مصباح يزدی: بعد از آن که جامعه اسلامی تشکيل شد، اگر کسی مخالفت کرد، بايد او را سرجايش نشاند، ايلنا
ـ اگر حاکم اسلامی ياور داشت،بايد کمر را محکم ببندد و احکام اسلامی را دقيقا اجرا کند و دراين جا ديگر بحث دموکراسی،حقوق بشر جايی ندارد
ـ "لا اکراه فی الدين" برای پذيرفتن اصل دين است
ايلنا: قم- رئيس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی(ره)، گفت: کار اجرايی و مديريت جامعه اسلامی، رهبر و امام می خواهد و وقتی مردم با امام خويش بيعت کردند، جامعه اسلامی تشکيل شده و حکومت حق تحقق پيدا کرده است، اما اگر بعد از آن کسی مخالفت کرد، بايد با او برخورد کرده و او را سرجايش نشاند.
به گزارش خبرنگار ايلنا از قم، آيت الله محمدتقی مصباح يزدی، شب گذشته در ادامه سلسله نشستهای شرح خطبه فدکيه در دفتر مقام معظم رهبری در قم، اظهار داشت: بر اساس فرمايش حضرت زهرا(س) در خطبه فدکيه، ايشان میخواهند روی اين نکته تأکيد کنند که به هرحال مسئله اصلی اين است که کسی بايد ادامه دهنده راه پيامبر(ص) باشد که مانند پيامبر(ص) منصوب از طرف خداوند باشد، و بتواند احکام الهی را تبيين کند و اين امر چيزی نيست که توسط مردم تعيين شود.
استادحوزه علميه قم، افزود: پيامبراسلام(ص) چندين وظيفه عمده داشت که اولين آنها، ابلاغ رسالت بود، تا حجت بر مردم تمام شود و خودشان بفهمند که بايد چه راهی را انتخاب کنند، و بايد دانست که در اين راه، اکراه و اجبار معنی ندارد.
وی افزود: در اين مرحله بايستی انحرافات مردم را بيان و راه صحيح زندگی و ارتباط صحيح با خدا را به مردم نشان دهد؛ يعنی بيشترين بحثها، مربوط به بحث های معرفت شناختی است، و به همين دليل رد چنين بحثهايی اکراه و اجبار معنی ندارد، چرا که در اين مسائل بايد حجت بر مردم تمام شود.
آيت الله مصباح يزدی، اضافه کرد: اما اگر کسانی اين شريعت و دين را پذيرفتند، و بنا گذاشتند که احکام و دستورات را عمل کنند، در اين وضعيت، وظيفه ديگری بر دوش پيامبر(ص) میآيد و آن مديريت و رهبری جامعه است، که بيشتر جنبه اجرايی پيدا میکند که جدای از جنبه تعليمی است.
وی افزود: اين وظايف، در جانشين پيامبر(ص)هم صدق می کند؛ يعنی اگر عدهای اسلام را قبول کردند و جامعه اسلامی تشکيل شد، در اين صورت جامعه اسلامی مدير و مجری میخواهد که وظيفه دوم پيامبر است که اين وظيفه بر جانشين پيامبر(ص) نيز صدق می کند.
رئيس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی(ره)، ادامه داد: پس جانشينان پيامبر(ص) نيز، ابتدا احکام را بيان میکند، که اگر مردم قبول نکردند که ديگر وظيفه ای بر او نخواهد بود، اما اگر قبول کردند و بيعت کردند، آن وقت يک وظيفه ديگری پيدا می کند و آن امامت عملی و اجرايی است.
وی گفت: به همين دليل زمانی که مردم از امام علی(ع) خواستند تا سرپرستی جامعه را به عهده بگيرد، ايشان گفت من به دنبال حکومت نبودم، چون اينها از من خواستند، حجت بر من تمام شد و اگر نمی آمدند وظيفه من تنها بيان احکام دين بود.
آيت الله مصباح يزدی، افزود: درست است که مشروعيت حاکميت امام علی(ع) بر جامعه اسلامی، از طرف خداست، اما چون مردم به سراغ او نرفته بودند، حجت بر او تمام نشده بود، کما اين که در طول ۲۵سال تنها وظيفه اش، بيان احکام بود وظيفه اقدام نداشت، اما زمانی که مردم آمدند، بر ايشان واجب شد تا امامت عملی-اجرايی را به عهده بگيرد، چرا که حجت بر او تمام شده بود.
وی خاطرنشان کرد: امروزه هم شايد ديده باشيد، که کسانی که با حکومت ولايت فقيه، موافق نيستند و با آن مخالفت می کنند، می گويند قرآن گفته است، "لا اکراه فی الدين"، پس حکومت حق ندارد مردم را به کاری الزام کند، در حالی که "لا اکراه فی الدين" برای پذيرفتن اصل دين است و قوامش به ايمان قلبی است.
عضو خبرگان رهبری، ادامه داد: همانطور که گفته شد، ايمان قلبی را با زور نمیتوان ايجاد کرد، چرا که اکراه بردار نيست، اما اگر کسانی دين را قبول کردند، ديگر از "لا اکراه فی الدين" عبور کردند؛ حال برای اجرای احکام دينی و اجتماعی مجری و مسئول می خواهد و اين مسئله يک مسئله جديدی است.
وی اضافه کرد: امروزه هم اگر مردم آمدند و تسليم شدند و رهبری ولی امر مسلمين را پذيرفتند، اگر کسانی شلوغ کردند، آشوب کردند و خواستند که کودتا کنند، اينجا بايد با قوه قهريه جلويشان را گرفت.
مصباح يزدی، گفت: کسانی که گفتند، مسلمان هستيم و میخواهيم که احکام اسلامی را اجرا کنيم؛ کار اجرايی و مديريت هم امام میخواهد و وقتی مردم با امام خويش بيعت کردند و جامعه اسلامی تشکيل شده و حکومت حق تحقق پيدا کرده است، اما اگر بعد از آن کسی مخالفت کرد، بايد با او برخورد کرده و او را سرجايش نشاند.
وی گفت: يا در مقام اجرای احکام اسلامی احکام کيفری میطلبد که اگر کسی دزدی کرد، دستش را بايد قطع کرد، و اين جا جايی نيست که بگوييم کار فرهنگی انجام دهيم و يا در قبال کسانی که فساد می کنند.
استاد حوزه علميه قم، گفت: يکی از وظايف دولت اسلامی، حفظ ارزش های اسلامی است؛ چرا که يک جامعه اسلامی بايد ظاهری خداپسندانه داشته باشد و عوامل فساد اخلافی، جنسی و هر نوع فساد ديگری بايد سرکوب شود.
وی اضافه کرد: کار خصوصی بحث جدايی است، اما اگر علنا بيايند در خيابان و عربده کشی کنند، يا اگر کسی با سلاح به مردم حمله کرد، اين جا ديگر نصيحت جايی ندارد، چرا که کسی که سلاح با خود دارد و با آن به مردم حمله می کند، حکم محارب را دارد و حکم محارب نيز اعدام يا قطع دست و پای مخالف و يا تبعيد است و اجرای هر کدام از اين ها بستگی به نظر حاکم دارد.
مصباح يزدی، گفت: در اين جا نمیتوان گفت "لا اکراه فی الدين" است، آزادی و دموکراسی و حقوق بشر است، چرا که در اين جا ديگر اين حرفها نيست.
وی تأکيد کرد: اسلام، احکامی دارد و کسانی که مسلمان شدند و اين احکام را قبول کردند، بايد به اين احکام تن در دهند؛ تا قبول نکردند کسی هم مسئولش نيست، و حتی حاکم اسلامی هم، به دليل اين که ياوری ندارد، وظيفه ندارد، اما اگر حاکم اسلامی ياور داشت، بايد کمر را محکم ببندد، و احکام اسلامی را دقيقا اجرا کند و در اين جا ديگر بحث دموکراسی، آزادی و حقوق بشر جايی ندارد؛ پس "لا اکراه فی الدين"، برای پذيرش اصل دين است.