کرد.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


دادستان تهران از سال ١٣٨٣ که گاه در دانشکده روزنامه‌نگاری درس حقوق هم می‌دهد! در مسئوليت جديد خود نيز سياست سرکوب مطبوعات و روزنامه نگاران را ادامه داد. روزنامه نگاران زندانی را در اکثر موارد در سلول های انفرادی نگاه‌داری و در پشت درها بسته محاکمه می‌کند. دو گزارشگر ویِژه سازمان ملل در امر دستگيری های خود سرانه و آزادی مطبوعات آميبی ليگابو و لويی ژوانه در اين باره در گزارش خود در سال ١٣٨٤ شهادت داده اند. پيش از آنها موريس کاپيتورن نماينده ویِژه کميسيون حقوق بشر سازمان ملل برای ايران از مقامات ايران خواهان برکناری وی از همه مسئوليت های قضايی شده بود.
يکی از ويژه‌گی های سعيد مرتضوی در بازجويی‌ها که بارها از سوی بازداشت شدگان تائيد شده است، استفاده از همه‌ی ابزارها برای اعمال فشار بر زندانی و آزار و اذيت روحی و روانی زندانی است.
سعيد مرتضوی يکی از اصلی ترين مسئولان قتل زهرا کاظمی خبرنگار عکاس کانادايی ايرانی‌تبار در سال ١٣٨٢ است. زهرا کاظمی در دوم تير ماه ١٣٨٢ در حين عکسبرداری از تجمع خانواده‌های زندانيان در مقابل زندان اوين بازداشت شد. اين روزنامه نگار در مدت بازداشت مورد ضرب و شتم قرار گرفت و در اثر ضربات وارده در بيست تير ماه در بيمارستان نظامی بقیة الله اعظم جان سپرد. در تاريخ ٣ تيرماه سال جاری وزير امور خارجه کانادا لورانس کانون اعلام کرد "دو گزارش تحقيق و بررسی در ايران تائيد کرده‌اند که سعيد مرتضوی دستور بازداشت و زندانی کردن زهرا کاظمی را که منجر به شکنجه و مرگ وی شد صادر کرده است." سعيد مرتضوی برای پنهان کردن نقش خود در اين قتل اسناد دولتی را جعل و دستکاری کرده است. کانادا بارها از ايران درخواست کرده است که در باره قتل زهرا کاظمی به شکل جدی تحقيق و بررسی انجام شود.
در سال ١٣٨٣ و در ماجرای معروف به " پرونده وبلاگ نويسان" که آن نيز تحت هدايت سعيد مرتضوی انجام گرفت. روزنامه نگاران و وبلاگ‌نويسان اميدمعماريان، روزبه ميرابراهيمی، جوادغلام تيممی و شهرام رفيع زاده با شکنجه و تهديد مجبور به اعتراف و مصاحبه شدند.
شهرام رفيع زاده يکی از " متهمان" اين پرونده در سال ١٣٨٣ روزنامه‌نگار روزنامه اعتماد بود و از مهر تا آذر ماه زندانی و تحت شرايط دشواری در زندان انفرادی قرار داشت. اين نويسنده و شاعر ايرانی در باره نقش دادستان تهران به گزارشگران بدون مرز می‌گويد " در پرونده ما او در کليه مراحل بازداشت،شکنجه و اعتراف گيری اجباری نقش داشت. با اين حال در دو مورد بسيار مهم مرتضوی به شکل مستقيم نقش داشت اول : پس از آزادی صوری ٣ بار ما را به دفترش احضار کرد، و به صراحت ما را تهديد کرد که يا بايد اعترافات اجباری را که در بازداشتگاه صورت گرفته در برابر خبرنگاران تکرار کنيم يا اينکه ما را دوباره بازداشت می‌کند و اينبار با حبس طولانی ٢٠ سال به بالا و برای هميشه زندانی می‌شويم .مرتضوی به صراحت ما را تهديد کرد که اگر زير بار اعترافات نرويم ممکن است برای خودمان يا يکی از اعضا خانواده مااتفاقی مثل تصادف رانندگی رخ بدهد. او به ما گفت که اين "نمايش" همان جلسه دادگاه شماست اگر آنچه را که گفتم و همان محورهای مورد نظر را در برابر خبرنگاران بگوييد، می‌توانيد به رافت اسلامی نظام اميدوار باشيد و برگرديد سر زندگی تان ولی اگر اين کار را نکنيد امکان زندگی از شما و خانواده گرفته می‌شود. مورد دوم او می‌خواست مشکل شخصی‌اش را در متهم شدن به قتل زهرا کاظمی را هم در جريان بازداشت ما حل کند، می‌خواست ما اعتراف کنيم و ورود زهرا کاظمی به کشور را به يکی از مسئولان اصلاح طلبان ربط دهيم.
در ٢٨ اسفند اميدرضا ميرصيافی وبلاگ نويس جوان در زندان اوين و در اثر مماشات و تعلل مسئولان زندان درگذشت. اين روزنامه نگار نيز به دستور سعيد مرتضوی بازداشت و زندانی شده بود. گزارشگران بدون مرز در اولين اطلاعيه خود در همان تاريخ خواهان تشکيل کميسيون مستقلی برای بررسی و تحقيق در باره چگونگی قتل اين رورنامه‌نگار و وبلاگ‌نويس شد.
امروز در بندهای سياه ٢٠٩ زندان اوين بر همه معلوم است که سعيد مرتضوی با کدام روش با روزنامه نگاران دستگير شده برخورد می‌کند.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016