علی شکوری راد: جبهه مشارکت زنده است، فعاليت اعضا به قوت خود باقی است، اعتماد
جبهه مشارکت را به عنوان اولين حزب دوم خردادی می شناسيم. از آن زمان که به همت دولت خاتمی فعاليت حزبی و مدنی در ايران معنا پيدا کرد جبهه مشارکت به عنوان اولين حزب دوم خردادی با دبيرکلی دکتر محمدرضا خاتمی شروع به کار کرد.
اکثر اعضای جبهه مشارکت به فاصله چند روز بعد از انتخابات رياست جمهوری بازداشت شدند. از همان روز در ذهن افکار عمومی اين سوال شکل گرفت که با توجه به اتفاقات و حوادث بعد از انتخابات آينده فعاليت حزبی و سياسی چگونه می شود؟ آنچه در ادامه می خوانيد حاصل گفت وگوی خبرنگار روزنامه اعتماد با دکتر علی شکوری راد عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت درخصوص وضعيت اين حزب است
***
دفتر حزب مشارکت پلمب شده است و پس از اتفاقات بعد از انتخابات موسس آن و بسياری از اعضای حزب حداقل برای يک بار بازداشت يا احضار شدند و برخی ديگر هنوز در اوين به سر می برند. با اين وقايع برنامه و آينده حزب مشارکت را چگونه می بينيد؟
درست است که اکنون دبير کل و قائم مقام حزب و حدود پنج، شش نفر از اعضای شورای مرکزی و دفتر سياسی بازداشت شده اند ولی حزب مشارکت و شورای مرکزی حدود ۳۵ عضو اصلی و علی البدل دارد و دفتر سياسی نيز ۱۱ نفر هستند که بعضی از آنها با شورای مرکزی مشترک هستند. در مجموع کادر مرکزی مشارکت از حدود ۴۵ نفر تشکيل شده است. طبيعی است که بازداشت حدود هفت يا هشت نفر از اعضای کادر مرکزی حزب به معنای آن نيست که مرکزيت حزب فعاليت هايش تعطيل شود، هرچند بازداشت دبيرکل و قائم مقام دبيرکل مهم است چرا که به هر حال کسانی که دستگير شدند از سمت های مهمی برخوردار بودند، مانند آقای صفايی فراهانی که معاونت اجرايی حزب را بر عهده داشت يا دفتر حزب را نيز پلمب کردند اما بايد توجه داشت فعاليت های حزب يک مقدار فعاليت های سازماندهی و تشکيلات است و يک مقدار هم فعاليت سياسی که شامل بررسی مسائل سياسی و اتخاذ موضع حزب مقابل هر يک از رويدادهايی که رخ می دهد، است. فعاليت تشکيلاتی حزب هم به دليل اينکه در هر استان و منطقه يی يک شورای منطقه وجود دارد و فعاليت های حزب را در مناطق مختلف سازماندهی می کند در حقيقت اين بخش از فعاليت های حزب آسيب چندانی نديده است و در مناطق مختلف فعاليت اعضا و کارهايشان به قوت خود باقی است و فقط ارتباط تهران با شهرستان ها می ماند که اين ارتباط نيز در دو ماه گذشته تعطيل نشده است و می توان گفت تقريباً ارتباط بين مرکزيت و مناطق مختلف به صورت مستمر وجود داشته است و وضعيت ما در استان ها وضعيت بدی نيست. نيروها انسجام شان را حفظ کرده اند و انسجام شان هم خوب است و به جرات می توان گفت ما در استان ها مشکل خاصی را احساس نمی کنيم. در مرکز هم با توجه به پلمب شدن دفتر حزب تعداد جلسات رسمی حزب کاهش پيدا کرده و اين به معنای تعطيلی آنها نيست. ارتباط بين اعضا برقرار است و همان گونه که شاهد هستيد، سايت «نوروز» به عنوان سايت حزب مشارکت فعال تر از گذشته است و هم جبهه مشارکت حضور سياسی اش را به معنای موضع گيری در قبال حوادث روز نه تنها کمتر نکرده بلکه در اين مدت افزايش هم داده و انسجام درونی حزب هم به طور کامل حفظ شده است. به هر حال بخشی از فعاليت ها حول محور پيگيری وضعيت بازداشت شدگان، جان باختگان و آسيب ديدگان حوادث اخير تا حد زيادی انجام شده است. به خصوص موضوع بازداشت شدگان که بالاخره از اعضای کادر حزب يا غيرحزب بودند و کميته يی که به منظور پيگيری وضعيت دستگيرشدگان تشکيل شده به صورت جدی فعاليت درخور توجهی داشته است.
بنابراين فعاليت حزب کماکان ادامه دارد اما طبيعتاً بخشی از فعاليت ها که شايد نيازی به تعجيل در آنها نبوده و نيست يک مقدار کاهش پيدا کرده است و جلسات منظم و مستمری که از سوی شورای مرکزی و دفتر سياسی تشکيل می شد، امکان پذير نشده است. ولی ارتباط و سازماندهی کار و پيگيری تا جايی که اقتضا می کرد و لازم بود انجام شده و ما در حقيقت معطل نبوديم.
-به بازداشت شدگان اشاره کرديد. می شود کمی بيشتر درباره کميته پيگيری دستگيرشدگان توضيح دهيد و اينکه آيا اتهاماتی که به اعضای حزب وارد شده را قبول می کنيد يا خير؟
به نظر می رسد عده يی از طرفداران دولت طرح از پيش آماده يی را اجرا کردند اما اين کار را بسيار خام و ناپخته انجام دادند. در حقيقت برخوردهايی که عليه مردم صورت گرفت خيلی خام طراحی شده بود و خيلی خام هم اجرا و ناقص پيش برده شد که تاکنون تبعات بسيار زيادی را برای اقتدارگرايان داشته است و نتيجه اش اين شده است که روز به روز از وسعت شمول اين گروه کاسته شده و بر وسعت شمول طرف مقابل افزوده شده است. ما در حقيقت می توانيم بگوييم اقليت بسيار کوچکی در قدرت هستند که مقابل اکثريت وسيعی که خارج از قدرت هستند و بعضاً دامنه اش به داخل قدرت هم کشيده شده، قرار گرفته اند. البته آنها به اين دليل که مناصب قدرت را در اختيار داشتند خود را حفظ کرده اند ولی از نظر تعداد و دامنه شمول روز به روز کوچک تر شده اند. از روز انتخابات تاکنون آنها دائم محدودتر و جناح مقابل بزرگ تر شده است. هرچند گلوگاه های قدرت در دست آنان است اما دامنه شمول شان بسيار کاهش يافته. در مورد بازداشتی ها بايد گفت همان طور که می دانيد فردای روز انتخابات به دفتر ريختند و تقريباً اعضای اصلی حزب مشارکت را دستگير و بعد هم فردای آن روز گروهی را آزاد کردند.
-شما هم جزء بازداشت شدگان بوديد؟
نه، زيرا جلسه زود تمام شد. عده يی رفته و عده يی مانده بودند که در واقع بازداشت های آن شب تصادفی بود. البته برخی را هم که از جلسه خارج شده بودند به در خانه شان رفتند و بازداشت کردند ولی همه اعضای مرکزی حزب يا دفتر سياسی نبودند، تعداد محدودی هم بودند که فردای روز بازداشت آزاد شدند. به نظر می رسد در خط مشی بازداشت ها دو سياست اعمال می شد که يک سياست قرارگاه ثارالله و يک سياست وزارت اطلاعات بود. وزارت اطلاعات سال ها کارش اين بوده و بررسی هايی را انجام داده و می دانسته موضوع از چه قرار است. اما قرارگاه نه می دانسته که چی به چی است و نه اينکه کی به کی است. بنابراين خيلی فله يی عمل کرده است. بازداشت فله يی اعضای حزب مشارکت ظاهراً با دستور مقامات بالاتر نظام منجر به آزادی اغلب دستگيرشدگان در فردای بازداشت شده است. به غير از آقايان تاج زاده و رمضان زاده که اين دو را در بازداشت نگه داشتند.
-آقای ميردامادی؟
آقای ميردامادی آزاد و بعد دوباره دستگير شد. بنابراين قديمی ترين بازداشتی های ما آقايان رمضان زاده و تاج زاده نيز دو سه ساعت بعد از او دستگير شدند. در حقيقت اينها زمانی بازداشت شدند که هنوز هيچ موضع گيری رسمی از جانب حزب صورت نگرفته بود و هيچ اقدام عملی هم در هيچ زمينه يی صورت نگرفته بود، نه تجمع و نه راهپيمايی هم برگزار نشده بود و ما هنوز نمی دانيم اتهام اينها چيست و به چه دليلی اينها را بازداشت کردند. اگر هم به خودشان اعلام شده امکان انعکاس به بيرون نبوده و وقتی از آنهايی هم که در اين مدت آزاد شدند می پرسيم اتهام شان چه بوده می بينيم اتهامات واضح و مشخص وجود ندارد يعنی کلياتی است که هيچ کدام دليل بر کسی را بگيرند و ۶۰ و چند روز در بازداشت انفرادی و زندان نگه دارند، نيست و اين نشان دهنده سردرگمی جدی بازداشت کنندگان و بازجويان و آمرين اين امر است همان طور که آقای احمدی نژاد در صحبت های اخير خود گفت. او فکر می کند وزارت اطلاعات در اين زمينه کوتاهی کرده در حالی که وزارت اطلاعات بر اساس بررسی های مستمری که ظرف سال های اخير داشته است، دقيقاً می دانسته چه امری واقعيت دارد و چه امری واقعيت ندارد. وزارت اطلاعات متاثر از توهمات آنان نشده است و يک تعارضی بين اينها هم در رابطه با سياست برخوردی هم در سياست هايی که در بازجويی در زندان ها اعمال شده، وجود داشته است. می شود کاملاً اين گسست را ديد و کاملاً می شود توجه کرد نيروهای وزارت اطلاعات ولو اينکه از نظر سياسی با نيروهای قرارگاه ثارالله هم جهت هستند ولی به واقعيت نزديک ترند. و همين امر باعث شد آقای احمدی نژاد وزير اطلاعات را برکنار کند تا بتواند معاونانی که به اين نحو برخوردها رسماً اعتراض کرده بودند، برکنار کند. ديديد که در جلسه اول دادگاه تعداد زيادی از چهره های سرشناس را به دادگاه می آورند در حالی که هنوز هيچ کيفرخواستی عليه آنان صادر نشده. در حقيقت اجرای يک شوی تبليغاتی بوده نه يک دادگاه عادله اسلامی که در آن شئون يک محاکمه رعايت شده باشد. فقط می خواستند تصاوير اينها را در دادگاه نشان دهند و حتی آقايان ابطحی و عطريانفر آمدند و آنجا صحبت کردند. هنوز معلوم نيست اتهام آنها چيست و هنوز کيفرخواستی عليه آنها صادر نشده است و نيز دادگاهی برای آنها برگزار نشده است. معلوم می شود بازجوها توافق کرده بودند اين دو نفر را تحت القائاتی که در زندان کرده بودند يعنی از بين آن مجموعه اين دو نفر را با خود همراه کنند و القائات خودشان را به آنها بگويند تا آنها در دادگاه در حالی که هنوز کيفرخواستی عليه آنان صادر نشده بود، بيايند و سخنرانی کنند. در حقيقت دادگاه اول يک شوی تبليغاتی عليه بازداشت شدگان بود که نتيجه چندانی هم برای مجريان اين شو نداشت اما به هر حال تلاش کردند مطالبی را به جامعه القا کنند. از جمله مواردی که در اين دادگاه بود اين بود که کسانی که تحت عنوان انجمن پادشاهی ايران محاکمه شدند شش ماه قبل بازداشت شده بودند و اتهامات ديگری داشتند. اينها را آوردند و به ماجرای انتخابات مربوط کردند که همه اينها همان شوهای تبليغاتی بود که اجرا شد و هيچ کدام شان دستاوردی نداشت چه در بين نخبگان و چه در بين جهانيان و فقط ممکن است بين توده های عوام مردم که به اطلاعات واقعی کمتر دسترسی دارند تاثيراتی داشته که شايد هدف آنان حفظ آن مجموعه بوده و حفظ بخشی از نيروهايشان که به شدت در حال ريزش بود و با اجرای اين شو سعی کردند آنها را نگه دارند. همان طور که می دانيد بدنه متصل به اقتدارگرايان روزبه روز مساله دارتر می شوند. اينها ناگزير بودند برای حفظ آنان اقداماتی را از جمله برگزاری دادگاه انجام دهند. شايد هدفش توده عوام مردم و هواداران خود بود که به شدت مساله دار شده بود.
-در آخرين جلسه کنگره حزب مشارکت که برگزار شد، راهبرد سياست ورزی اجتماعی برای توسعه پايدار حزبی در ايران پيشنهاد شده بود. راهبرد جديد حزب پس از انتخابات و وقايع اخير چيست؟
همان طور که شما نيز اشاره کرديد سياست ما سياست ورزی بود. يعنی به رغم همه تضييقاتی که برای ما ايجاد کردند ما فکر می کرديم در چارچوب فرصت هايی که در داخل نظام وجود دارد بايد فعاليت سياسی کرد آن هم در جهت اصلاح امر. راهبرد ما همچنان به قوت خود باقی است اما ممکن است تفاوت هايی در تاکتيک ها اتفاق بيفتد. ما هنوز به فعاليت در چارچوب نظام برای حفظ و اصلاح نظام قائل هستيم. همان طور که دکتر محمدرضا خاتمی گفتند ما جمهوری اسلامی خواه هستيم و هدف ما جمهوری اسلامی و اجرای قانون اساسی در تمام مواردش است و فکر می کنيم هيچ اصلی از قانون اساسی نبايد به خاطر اصل ديگر معطل بماند يا از يک اصلی تفسير لاغر کنيم و اصلی را تفسير چاق. همان گونه که مهندس موسوی بارها اشاره کرده ظرفيت قانون اساسی آنقدر است که اگر بدون تنازل اجرا شود ما می توانيم اهداف اصلاحی خود را در همين چارچوب پياده کنيم. بنابراين سياست ورزی جبهه مشارکت همچنان به قوت خود باقی است منتها طبيعی است که بعد از انتخابات دهم رياست جمهوری و بروز تخلفات در انتخابات و اينکه مجريان و ناظران کنونی بخواهند انتخابات ديگری برگزار کنند، ميل و رغبتی برای شرکت در انتخابات نه برای احزاب سياسی و نه برای مردم وجود نخواهد داشت مگر يک تحولی اتفاق بيفتد که دوباره اعتماد مردم به دستگاه های برگزارکننده برگردد وگرنه اين اعتماد از دست رفته موجب خواهد شد رويکرد به انتخابات رويکردی مانند گذشته نباشد و انتخابات کاملاً اهميت خود را در ايران از دست بدهد. اما اين به آن معنا نيست که ما اصلاً سياست ورزی نخواهيم کرد چون اعتقاد ما بر اين است که بايد در هر حرکت اصلاحی که صورت می گيرد توده مردم شرکت داشته باشند. بنابراين سازوکاری که ما برای ادامه کارمان در نظر می گيريم بايد ساز و کاری باشد که توده مردم حضور داشته باشند، بنابراين رويکرد ما به جای رويکرد کسب مناصب قدرت رويکرد هدايت توده های مردم خواهد بود و ما پشت سر آقای مهندس موسوی که حالا در محور اين حرکت قرار گرفته است، حرکت خود را دنبال کرده و در جلسه آخر دفتر سياسی حزب که به دستگيری اعضای حزب منجر شد مصوبه يی داشتيم مبنی بر اينکه ما کاملاً پشت سر مهندس موسوی حرکت خواهيم کرد نه تندتر و نه کندتر از وی يعنی حرکت مان را کاملاً با آهنگ حرکت وی تنظيم خواهيم کرد چرا که اعتماد کامل به وی داريم و کليه امکانات و ظرفيت های خود را در اختيار وی قرار می دهيم. البته ارتباط ما با مهندس موسوی ارتباط خيلی نزديکی نيست چرا که حلقه اول اطرافيان مهندس موسوی کسانی هستند که سال ها با وی کار کرده اند که همه آنها در چارچوب نظام فکری مهندس موسوی حرکت می کنند. ما هم سعی می کنيم خودمان را هماهنگ کنيم ولو اينکه در حلقه اول مهندس موسوی جايی نداشته باشيم.
-به مهندس موسوی اشاره کرديد. وی اخيراً تشکيلات راه سبز را اعلام موجوديت کرد. با توجه به برخوردهای اوليه که گفتند هر حزبی که با وی همکاری کند لغو مجوز خواهد شد، آيا شما با اين تشکيلات همکاری می کنيد و به اين تشکيلات می پيونديد يا نه؟
راه سبز اميد يک برنامه سياسی است و اين گونه که ما تشخيص داده ايم برای حمايت از اين راه سياسی يک تشکيلات مختصری خواهد داشت. ما فکر می کنيم برنامه سياسی که وی اعلام کرده برنامه بسيار خوبی است و می تواند ظرفيت های موجود در جامعه را فعال نگه دارد. در حقيقت هوشمندی مهندس موسوی در اين حرکت به گونه يی بوده است که مجموعه طيفی که در اين مدت پشت سر وی قرار گرفتند از حرکت وی اظهار رضايت می کنند که اين خيلی ارزشمند است. من با خانواده بسياری از جان باختگان وقايع اخير ديدار و گفت وگو داشتم. هيچ کدام از اينکه فرزند آنها پشت سر مهندس موسوی حرکت کرده و در اين راه جانش را فدا کرده اظهار پشيمانی و ناراحتی نکرده و برای مهندس موسوی دعا می کردند و نقطه قوت اين بود که آنها اظهار رضايت می کردند و می گفتند مهندس موسوی با حرکات خود نشان داد نخواهد گذاشت خون عزيزان ما پايمال شود. يعنی اين سوی طيف که آسيب ديدگان قرار گرفته اند از حرکت مهندس موسوی خرسند هستند و آن سوی طيف کسانی اند که در استراتژی خود با مهندس موسوی اشتراکی ندارند اما حس می کنند حرکت مهندس رو به جلوست بنابراين آنها هم خود را ملزم می کنند. يعنی در اين سر طيف کسانی که با مهندس موسوی هماهنگ می شوند کسانی باشند که مهندس موسوی آنها را قبول نداشته باشد، اما آنها دريافته اند حرکت وی يک حرکت رو به جلويی است و خودشان را هماهنگ کرده اند و ما در مجموعه کسانی که در انتخابات شرکت کردند کمتر ديديم کسی به موسوی انتقادی داشته باشد. حتی کسانی که رويکردشان شرکت در انتخابات نبود اما خواستار تغيير و تحولاتی در جهت احقاق حقوق ملت بودند ممکن است برخی از آنها در مراحل بعدی همان گونه که قبلاً اختلاف نظرهايی با مهندس موسوی داشته اند دوباره اختلاف نظرهايی با وی داشته باشند اما به نظر می رسد جامعه دوقطبی شده؛ يک طيف پشت سر آقای احمدی نژاد قرار گرفته و از ايشان حمايت می کنند و يک طيف هم پشت سر مهندس موسوی. اگر هم کسانی بين اينها هستند که در مصادر امور هستند به علت محذوريت هايی که دارند نظر خود را شفاف اعلام نمی کنند. طيف کسانی که احمدی نژاد را برای کشور يک خسارت می دانند بسيار گسترده است که بخش وسيعش از مهندس موسوی حمايت می کند و بخش کوچکی به دليل حضور در ساختار قدرت فاصله شان را با مهندس حفظ کرده اند اما به دليل رويکرد انتقادی جدی نسبت به احمدی نژاد معارضه يی با مهندس موسوی ندارند.
-آيا در شرايط فعلی سياست ورزی حزب مشارکت که يک مبارزه شفاف و روشن بود ادامه پيدا می کند، يا سبک و سياقش تغيير می کند؟
مبارزه به نوعی در امر سياست وجود دارد. وقتی يک حزب تشکيل می شود می خواهد برای تحقق يکسری امور فعاليت کند؛ فعاليتی برای جلوگيری از رخداد برخی مسائل. بنابراين امر سياست توام با مبارزه است. برای جبهه مشارکت اين قبلاً وجود داشته و وجود خواهد داشت. منتها محورهای مبارزه ما کمی تغيير کرده. ما قبلاً برای ورود به ساختار قدرت مبارزه می کرديم تا از آن طريق اصلاحات انجام دهيم. الان ورود به ساختار قدرت را برای ما سد کرده اند. به اين ترتيب ما بايد در عرصه جامعه مدنی مبارزات خود را دنبال کنيم. اتفاقی که افتاده اين است که اين طيف وسيع که با مهندس موسوی همراه هستند برای مبارزات مدنی يک وحدت استراتژيک پيدا کردند برای تحقق خواسته هايشان. برنامه ما از اين نظر مشخص است. آهنگ حرکت مان را با مهندس تنظيم می کنيم و در اين حرکت فکر می کنيم رهبری می تواند موثر باشد. اگر در درون اين مجموعه شکاف اتفاق افتد اين به معنای شکست حرکت تعبير می شود. بنابراين از همه اجزايی که پشت سر مهندس هستند بايد به صورت جدی بخواهيم به خاطر مسائل کوچک، مسائل بزرگ را فدا نکنند و وحدتی را که امروز دستمايه جنبش سبز قرار گرفته حول محور موسوی حفظ کنند و تندروی و کندروی نداشته باشند که می تواند آفت زا باشد. همان قدر که ما در اصلاحات از طيف مخالف اصلاحات ضربه خورديم از تندروی هايی که درون جبهه اصلاحات وجود داشت آسيب ديديم. ما بايد از تجربه های دوران اصلاحات استفاده کنيم تا اين مشکلات برای جنبش سبز مدنی پيش نيايد.
-کنگره امسال حزب برگزار می شود؟
بله، من فکر می کنم به زودی وقتی شرايط حاد پس از انتخابات سپری شد بايد به مسائل تشکيلاتی بيشتری بپردازيم. به زودی نشست هايی را برگزار خواهيم کرد که در مورد برگزاری کنگره هم تصميم می گيريم. فکر می کنم کنگره امسال پررونق تر از کنگره های سال های قبل برگزار خواهد شد چون حرف های زيادی وجود دارد که اعضا با هم رد و بدل کنند و اتخاذ سياست های جديد بسيار مهم است و کنگره مان را ان شاءالله برگزار خواهيم کرد. موانع پيش روی مان بسيار زياد است و سختگيری ها بسيار افزايش پيدا کرده ولی بنا نداريم در مقابل اين سختگيری ها و فشارها تسليم شويم بلکه فکر می کنيم بيش از گذشته به فعاليت نياز داريم و اين کار را انجام خواهيم داد.