سه شنبه 13 مرداد 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

سخنان جنجالی حجت الاسلام رهدار، شاگرد مصباح يزدی: ائتلاف مقابل احمدی‌نژاد مانند منافقان عليه حضرت علی هستند، ايلنا

- برخی افراد مانند عايشه هستند، سربازهای آنها را قلع و قمع می‌کنيم ولی خودشان را پيش نماز قرار می‌دهيم
- بعد از ماجرای مشايی، به نمايندگان گفتم تمام وزرای احمدی‌نژاد را رد کنند تا برود به پای آقا بيفتد و حد خودش را بداند.


ايلنا: مدير سابق مرکز تاريخ معاصر موسسه امام خمينی وابسته به آيت الله مصباح يزدی در اولين روز از همايش "چگونه يک روزه منافق می‌شويم" که در دانشکده علوم دانشگاه تهران برگزار شد، به جريان شناسی نفاق در صدر اسلام پرداخت.
به گزارش خبرنگار ايلنا، حجت الاسلام رهدار گفت: بعد از رحلت پيامبر، زمانی که ابوبکر از ثقيفه بيرون آمد، خود می‌دانست که به دليل کنترل قدرت بايد به دوجريان اصلی و قدرتمند آن زمان يعنی جريان بنی هاشم به رهبری امام علی و جريان بنی اميه به رهبری ابوسفيان باج دهد.
وی اظهارداشت: به همين دليل ابوبکر مديريت منطقه شام را به ابوسفيان داد و در جريان بنی هاشم نيز به عباس پسرعموی حضرت علی سمت مشاور در امور سياسی اعطا کرد.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


رهدار تصريح کرد: يکی از ريشه‌های نفاق در صدر اسلا م بروز خط بی بته‌ای است که در آن اشخاص مناصبی را در اختيار گرفتند که در حد آن نبودند و بايد برای ايفای وظايف خود نقش بازی می‌کردند.
اين استاد حوزه و دانشگاه اظهار داشت: در انقلاب اسلامی، بعد از رحلت امام خمينی، غالب گفتمان همچنان گفتمان امام بود و به همين دليل افراد مختلفی بدون اتکا به جريان‌های چپ و راست، قدرت را در دست گرفتند.
وی با اشاره به اينکه احمدی‌نژاد توانست با درنظر گرفتن گفتمان امام خمينی، جريان سومی را بوجود آورد، گفت: اگر احمدی نژاد در انتخابات رياست جمهوری به پيروزی نمی‌رسيد ، يک جريان نفاق درست مانند جريان ابوبکر در صدر اسلام ايجاد می‌شد.
وی در ادامه سخنان خود به تشريح مفهوم سيادت پرداخت و گفت: سادات در طول تاريخ اسلام نقش لردهای اروپا را برعهده دارند. ما در اسلام به دليل برخی از احکام فقهی مانند مسئله ارث و وصيت، اشرافی‌گری اروپايی‌ها را نداريم. زمانی که يک مسلمان ثروتمند فوت می‌کند، حسب شريعت اسلام املاکش بين اولادش تقسيم می‌شود تا تمرکز از ثروت از بين رود.
رهدار گفت:سيادت از سوی خدا تنها به طايفه بنی هاشم داده شده است و عليرغم اينکه گفته می‌شود سادات بنی زهرايی هستند، بايد گفت که سادات غير بنی زهرايی نيز داريم.
مدير سابق گروه تاريخ معاصر موسسه امام خمينی با تاکيد براينکه در طول تاريخ سادات غير بنی زهرايی همواره تلاش‌هايی برای آميخته شدن با سادات بنی زهرايی داشته‌اند، اضافه کرد: کسانی مانند بنی عباسی ها خواستند با استفاده از جريان سادات و با تقلب، قدرت را در دست بگيرند. آنها با اين شعار که ما پسر عموی اهل بيت هستيم، توانستند خود را اينگونه جلوه داده و حکومت را در دست بگيرند.
اين استاد حوزه و دانشگاه مفاهيمی چون اميرالمونين و ام المونين را موجب نفاق در صدر اسلام عنوان کرد و گفـت: پيامبر اسلام لقب اميرالمومنين را تنها برای حضرت علی (ع) به کار برد اما بعد از رحلت پيامبر، اين لقب برای اولين بار به عمر گفته شد. اين لفظ در جريان بنی اميه و بنی عباس، ضربه‌هايی را به اسلام زد و فضای نفاق آنقدر سنگين شده بود که بطور مثال امام صادق (ص)، منصور را به نام اميرالمومنين خطاب کرد.
وی ادامه داد: زمانی که بين پيامبر و سران کفار صلح حديبيه بسته شد، در آن عهدنامه آمده بود: اين عهد نامه ميان محمد رسول الله و ابوسفيان. سران کفار به اين لفظ ايراد گرفته و به پيامبر گفتند که اختلاف ما و شما سر همين لفظ رسول الله است و بايد آن را حذف کنيد. آن زمان اولين کسی که به اين موضوع اعتراض کرد، عمر بود. اما همين عمر بود که لقب اميرالمومنين را برای اولين بار برای خود به کار گرفت.
رهدار افزود: در حال حاضر همان‌هايی که ادعا دارند آقا را آقا کردند، همان کارهای صدر اسلام را انجام می‌دهند که بايد به آنها گفت از تاريخ درس بگيريد.
مدير سابق گروه تاريخ معاصر موسسه امام خمينی در ادامه به چگونگی برپاشدن جنگ جمل اشاره کرد و گفت: جنگ جمل که يکی از بسترهای نفاق در صدراسلام است توسط عايشه و به خون خواهی عثمان در مقابل حضرت علی برپا شد.
وی گفت: يکی دو روز قبل از قتل عثمان، عايشه در مکه برای حجاج سخنرانی کرده و می‌گويد اين مرد کچل يهود بايد کشته شود. زمانی که خبر کشته شدن عثمان را برای او می‌آورند، او خوشحال شده و سجده شکر به جا می‌آورد. در همان حين از خليفه بعدی سوال می پرسد که به وی می‌گويند مردم از حضرت علی درخواست کرده اند که برمسند حکومت بنشيند. پس از اطلاع از اين موضوع مجددا بر منبر رفته و اعلام می کند که خليفه کشی باب شده و عليه علی (ع) قيام کنيد.
وی افزود: در ماجرای قتل عثمان، طلحه و زبير از سوی معاويه و عمروعاص به خليفه گری در کوفه و بصره وعده داده شده بودند و زمانی که عايشه عليه امام علی به خون خواهی برمی خيزد، طلحه، زبير، معاويه، عمروعاص و مروان عليرغم اختلافات
اساسی با يکديگر ائتلاف کرده و به مقابله با امام علی می پردازند.
رهدار اضافه کرد: در زمان جنگ به محض اينکه عايشه از شتر افتاد، ائتلاف شکسته و آن ۶ سردمدار به جان يکديگر می افتند و فقط حضرت علی بود که مروت به خرج داده و به احترام پيامبر با عايشه هيچ کاری نکرد.
مدير سابق گروه تاريخ معاصر موسسه امام خمينی در اين هنگام به وقايع پس از انتخابات رياست جمهوری اشاره کرد وگفت: در همين انقلاب خودمان موارد مشابهی وجود داشته است. تامل کنيد مشاهده می کنيد که در اندک زمان، همين که شکست را نزديک ديدند، ائتلاف آقايان شکسته و يکی پس از ديگری خود و ياران قديمی شان را لو می‌دهند.
رهدار تصريح کرد: اين آقايان به اندازه بچه‌های مارکسيست قبل از انقلاب که زير شکنجه نيروهای ساواک تحمل کرده و بعضا دير اعتراف کرده، نبودند. نيروهای ساواکی توسط رژيم صهيونيستی آموزش می‌ديدند. بچه‌های اطلاعات به اندازه ساواک نيستند.
وی افزود: در اين دوره از انتخابات مانند ائتلاف ۶ نفره ای که در جنگ جمل عليه امام علی برپا شد، ائتلافی مقابل احمدی نژاد شکل گرفت. آنها چون ديدنديک بچه مسلمان پيرو خط ولايت آمده، همه مقابل او ائتلاف کردند اما در نهايت شکست خوردند و نمونه های آن را می توانيد در بلبل زبانی ابطحی و عطريانفر مشاهده کنيد.
اين استاد حوزه و دانشگاه ائتلاف مقابل احمدی نژاد را به ائتلاف طلحه، زبير و معاويه تشبيه کرد و اظهار داشت: چون در يک طرف آقا و سرباز او حضور داشتند، مقابل آنها ائتلاف کردند. آيا نفاقی بدتر از اين می خواهيد؟ راه علی ثبات دارد و سربازان علی در قربت و سختی ابوذر وار به صحنه خواهند آمد. اين ها با اين کار، خود را به باد دادند.
رهدار با بيان تفاوت نفاق ارزشی و نفاق جامعه شناسی، گفت: منافق بدتر از مشرک است، چرا که کارتان با مشرک مشخص است، مانند آمريکا. اما منافقان مانند افراد دريوزگری هستند که سر خود را در آخور آنها کرده و حرف آنان را می‌زنند.
وی تاکيد کرد: سربازان انقلاب بايد منافقينی را که در در اين دم و دستگاه رخنه کرده‌اند را محاصره و مطالبات خود را از آنها بيشتر کند.
مديرسابق گروه تاريخ معاصر موسسه امام خمينی(ره) در ادامه در پاسخ به سوالات دانشجويان بسيجی درباره انتخاب مشايی، گفت: اگر اعلام کرديم فلان شخص برای کاری شايسته نيست به معنای به درد نخوردن آن شخص نيست، در مساله انتخاب مشايی، اشتباهی صورت گرفت ولی احمدی نژاد به رغم اشتباهاتی که دارد، هيچگاه غيرخودی نبود که جبهه گيری عليه او اين همه حاد شود. او خودی بود و شک نکنيد احمدی نژاد سرباز و مهره انقلاب است.
اين استاد حوزه و دانشگاه گفت: نقد به احمدی نژاد در مساله مشايی را می‌پذيريم و من از کسانی هستيم که به سهم خود به احمدی نژاد فشار آورده و از ارتباطاتی که می‌توانستم به نفع او استفاده کنم، دريغ کردم.
وی ادامه داد: با توجه به همکاری که با پژوهشگاه اسناد رياست جمهوری دارم، پروژه‌های درحال انجام را متوقف کرده و گفتم بايد سربازی احمدی‌نژاد در مقابل ولی فقيه برايم احراز شود.
رهدار تصريح کرد: احمدی نژاد شايد اشتباه کرده که معتقدم اشتباهات بسياری داشته، اما بايد بگوييم شخصيت منش و تئوری‌های او موجب تقويت دستگاه ولايت فقيه، گفتمان انقلاب و ارزش‌های انقلابی شده است. آنچه که ما از احمدی نژاد می‌پسنديم، جهت کار او است نه مصداق کار او.
مديرسابق گروه تاريخ معاصر موسسه امام خمينی(ره) اظهار داشت: دو جاده را می توان فرض کرد يک جاده راست است و اما افراد در آن کج راه می‌روند و ديگر جاده کج است که در آن افراد راست گام برمی‌دارند. احمدی نژاد نوع اولی است و طرف مقابل وی جاده دوم.
وی تصريح کرد: اگر مشايی پسر پيغمبر هم باشد ولی فقيه ما به احمدی نژاد گفته حضور مشايی در دستگاه شما به صلاح نيست. نگفته‌ايم که آدم بدی است. بعد از اين که او را عزل کرده، به سمت رييس دفتری انتخاب کرده است و غلط ديگری را مرتکب شده است. من به دوستان مجلس خود توصيه کردم که همه وزرای او را رد کنيد، تا به پای آقا افتاده و از حد خود آگاه گردد.
رهدار ادامه داد: شخصا معتقد بودم که احمدی نژاد در مسايل مشايی، نبايد اين گونه به رهبری نامه می نوشت و بايد مشايی را عزل می‌کرد و از آقا هم تشکر می کرد. البته وی اين توجيه را آورده و گفته نامه را قبل از منتشر شدن با آقا هماهنگ کردم، اگر مطلبش هم درست باشد، باز هم کار او غلط است، زيرا آقا در اين موارد چيزی به او نمی‌گويد. احمدی نژاد بايد سرباز بودن خود را در نامه نشان می‌داد، نه نامه فدايت شوم می‌نوشت.
وی به انتخابات دوره دهم اشاره کرد و گفت: با اين که معتقدم رضايی در انتخابات آدم هاشمی بود اما به لحاظ اخلاقی معتقدم وی در انتخابات با احمدی نژاد رقابت کرد. کانديدای ديگر کجا رقابت کردند؟ همين خاتمی مکررا رکن رکين قانون اساسی را ولايت فقيه عنوان می‌کرد، اما کارهايی که انجام دادند، موجب تقويت اين رکن شد يا تضعيف آن؟
رهدار در پاسخ به پرسش دانشجويی مبنی بر اينکه مانند حضرت علی پس از جنگ جبل که با عايشه رفتار مناسبی انجام داده، اقدام کنيم، گفت: جريان عايشه را حضرت علی له کرد و او را سر جايش نشاند، اما هيچگاه به وی توهين نکرد. امام علی مقابل آنها لشکر کشيد و تک تک آدم های آن را کشت.
وی با لبخند گفت: انگار ما هم همين کار را می کنيم. يک عايشه در اين نظام پيدا کرده و سربازهای او را کشته و قلع و قمع می‌کنيم، اما با خودش کاری نداريم. البته نه اينکه او را می‌آوريم و پيش نماز و فرمانده می‌کنيم.
وی تصريح کرد: در آن زمان حضرت علی به عايشه گفت به دليل نسبتش با پيامبر و حرمت حضرت محمد، در مدينه ساکت بنشين و من هم عليه تو سخنرانی نمی‌کنم. ما با اين آقايان که عايشه‌ها درست می‌کنند، پيمان برادری نبسته‌ايم، ما با اسلام پيمان اخوت بستيم. اين عايشه‌ها با عايشه‌ای که نسبتی با پيامبر داشت، بسيار تفاوت دارد.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016