متن کامل سخنان احمدی نژاد در مجمع عمومی سازمان ملل، ايلنا
ايلنا: محمود احمدی نژاد برای پنجمين بار در مجمع عمومی سازمان ملل سخنرانی کرد.
به گزارش ايلنا، متن کامل سخنان احمدی نژاد در مجمع عمومی سازمان ملل بدين شرح است.
بسم الله الرحمن الرحيم
الحمدلله رب العالمين و الصلوه و السلام علی سيدنا و نبينا محمد و آله الطاهرين و صحبه المنتجبين
اللهم عجل لوليک الفرج و العافيه و النصر و اجعلنا من خير انصاره و اعوانه و المستشهدين بين يديه
جناب آقای رئيس،
همکاران گرامی، خانم ها و آقايان
خدای بزرگ را از اعطای فرصت حضور مجدد در اين مجمع مهم جهانی سپاسگزارم. طی چهارسال گذشته از چالشهای اصلی پيشروی جهان، علل و عوامل ريشهای بروز و پايداری آنان و ضرورت بازنگری در انديشه و عمل صاحبان قدرت و همچنين نياز به سازوکارهای جديد با شما سخن گفتم.
از دو جريان متقابل که يکی بر اساس ترجيح منافع مادی خود بر ديگران، با توسعه نابرابری و ستم، فقر و محروميت، تحقير انسانها، تجاوز و اشغالگری و فريبکاری، بهدنبال تسلط بر جهان و تحميل اراده خود بر ملتهاست و در نتيجه نااميدی و آيندهای تاريک را در برابر بشريت ترسيم مینمايد و ديگری که با ايمان به خدای يگانه و در پيروی از تعليمات انبياء الهی، با احترام به کرامت انسانها و با عشق به نوع بشر، در صدد برپايی جهانی سرشار از امنيت، آزادی، رفاه و صلح پايدار مبتنی بر عدالت و معنويت برای همگان است. جريانی که به تک تک انسانها و ملتها و فرهنگهای ارزشمند بومی، ملی و انسانی احترام میگذارد، خواستار نفی تبعيض از جهان و برابری همه در برابر قانون مبتنی بر عدالت، در استفاده از امکانات، فرصتهای علم آموزی، کمال انسانی و پيشرفت است و آيندهای اميد بخش را ترسيم میکند. از ضرورت تغيير بنيادين در نوع نگاه به جهان و انسان و لزوم برپايی نظامات عادلانه و انسانی جديد برای ساختن فردايی روشن سخن گفتم.
دوستان و همکاران؛
امروز و در ادامه، درباره ابعاد تحول و تغييراتی که بايد به وجود آيد نکاتی را به عرض شما خواهم رساند.
نکته اول؛
بسيار روشن است که ادامه وضع موجود حاکم بر جهان ممکن نيست. شرايط يکجانبه و نامطلوب فعلی، خلاف فطرت انسان و در نقطه مقابل هدف از خلقت جهان و انسان است.
ديگر نمیشود با ايجاد دارايیهای کاذب کاغذی، معادل دهها هزار ميليارد دلار ثروت غير واقعی را به اقتصاد جهان تزريق کرد و با ايجاد کسری بودجههای شديد، تورم و مشکلات اقتصادی و اجتماعی را به ديگران منتقل کرده و ثروت ديگران را به اقتصاد برخی دولتهای خاص منتقل نمود.
ماشين اقتصاد سرمايهداری لجام گسيخته با تنظيمات ناعادلانه به پايان راه رسيده و از کار افتاده است و اين معادله يکسويه قابل دوام نيست.
دوران تحميل انديشه سرمايهداریِ بیعاطفه و تحميل سليقه و علاقه يک گروه خاص بر جامعه جهانی، توسعه سلطه بر جهان به نام جهانیسازی و عصرِ برپايی امپراطوریها به پايان رسيده است. دوران تحقير ملتها و اعمال سياستهای دوگانه و معيارهای چندگانه سپری شده است.
اينکه تحقق نتايج دلخواه برخی دولتها، تنها ملاک بود و نبودِ آزادی و دموکراسی باشد و تحت لوای آزادی، زشتترين روشهای فريب و تهديد، دموکراتيک جلوه داده شده و ديکتاتور مآبها، دموکرات به حساب آيند، قبيح و فاقد مشروعيت است. ديگر زمان آن گذشته است که عدهای خود، دموکراسی و آزادی را تعريف کنند، خود معيار آن باشند و در حالیکه خود، اول ناقض آن هستند، در موضع قاضی و مجری نيز قرار گيرند و با دولتهای متکی بر مردمسالاری حقيقی مبارزه کنند. گسترش آزادیهای جهانی و بيداری ملتها ديگر اجازه اين مشرب ناصواب را نمیدهد و به همين دلايل است که اغلب ملتها و از جمله مردم آمريکا در انتظار تغييرات گسترده، عميق و واقعی هستند و از شعار تغيير استقبال کردند و میکنند.
چه کسی تصور میکند ادامه اعمال سياستهای غير انسانی در فلسطين امکانپذير باشد؟ اينکه ملتی را خلاف همه معيارهای انسانی با زور سلاح و با تبليغات فريبنده بيش از ۶۰ سال از خانه خود برانند، با روشهای ضدبشری و موشک و حتی تسليحات ممنوعه بر او بتازند و در مقابل، حق دفاع مشروع را نيز از او سلب کنند و عجيبتر آنکه در برابر نگاه بهت زده جهانيان، متجاوزان و اشغالگران را "صلحطلب " و "صاحب حق " و مردم تحت ستم را "تروريست " بنامند.
چگونه ممکن است جنايات عدهای اشغالگر عليه کودکان و زنان بیدفاع و تخريب خانهها و مزارع و مدارس و بيمارستانها مورد حمايت کامل و بی قيد و شرط برخی دولتها قرار گيرد و مردان و زنان مظلوم به جرم دفاع از خانه و وطن خود تحت سنگينترين محاصرهها و تحريمهای غذايی و آب و دارو و مورد نسلکشی قرار گيرند. حتی از بازسازی اماکن آنان که در تهاجم وحشيانه ۲۲ روزه صهيونيستها تخريب شده است، آنهم در آستانه زمستان، جلوگيری شود و همزمان متجاوزان و حاميان آنان شعار دفاع از حقوقبشر سرداده و ديگران را به اين بهانه تحت فشار قرار دهند. ديگر قابل قبول نيست که يک اقليت محض با يک شبکه پيچيده با طراحی غير انسانی، بر اقتصاد و سياست و فرهنگِبخشهای مهمی از جهان حاکم شود، بردهداری نوين راهاندازی کند و تمام حيثيت ملتها حتی ملتهای اروپا و امريکا را قربانی مطامع نژادپرستانه خود کند.
پذيرفتنی نيست که عدهای از چند هزار کيلومتر دورتر در منطقه خاورميانه دخالت نظامی کنند و کشتار، جنگ، ترور، تهديد و تجاوز را به همراه آورند ولی حساسيت ملتهای منطقه به سرنوشت و امنيت ملی خود و فرياد اعتراض آنان به بیعدالتیها و تجاوزها و حمايت آنان از هموطنان و همکيشان مظلوم شان را ضديت با صلح و دخالت در امور ديگران بنامند. وضع عراق و افغانستان را ببينيد.
ديگر نمیشود با شعار مبارزه با تروريسم و مواد مخدر سرزمينی تحت سلطه نظامی قرار گيرد ولی توليد مواد مخدر و دامنه تروريست در آن چند برابر شود، و هزاران نفر از مردم بیگناه کشته و زخمی و آواره شوند، تاسيسات زيربنايی نابود گردد، امنيت منطقهای تحت مخاطره قرار گيرد و عاملان اصلی اين فجايع دائما ديگران را متهم کنند. نمیشود شعار دوستی و همراهی با ملتها سرداد و همزمان پايگاههای نظامی را در مناطق جهان از جمله آمريکایلاتين توسعه داد. اين وضعيت قابل ادامه نيست. ديگر نمیتوان سياستهای توسعهطلبانه و ضد انسانی را با منطق نظامیگری به پيش برد، منطق زور و تهديد عواقب وخيمتری را به دنبال داشته و بر مشکلات موجود به شدت میافزايد.
غير قابل قبول است که هزينه نظامی برخی از دولتها چند برابر هزينه نظامی کل دولتهای جهان باشد، سالانه صدها ميليارد دلار سلاح صادر کنند، سلاح شيميايی و بيولوژيکی و اتمی انبار کنند، در نقاط مختلف دنيا پايگاه و نيروی نظامی داشته باشند و در همين حال ديگران را متهم به نظامیگری کنند و با سوءاستفاده از امکانات جهانی و با شعار دروغين مقابله با گسترش تسليحات، مانع از پيشرفت علمی ساير ملتها شوند.
قابل قبول نيست که سازمان ملل و شورای امنيت که بايد نماينده همه ملتها و دولتها باشند و تصميمگيری در آن براساس مردمیترين و دموکراتيکترين شيوهها باشد تحت سلطه چند دولت و در خدمت منافع و خواست آنها باشد. اصولاً در دنيايی که انديشه و فرهنگ و افکار عمومی عامل تعيين کننده است، ادامه اين وضع ناممکن و تحول اساسی يک ضرورت غير قابل اجتناب است. ما خواهان برپايی يک نظام نوين در جهان هستيم.
نکته دوم؛
تغيير و تحول بايد هم در حيطه نظری و هم از حيث عملی در ساختارها و روشها به صورتی اساسی و بنيادين صورت گيرد. ممکن نيست با مبانی فکری و سازوکارهايی که خود مسبب و عامل اصلی همه مشکلات جامعه بشری بودهاند، وضعيت را متحول و دنيای مطلوب را برپاکرد. انديشه ليبراليستی و سرمايهداری سلطهگر که انسان را از اخلاق و آسمان جدا میکند، نه تنها سعادت را به ارمغان نمیآورد بلکه خود عامل بدبختیها و از جمله جنگها و فقرها و محروميتهاست.
همگان شاهد بودند که چگونه ساختارهای يکسويه اقتصادی تحت اشراف جهت گيریهای سياسی، منافع ملتها را به پای عدهای سرمايهدار بیاخلاق بر باد داد. اين ساختارها نمیتوانند اصلاح کننده اوضاع باشند.
ساختارهای سياسی و اقتصادی- پس از جنگ جهانی دوم که برآمده از نيات سلطه بر جهان هستند نتوانستند تامين کننده عدالت و امنيت پايدار باشند. حاکمانی که قلب آنان به عشق انسانها نمیتپد و در وجود خود انديشه عدالت را قربانی کردهاند هرگز نمیتوانند صلح و دوستی را به بشر هديه کنند. به لطف خدا همچنان که مارکسيسم به تاريخ پيوست، سرمايهداریِ توسعه طلب نيز به تاريخ سپرده خواهد شد . زيرا بر اساس سنت الهی که قرآن کريم از آن به مثابه يک اصل ياد می کند باطل چون کفِ رویِ آب رفتنی است و تنها آنچه به نفع جامعه بشری است ماندگار خواهد بود .
بايد همگان مراقب باشند که اهداف استعماری، تبعيضآلود و غير انسانی صرفاً با تغيير شعار و با بسته بندیهای جديد دنبال نشود . جهان نيازمند تغييرات اساسی است و همه بايد کمک و همکاری کنند که اين تغييرات در مسير درست اتفاق بيفتد تا در پرتو آن هيچکس و هيچ دولتی خود را مستثنی از تغيير و برتر از ديگران نشمارد و با ادعای رهبری جهانی، بهدنبال تحميل خود بر ديگران نباشد.
نکته سوم؛
رمز و راز اصلی همه مشکلات جامعه جهانی، دورشدن عدهای از حاکمان از اخلاق، ارزشهای انسانی و تعليمات انبياء الهی است. متاسفانه در بسياری از مناسبات اصلی جهان، عشق و فداکاری برای نجات و سعادت ديگران و پافشاری بر عدالت و کرامت انسانی، جای خود را به خودخواهی، زياده طلبیِ سيریناپذير و لذتجويی فردی بیانتها سپرده است. يکتاپرستی جای خود را به خودپرستی داده است برخی خود را به جای خدا نشانده اند و بدون کسب صلاحيتهای انسانی اصرار دارند طرز تلقی و خواسته خود را برجهان تحميل کنند. دروغ بهجای راستی، دورويی به جای صداقت، خودخواهی بهجای فداکاری نشسته است. فريبکاری در تعاملات، درايت و سياستمداری نام گرفته است و چپاول ثروت ديگران به نام عمران و توسعه، اشغالِ سرزمين ملتها به نام اهدای آزادی و دموکراسی و سرکوب ملتهای بیدفاع به نام دفاع از حقوق بشر رايج شده است.
دوستان و همکاران گرامی؛
حل مشکلات جهانی و برپايی عدالت و صلح جز با عزم عمومی و همراهی همه ملتها و دولت ها غير ممکن است. دوران قطببندیهای ناشی از نظام سلطه و حکومت چند دولت معدود برجهان به پايان رسيده است.
امروز بايد با يک تعهد جمعی، در برابر وضع موجود قيام کنيم، تغيير و تحول را جدی بگيريم و در يک مشارکت و مجاهدت عمومی تلاش کنيم تا همگی به ارزشهای اخلاقی و انسانی و فطری رجعت نمائيم. پيامبران الهی و صالحان آمدهاند تا حقيقت انسانی و مسئوليتهای فردی و اجتماعی انسان را در برابرش قرار دهند. پاکی، ايمان زلال به خدای يکتا و به حساب و کتاب اخروی و به اجرای عدالت در دو جهان، جستوجوی سعادت حقيقی در سعادت ديگران و رفاه و امنيت در رفاه و امنيت ديگران، احترام به نوع انسان و تلاش برای توسعه محبت و مهر به جای کينهورزی و خودخواهی و ترويج خدمت به ديگران بهجای تسلط بر آنان در رأس تعليمات انبياء الهی از آدم تا نوح و از نوح تا ابراهيم و موسی و عيسی و رسول خاتم حضرت محمد صلوات الله و سلامهُ عليهم بوده است.
همه آنها آمدهاند کاری کنند که جنگ نباشد، تبعيض و فقر ريشه کن شود، جهل نابود گردد و خوشبختی بر تمام انسانها و جوامع حاکم شود. آنان بهترين هدايای الهی بر بشريتند.
اگر انديشه انتظارِ حاکميت خوبیها و حکومت صالح، به انديشهای همگانی تبديل شود و دست در دست هم برای سعادت کل جهان تلاش کنيم، آنگاه اميد به اصلاح، واقعیتر و روزافزون میشود.
نکته چهارم؛
به نظر اينجانب چند دستور کار مهم پيش روی همه ماست و دبيرکل و مجمع عمومی سازمان ملل می توانند بر اساس آن اقدامات لازم را برنامهريزی کنند و در اين مسير پيشگام باشند؛
۱- اصلاح ساختار سازمان ملل و تبديل آن به يک سازمان روزآمد و کاملا مردمی، آزاد، عادل و موثر در مناسبات جهانی، اصلاح ساختار شورای امنيت، سلب امتياز ويژه تبعيض آلود حق وتو، اعطای فوری و کامل حقوق مردم فلسطين با برگزاری همهپرسی آزاد و زمينه سازی زندگانی مسالمتآميز مسلمانان و مسيحيان و يهوديان فلسطينی و قطع دخالتها در امور عراق و افغانستان، مردم افريقا و امريکای لاتين و آسيا و اروپا.
حکومت باکفر باقی میماند اما با ظلم هرگز، اين کلام پيامبر الهی حضرت محمد(ص) است. ظلم و نقض حقوق انسانها، در فلسطين نظير استمرار آواره کردن عده ديگری از صاحبان اصلی سرزمين فلسطين که در بيتالمقدس ساکن بودند و تخريب منازل توسط اشغالگران قدس، و در افغانستان و پاکستان از طريق بمبارانهای هوايی، و در زندان گوانتامو که متأسفانه هنوز تعطيل نشده است و زندانهای مخفی در اروپا، ادامه دارد.
ادامه وضع حاضر، موجب تشديد کدورتها و خشونتها میشود. بايد جلوی ظلم و تجاوز گرفته شود. متأسفانه گزارشات رسمی مربوط به اقدامات رژيم صهيونيستی در نوار غزه بهطور کامل منتشر نشده است. دبيرکل محترم و سازمان ملل در اين موارد وظايف سنگينی بر دوش دارند که بايد دنبال شود. جامعه جهانی بیصبرانه منتظر مجازات عادلانه متجاوزان به غزه و قاتلان مردم بیدفاع آن است.
۲ - اصلاح ساختارهای اقتصادی و برپايی مناسبات اقتصادی اخلاقی و انسانی در جهان که در خدمت کمال انسانها و مبتنی بر عدالت واقعی باشد. مناسبات اقتصادی که استعداد و توان ملتها را شکوفا کند و رفاه را به همگان هديه و زندگی نسلهای آينده را نيز تضمين نمايد.
۳- اصلاح مناسبات سياسی بين المللی، بنانهادن روابط برپايه صلح و دوستی پايدار، ريشه کنی مسابقات تسليحاتی و سياسی خانمانبرانداز و خلع سلاح اتمی، شيميايی و بيولوژيکی و زمينه سازی برای استفاده همگانی از فنآوریهای پيشرفته و صلح آميز در جهت پيشرفت بشری
۴-اصلاح ساختارهای فرهنگی، احترام به آداب و سنتهای بومی ملتها، ترويج اخلاق و معنويت و تقويت ارکان خانواده گرم، پايدار و خوشبخت به عنوان ستون فقرات جامعه سعادتمند.
۵-اهتمام عمومی به صيانت از محيط زيستِ انسانی و رعايت قوانين و مقررات جهانی جهت جلوگيری از انهدام ذخاير تجديد ناپذير طبيعت
نکته پنجم؛
اکنون که ملت ايران با پشت سرگذاشتن انتخاباتی بسيار با شکوه و کاملاً آزاد فصل نوينی را برای شکوفايی ملی و تعاملات گستردهتر جهانی رقم زدهاند و با رأی قاطع، بار سنگين مسئوليت را بر دوش اينجانب نهادهاند اعلام میکنم که ملت بزرگ و تمدن ساز و نظام جمهوری اسلامی ايران بهعنوان يکی از مردمیترين حکومتهای مترقی جهان آمادهاند تا با استفاده از همه ظرفيتهای فرهنگی، سياسی و اقتصادی خود و برپايه راهحلهای انسانی در يک برنامه عادلانه و احترام آميز جمعی، برای رفع نگرانیها و چالشهای جامعه بشری مشارکت فعال و تاثير گذار داشته باشد.
ملت فرهنگساز ايران خود از بزرگترين قربانيان تروريسم کور بوده و در دهه اول انقلاب سی ساله خود گستردهترين هجوم نظامی تجاوز کارانه به سرزمين خود را مظلومانه دفع کرده است. ملت ما همواره مورد بغض و بیمهری کسانی قرار گرفته است که روزی با همه توان از تجاوز صدام به خاکش و استفاده صدام از سلاح شيميايی، حمايت کردند و روزی ديگر به بهانه دفع شر همان صدام، به عراق لشگرکشی کردند. امروز اين ملت خواستار برپايی دنيايی پر از زيبايی و مهرورزی برای آحاد ملتها و انسانهاست و اعلام مینمايد که ضمن دفاع قدرتمندانه از حقوق مشروع و قانونی خود، پاسدار صلح و امنيت پايدار برای همه ملتها بر اساس عدالت، معنويت و کرامت انسانی است.
ملت ما آماده است برای تحقق اين اهداف همه دستهايی را که با صداقت دراز می شوند به گرمی بفشارد . هيچ ملتی در طی مسير کمال، خود را بی نياز از تغيير و اصلاح نمی داند؛ ما نيز از تغييرات واقعی و انسانی استقبال میکنيم و آماده مشارکت فعال در اصلاحات بنيادينِ جهانی هستيم.
بر همين اساس تاکيد مینمايد که:
تنها راه نجات، برگشت به توحيد و عدالت است و اين بزرگترين اميد و فرصت در همه عصرها و نسلهاست. بدون ايمان به خداوند و تعهد به اجرای عدالت و مقابله با بی عدالتی و تبعيض، نظامِ عالم، سامان پيدا نخواهد کرد.
انسان محور نظام هستی است. وجه ممتاز انسان، انسانيت اوست. همان حقيقتی که خواستار عدالت، پاکی و عشق و علم و همه کمالات ديگر است. اين ارزشهای انسانی بايد حمايت و فرصت دست يابی به آنها، برای آحاد انسانها فراهم شود. حذف هر يک از آنها حذف بُعدی از ابعاد انسانی است. اينها عناصر مشترکی است که همه جوامع بشری را به هم پيوند می زند و اساس صلح و امنيت و دوستی را تشکيل ميدهند.
اديان الهی به همه ابعاد زندگی بشر از جمله خداپرستی، اخلاق، عدالت، مبارزه با ظلم، کوشش برای برقراری حکومت های عادل و صالح توجه کرده اند. حضرت ابراهيم منادی توحيد در برابر نمرود، حضرت موسی عليهماالسلام در برابر فرعون و حضرت عيسی و حضرت محمد صلوات اله و سلامه عليهم در برابر ظالمان زمان خود ايستادند تا آنجا که تهديد به مرگ شدند و از سرزمين خود آواره گشتند.
بدون ايستادگی و اعتراض، بی عدالتی ها از جهان برچيده نخواهد شد.
نکته ششم؛
همکاران و دوستان عزيز؛
جهان در حال تغيير و تحول است. سرنوشت وعده داده شده الهی برای بشر، برپايی حيات طيبه انسانی است. دورانی خواهد آمد که عدالت همهگير و جهان شمول می شود و تک تک انسانها محترم و عزيز شمرده می شوند. آنگاه است که راه کمال معنوی انسان گشوده و سير او به سوی خدايی شدن و تجلی اسماء الهی محقق می شود. انسان بايد به نقطه ای برسد که نماد "علم و حکمت "، "رحمت و رأفت "، "قسط و عدالت " ، "قدرت و خلاقيت " و "بخشش و لطف " خداوند باشد.
اينها همه در سايه حاکميت انسان کامل، آخرين ذخيره خداوند، فرزندی از نسل پيامبر گرامی اسلام يعنی حضرت مهدی (عليه السلام) محقق خواهد شد که خواهد آمد و حضرت مسيح ابن مريم (عليهما السلام ) و انسانهای صالح ديگر نيز او را در اين ماموريت بزرگ جهانی همراهی خواهند فرمود و اين همان انديشه انتظار است. انتظار حاکميت خوبی ها و حکومت صالح که انديشه جهانی و فطری و مايه اميد ملتها به اصلاح جهان است.
آنها خواهند آمد و با کمک انسانهای مومن و صالح همه آرزوهای تاريخی بشر برای آزادی ، کمال، رشد ، امنيت و آرامش ، صلح و زيبايی را به همراه خواهند آورد. خواهند آمد تا بساط جنگ و تجاوز را برچينند و همه علم و معنويت و دوستی را به جهان هديه کنند.
آری آری آينده روشن بشريت در راه است.
دوستان، بياييد در انتظار آن دوران زيبا و در تعهدی جمعی، سهمی مناسب در فراهم کردن بسترها و مقدمات برای ساختن اين آينده برعهده بگيريم.
زنده باد عشق و معنويت، زنده باد صلح و امنيت، زنده باد عدالت و آزادی
والسلام عليکم و رحمه الله و برکاته