دوشنبه 9 شهریور 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

پاسخ "آقا" به دغدغه‌های روح الامينی، روايت دفتر نشر آثار آيت‌الله خامنه‌ای از حاشيه ملاقات استادان دانشگاه با رهبر جمهوری اسلامی، فارس

خبرگزاری فارس: آقا می‌گويند: "اجازه بدهيد من چند جمله‌ عرض کنم به آقای روح‌الإمينی؛ اولاً طيب‌الله أنفاسکم. خيلی خوب صحبت کرديد. ثانياً اين نکته‌ لزوم پاسخ‌گويی که آقای روح‌الأمينی اشاره کردند، کاملاً درست است؛ ما اين را تصديق می‌کنيم...

به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله العظمی خامنه‌ای، ديدار شب گذشته اساتيد دانشگاه‌ها با رهبر معظم انقلاب حاشيه‌هايی داشت که به شرح زير است:

- "آن ميکروفون چرا روشن نيست!؟ " صدای تذکر آرام رهبر، آن‌هايی را که هنوز ايستاده‌اند و شعار می‌دهند، به خود می‌آورد. ساعت ۱۷ و ۳۰ دقيقه است و آقا مهمانان خود را دعوت به نشستن می‌کند تا قاری شروع به تلاوت قرآن کند اما ميکروفون جلوی او خاموش است...



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


- هنوز برخی استادان و چهره‌های سياسی از انتهای حسينيه وارد جلسه می‌شوند و به دنبال گوشه‌ای می‌گردند برای نشستن. برخی مسؤولان هم پيش از آغاز جلسه خود را رسانده‌اند. رئيس دانشگاه آزاد رأس ساعت ۱۷ عصر، در خودرو خود نشسته و منتظر بود آخرين گيت ماشين‌رو به سمت حسينيه را سواره طی کند اما ظاهراً از سوی مسؤولان برگزاری مراسم، اين اجازه داده نشد. شخصی درِ عقب خودرو را برای رئيسِ دانشگاه آزاد باز کرد و او مسير باقی‌مانده تا حسينيه‌ را پياده رفت... هم‌زمان تعدادی از نمايندگان مجلس- مانند آقای کامران نماينده‌ی اصفهان- هم با آن‌که در چنين ساعاتی علی‌القاعده بايد برای رأی اعتماد به کابينه‌ی دهم در صحن مجلس حضور داشته باشند، منتظر ورود به حسينيه بودند.
- دومين سخنران جلسه از ميان استادان، "دکتر عبدالحسين روح‌الأمينی " رئيس انستيتو پاستور ايران است که محسنش را در حوادث پس از انتخابات رياست‌جمهوری از دست داده. سخنان او در دو بخش تنظيم شده و با اين آيه از سوره‌ی مائده آغاز می‌شود: "و لايجرمنّکم شنآن قوم ألاّ تعدلوا؛ إعدلوا هو أقرب لتقوی؛ واتقوا الله إن الله خبير بما تعملون. " بخش اول سخنان دکتر روح‌الأمينی درباره‌ لزوم مهندسی و مديريت پروژه‌های کلان علمی و فناوری برای انجام کارهای فاخر است. او در اين رابطه با گله از چندشغله بودن و کم‌کاری برخی مسؤولان، به خاطره‌ای از سال‌های دهه‌ شصت با آيت‌الله خامنه‌ای اشاره می‌کند که ايشان از قول سياست‌نامه‌ خواجه نظام‌الملک گفته بودند: "مردی و کاری، کاری و مردی! " و رهبر انقلاب، لبخند بر لب، بلافاصله گفته‌ او را اصلاح می‌کنند: "هرگز مردی را دو کار مفرمای؛ مردی و کاری! " روح‌الأمينی می‌گويد: "حالا حافظه‌ من ديگر... (خنده و صلوات حضار) مضمون اين بود؛ هنوز هم در گوشم زنگ می‌زند اين جمله! "
بخش دوم صحبت‌های دکتر روح‌الأمينی، پيرامون سرمايه‌ اجتماعی است. او از همه می‌خواهد به رفتار و گفتارشان توجه کنند تا باعث بی‌اعتمادی مردم و از بين رفتن اين سرمايه نشوند و البته از نبود فرهنگ عذرخواهی و استعفا در ميان مسؤولان و کارگزاران نظام گله می‌کند و آن را سبب بی‌اعتمادی مردم می‌داند. دکتر بعد از اين‌که نظام را بزرگ‌ترين مظلوم فتنه‌ اخير معرفی می‌کند، می‌گويد: "بعضی‌ها فکر می‌کنند ما که از نظام دفاع می‌کنيم، از حق‌مان هم می‌گذريم. خون‌خواهی در رابطه با عزيز از دست‌رفته‌ ما- محسن ما- به عهده‌ نظام است. جوانی بوده در اين جامعه که نظام در خون‌خواهی او مقدم است. وقتی در آن آيه‌ شريفه می‌فرمايد: "و لکم فی‌القصاص حياة " آن فرد را نمی‌خواهد برگرداند؛ اين حيات جامعه است و تضمين اين حيات است. إن‌شاءالله اين پاسخ‌گويی، قبول مسؤوليت و عذرخواهی در رده‌های مختلف تعريف بشود تا ما برسيم به آن وجه که شهيد مطهری در ابتدای پيروزی انقلاب فرمودند که "أليوم يئس‌ الذين کفروا من دينکم. " که إن‌شاء‌الله دشمنان ما بدانند آب در هاون می‌کوبند.
ما يک خانواده‌ بزرگيم با همه‌ مصيبت‌ها و گرفتاری‌ها و با همه‌ خوبی‌ها و خوشی‌ها. در هم است اين شور و شيرين. خودمان اداره می‌کنيم و احتياجی به دخالت آن‌ها نيست. البته اين نافی تکليف و وظيفه‌ی ما نيست... إن‌شاءالله دعا کنيد برای ما که مشمول اين فراز زيارت امين‌الله باشيم که "صابرة‌ علی نزول بلائک؛ شاکرة لفواضل نعمائک ". إن‌شاءالله ذخيره‌ی آخرت ما باشد و بتوانيم بر اين بليه‌ای که بر ما آمد، صبر کنيم. اما به فرموده‌ والده‌ آن عزيز، محسن ما خونش رنگين‌تر از ديگران نيست. محسن ما رفت، محسن‌های مردم را دريابيد! " و از رهبری تشکر می‌کند که از ۴۰ روز پيش و اولين ساعاتی که در جريان حوادث قرار گرفتند- در حالی که او امروز دارد شکايتش را مطرح می‌کند- به‌طور ويژه پيگير ماجرای قتل مشکوک فرزندش و ديگر آسيب‌ديدگان حوادث اخير بوده‌اند، دستور تعطيلی آن بازداشتگاه را صادر کرده‌اند و مسؤولين هم به شدت پيگير آن بوده‌اند. روح‌الأمينی در پايان صحبت‌هايش از رهبری می‌خواهد: "رويه‌ها اصلاح شود تا اين ضايعات را کم‌تر داشته باشيم و اين مظلوميت مضاعف نظام را هم پيش رو نداشته باشيم؛ إن‌ شاء‌الله در حق ما و در حق همه‌ی جوانان کشور دعا بفرماييد که عاقبت به خير شويم! "
سخنان روح‌الأمينی که تمام می‌شود، آقا می‌گويند: "اجازه بدهيد من چند جمله‌ عرض کنم به آقای روح‌الإمينی؛ اولاً طيب‌الله أنفاسکم. خيلی خوب صحبت کرديد. ثانياً اين نکته‌ لزوم پاسخ‌گويی که آقای روح‌الأمينی اشاره کردند، کاملاً درست است؛ ما اين را تصديق می‌کنيم. جزو اعتقادات بنده است از سابق. در طول اين سال‌ها گاهی اتفاق افتاده که از کسی تخلفی سر زده؛ يک قول و يک نظر اين بوده که به خاطر خدماتی که اين شخص کرده، ‌از آن تخلف بگذريم! يک حرف ديگر اين بوده که ما تخلف را در وزن خودش و اندازه‌ خودش محاسبه کنيم؛ به معنای واقعی کلمه؛ آثار تخلف را هم بر آن بار کنيم؛ به جای خود از خدمات هم تقدير کنيم. بنده به اين نظر دوم هميشه معتقد بودم و الآن هم معتقدم.
اين را هم اين برادر عزيزمان و خانواده‌ محترمشان، هم همه‌ کسانی که در اين قضايا يک آسيبی بر آن‌ها وارد شده- به هر نوعی، از سوی هر کسی- بدانند که بنای نظام و تصميم نظام بر مجامله کردن نيست. همان‌طور که ما با کسانی که با نظام صريحاً معارضه می‌کنند، بنای بر مجامله نداريم، معتقد به ايستادن در موضع قانون و موضع حق هستيم، عيناً همان‌طور، اگر چنانچه در مجموعه‌ منتسب به نظام، تخلفی انجام بگيرد، کار بدی انجام بگيرد، خدای نکرده جنايتی انجام بگيرد، باز هم اعتقاد من همين است. ما در موضع قانون، در موضع حق بايد بايستيم. خدای متعال کمک کند بتوانيم اين چيزی را که می‌خواهيم، انجام بدهيم. مسؤولين دارند تلاش می‌کنند در اين زمينه؛ إن‌شاء‌الله که همين خواهد شد.
حالا اين بخش قضيه، صورت قضيه است. قالب و جسم قضيه اين است. روح قضيه اين است که هر حادثه‌ای در عالم اتفاق می‌افتد، اين حادثه يک محاسبه‌ای پيش خدای متعال دارد. هيچ‌کدام از لذت‌ها و رنج‌های ما، از شادی‌ها و غم‌های ما در اين دنيا بدون ما به ‌ازا در محاسبه‌ الهی نيست؛ هيچ‌کدام. هر سختی‌ای که ما اين‌جا تحمل کنيم- چه به شکل بيماری باشد، چه به شکل تهی‌دستی باشد، چه به شکل مظلوم واقع شدن باشد، چه به شکل فقدان‌های دردناک باشد- هرچه باشد، پيش خدای متعال يک ما به ‌ازای نيک دارد. هرچه از اين کفه، کم بشود در آن کفه جبران خواهد شد؛ بدون ترديد. اين را بايد بدانيم. لذا همه‌ اين مصائبی که بر ما در زندگی وارد می‌شود، پيش خدای متعال اجر دارد. حتی حوادث بی‌اختيار. هيچ‌کس به اختيار خود بيمار نمی‌شود. اما در روايات دارد که بيمار و دردمند به خاطر بيماری پيش خدای متعال مأجور است. يعنی در حساب الهی، هيچ‌کدام از رنج‌های ما بدون پاسخ بدون ما به ازا باقی نخواهد ماند.
اين را فقط برای اين نگفته‌اند که ما تسلی پيدا کنيم در مواجهه‌ با رنج‌های ‌جهانی، زورآزمايی نکنيم. نه، آن زورآزمايی هم به نوبه‌ خود مجاهدتی است که هم لازم است و هم دارای اجر است. خطاست اين تهمتی که در طول سال‌های متمادی از سوی گروه‌هايی به اسلام زده می‌شود که در اسلام می‌گويند: صبر کنيد بر اين مصيبت‌ها به معنای اين‌که تحمل کنيد، مقابله نکنيد تا آن کسانی که مصيبت‌ها را وارد می‌کنند، راحت بتوانند خودشان را از سختی‌ها و پيگيری‌ها و انتقام‌ها رها کنند. نه، اين‌جور نيست قضيه. اينی که اسلام به ما می‌گويد اين مصيبت‌ پيش خدا اجر دارد، معنايش اين نيست که ما برای جبران اين مصيبت، برای جلوگيری از مصائب مشابه، ‌برای کم کردن همين مصيبت تلاشی نکنيم. نه، اين تلاش هم لازم است. بنابراين اجر الهی هم هست.
اين را هم شما بدانيد ما از اولی که اين قضايا برای چند نفری از قبيل شما اتفاق افتاد که بعضی‌شان از دوستان خود من بودند، بيشترين دعای من برای بازماندگان بوده. آن در گذشتگان که درگذشته‌اند و رفته‌اند و سر و کارشان با خداست اما اين بازماندگان، دچار دردهايی هستند. بيشترين دعای ما برای اين بوده که خدای متعال آرامشی به اين‌ها بدهد. إن‌شاء‌الله موفق و مؤيد باشيد. خدا تأييدتان کند. "
- ظاهراً جلسه‌ علنی مجلس پايان يافته که چهره‌های ديگری چون دکتر حداد عادل و حجت‌الإسلام ابوترابی هم خود را به جلسه‌ ديدار استادان دانشگاه رسانده‌اند. مجری برنامه دارد نحوه‌ مديريت جلسه و تنظيم وقت را برای "طرح سؤالات " اساتيد مشخص می‌کند که رهبری يک‌بار ديگر با لبخند، نکته‌سنجی می‌کند: "اين‌جور هم نيست که فقط سؤال باشد! ما می‌خواهيم نظرات را بشنويم و استفاده کنيم؛ چه سؤال باشد و چه... "
- وقتی صحبت‌های خانم دکتر زمانی از دانشگاه علوم پزشکی همدان، در ۸ بند که بيشتر جنبه‌ اجرايی دارند، تمام می‌شود، آقا به ايشان می‌گويند: "شما يادداشت‌تان را لطف کنيد به من بدهيد! " و خانم دکتر هم "چشم " می‌گويد و می‌نشيند.
- سخنان دکتر محامدی از دانشگاه خواجه نصير در مورد بی‌توجهی برخی نخبگان سياسی به قانون و رهنمودهای رهبری از سوی مدعيان قانون‌گرايی و پيروی از خط امام، با تکبير استادان همراه می‌شود.
- وقتی مجری در ميانه‌ جلسه محدوديت وقت را به اساتيد يادآور می‌شود و بار ديگر از رهبر انقلاب برای ادامه‌ جلسه اجازه می‌گيرد. آقا می‌گويند: "بله، بله صحبت کنند آقايان! حتماً! "
- آخرين سخنران رسمی جلسه، دکتر افروز روان‌شناس و چهره‌ تلويزيونی آشنا برای بسياری از حضار است. مجری برنامه ضمن معرفی و دعوت از او برای ايراد سخن می‌گويد: "آقای دکتر افروز می‌گويد من ۴۵ دقيقه صحبت دارم اما اين قابليت را دارم که در ۵ دقيقه آن را ارائه کنم! " و رهبری هم با حضار می‌خندد!
- ساعت ۱۰ دقيقه از ۱۹ گذشته که مجری می‌گويد نوبت استفاده از رهنمودهای رهبری رسيده اما آقا می‌گويند: "خانم‌ها مثل اين‌که گله دارند؛ (خنده‌ مهمانان!) يک‌نفر از خانم‌ها اگر در فهرستتان داريد، خوب است صحبت کنند... " و بلافاصله خانم دکتر امانی رئيس آزمايشگاه شيمی‌دارويی انستيتو پاستور پشت ميکروفون قرار می‌گيرد. او ابتدا توضيح می‌دهد که چگونه اين ديدار قسمتش شده: "چند شب پيش از تلويزيون، برنامه‌ دانشجويان را می‌ديدم. الآن که مدت سی‌ سال است انقلاب شده، من فقط موفق شدم دوبار حضرت امام خمينی را در قم ببينم اما شما را هرگز نتوانستم افتخار پيدا کنم. همين‌طوری توی دلم گفتم: خدايا می‌شود من ايشان را ببينم و کمی هم دردِ دل‌هايم را بگويم؟ نمی‌دانم خدا چگونه اين دعای من را قبول کرد. ای کاش طلب مغفرت گناهانم را کرده بودم که به اين زودی به من جواب داد! " باز هم خنده‌ای بر لب رهبر و مهمانانش می‌نشيند!
- حضور چهره‌های گوناگون علمی و سياسی در جلسه چشم‌گير و قابل توجه است، از دکتر احمد احمدی استاد و دکتر علی شريعت‌مداری اساتيد برجسته‌ی فلسفه‌ کشور تا دکتر ولايتی که پای تريبون نشسته و در اواخر صحبت‌های اساتيد، جای خود را به دکتر زرگر پزشک معالج آيت‌الله خامنه‌ای در هنگام ترور سال ۶۰ می‌دهد؛ و البته تا چهره‌هايی چون نادر طالب‌زاده و حجت‌الإسلام شهاب مرادی!
اگر سری بچرخانيم، دکتر عارف معاون اول رئيس‌جمهور سابق، دکتر محمد خوش‌چهره، دکتر محسن پرويز، دکتر محمدعلی رامين، دکتر حسين کچوئيان، دکتر فرهاد رهبر، دکتر اميدوار رضايی، دکتر مصباحی مقدم و دکتر حسن غفوری فرد را هم می‌توان لا‌به‌لای جمعيت فشرده‌نشسته‌ استادان دانشگاه‌های کشور پيدا کرد. دکتر لنکرانی و دکتر زاهدی هم که آخرين روزه‌های حضور در دولت را تجربه می‌کنند، در صف اول مهمانان مقابل رهبر انقلاب نشسته‌اند.
- بعد از صرف افطار بازار خوش‌ و بش‌ها و احوال‌پرسی‌ استادان گرم است. در انتهای حسينيه، عباس سليمی نمين با دکتر پورحسين مجری مناظره‌های جنجالی نامزدهای انتخابات دهم رياست‌جمهوری، گرم گرفته و... جمعيت آرام آرام حسينيه را ترک می‌کند.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016