جمعه 20 خرداد 1390   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

انتقاد شديد سلطانيه از آمانو: اين گزارشات توطئه خطرناک را تسهيل می کند، مهر

سفير جمهوری اسلامی ايران در آژانس بين المللی انرژی اتمی با انتقاد از عملکرد مديرکل آژانس و با اشاره به گزارش اخير آمانو گفت: اين گزارشات سردرگمی و تفاسير اشتباه را موجب می شود و توطئه خطرناک را تسهيل می کند.

به گزارش خبرنگار مهر، متن کامل سخنرانی علی اصغر سلطانيه سفير و نماينده دائم جمهوری اسلامی ايران در آژانس بين‌المللی انرژی اتمی در نشست شورای حکام به اين شرح است:

بسم الله الرحمن الرحيم

آقای رئيس،

در آغاز من بايد تشکر صميمانه خود را از پشتيبانی ارزشمند اعضای خانواده گروه کشورهای غيرمتعهد (NAM) در طول هشت سال گذشته ازجمله بيانيه قرائت‌شده در اين نشست از سوی سفير عالی‌رتبه کشور مصر، اعلام دارم. اين دليل روشنی بر تعهد آنها به اصول بنيادی جنبش بمنظور برقراری صلح و سعادت بر پايه عدالت و برابری است. ما در مقابل فشارها و تحريم‌های تحميلی توسط کشورهای غربی ايستادگی کرده و درخصوص حقوق غيرقابل‌انکار استفاده صلح‌آميز انرژی هسته‌ای که در اساسنامة آژانس و NPT تبلور يافته است، مصالحه نخواهيم کرد. و در همين حال به همکاری خود با آژانس، از طريق قرار دادن مؤسسات و فعاليت‌های هسته‌ای، ازجمله غنی‌سازی، تحت پادمان جامع، برطبق تعهدات تحتNPT ، ادامه خواهيم داد.

بدون ترديد اگر ايران در مقابل چنين فشارهايی ايستادگی نکند، در اينصورت ديگر کشورهای در حال توسعه در آينده با برخوردهای غيرعادلانه مشابه مواجه خواهند شد. آن معدود کشورهايی غربی که موضوع هسته‌ای ايران را بطور غير قانونی به شورای امنيت سازمان ملل (UNSC) بردند، بايد متوجه شده باشند که اين يک خطای تاريخی بوده و تنها موقعيت را پيچيده کرده و به فضای همکاری با آژانس آسيب رسانده، و ايران را به توقف اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی و کد اصلاحی ۱/۳ آيين‌نامه اجرايی مجبور نمود. من به آنها توصيه می‌کنم که با اصلاح اين روند توسط توقف بحث‌هايشان در نيويورک آن را جبران کنند و به آژانس اجازه دهند تا کار فنی خود را بر اساس اساسنامة و NPT به انجام رساند.


آقای رئيس،

با اشاره به گزارش مکتوب اخير (GOV/2011/29) و بيانيه افتتاحيه مديرکل، مايلم اعلام نمايم که يک يادداشت توضيحی جامع در خصوص گزارش مديرکل منتشر خواهد شد. با اين وجود، بايد نکات مهم ذيل را بيان کنم:

۱- گزارش (GOV/2011/29) متعادل و مبتنی بر واقعيات نيست زيرا همکاريها، مکاتبات و توضيحات جمهوری اسلامی ايران با آژانس بين‌المللی انرژی اتمی را به درستی منعکس ننموده‌است.

۲- برنامه کار (INFCICR/711) آگوست ۲۰۰۷ نتيجه ثمربخش مذاکرات سياسی سطح بالا ميان مديرکل قبلی و دبير وقت شورای عالی امنيت ملی ايران، دارای هدف حل و فصل موضوعات پيشين و پايان دادن به بحث‌ها در شورای حکام، که موجب سياسی و دودسته‌گی اين سازمان فنی پرافتخار شده است، بود. من به خاطر می‌آورم در حاليکه جامعه بين‌المللی، بويژه گروه کشورهای غير متعهد از اين رويداد تاريخی استقبال کردند، چهار سفير ايالات متحده،‌انگلستان، فرانسه و ژاپن به جای قدردانی از تلاش‌های خستگی‌ناپذير مديرکل و موافقت ايران با انجام اقدامات داوطلبانه عمدتاً فراتر از موافقتنامة‌ پادمان جامع، خط‌مشی مخالف در پيش گرفتند. پس از اين‌، برنامة کار مورد تأييد شورای حکام قرار گرفت.

جای تاسف است که از زمان انتصاب مديرکل، برنامه کاری توافق شده بين جمهوری اسلامی ايران و آژانس توسط ايشان کاملاً ناديده گرفته شده‌است، بجز زمانی که وی تحت درخواست قوی کشورهای غير متعهد در گزارش فوريه ۲۰۱۱ از آن نام برد، لکن مايوسانه، وی مجدداً برنامه کاری را بطور کل در گزارش اخير خود (GOV/2011/29 24 May 2011) ناديده گرفته‌است. اين يک نشانه بارزی است که متاسفانه مدير کل به چارچوب قانونی و موافقتنامه‌ها معتقد نيست و همچنين به اعتبار و بی طرفی آژانس لطمه وارد کرده‌است که در آينده هيچ عضو ديگری نسبت به توافقات دوجانبه با آژانس، به دبيرخانه اعتماد نخواهد کرد.


آقای رئيس

بايد ياد آوری نمايم که براساس برنامه کاری، تنها ۶ موضوع باقيمانده وجود داشت که مطابق تصريح مديرکل قبلی در گزارش‌های نوامبر ۲۰۰۷ و فوريه ۲۰۰۸، تمام ۶ موضوع باقيمانده حل و فصل گشته و جمهوری اسلامی ايران به تمام سئوالات مربوط به موضوعات باقيمانده برطبق برنامه کاری پاسخ داده است.

در مقايسه با نخستين بند از فصل ۴ برنامة‌کاری که می‌گويد: «اين مداليته کليه ‌موضوعات باقيمانده را پوشش می‌دهد و آژانس تأييد نموده که هيچ موضوعی يا ابهام ديگری در رابطه با برنامه و فعاليت‌های هسته‌ای گذشته ايران وجود ندارد»، درج واژه‌بندی جديد در بند ۳۵ از گزارش GOV/2011/29 با اين بيان که «آژانس اطلاعات بيشتری در ارتباط با اينگونه فعاليت‌های هسته‌ای آشکار نشده احتمالی را دريافت نموده که هم‌اکنون تحت ارزيابی آژانس قرار دارند.» و نيز «نشانه‌هايی وجود دارند مبنی بر اينکه برخی از اين فعاليت‌ها ممکن است پس از سال ۲۰۰۴ ادامه يافته باشند.» و همچنين در بيانيه افتتاحيه مديرکل به شورای حکام در تاريخ ۶ ژوئن ۲۰۱۱ "نشانه‌های وجود دارد که برخی از اين فعاليت‌ها ممکن است تا اخير ادامه داشته‌است" برخلاف برنامة کاری می‌باشد. روشن است که فعاليت‌های هسته‌ای گذشته و حال جمهوری اسلامی ايران دارای مقاصد صلح‌آميز بوده و پيوسته تحت نظارت جامع و همه‌جانبه باقی خواهد ماند. بنابراين هر اطلاعاتی برخلاف اين مطلب در واقع اتهامی جعلی، ساختگی، دروغين و بی‌پايه می‌باشد.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


آقای رئيس

همانطور که جناب دکتر عباسی، معاون رئيس جمهور و رئيس سازمان انرژی اتمی ايران بطور شفاف در نامة ۲۶ می ۲۰۱۱ خود خطاب به مديرکل توضيح دادند، ايران بر طبق برنامه‌کار ملزم شده بود، پس از دريافت تمام اسناد مربوطه، فقط ارزيابی خود را دربارة مطالعات ادعايی ارائه کند. همانگونه که مديرکل گزارش دادند، ايران ارزيابی خود را بر مطالعات ادعايی در يک بسته محرمانه ۱۱۷ صفحه‌ای ارائه کرد. بنابر اين درخواست مديرکل در نامه‌اش درخصوص تأمين دسترسی به تمام سايت‌ها، تجهيزات، اشخاص و اسناد کاملاً‌با آن نامه و روح برنامة‌کار، و توافق دوجانبه در تناقض کامل می‌باشد و بدين‌گونه اعتبار دبيرخانه را به مخاطره می‌اندازد. من از منابع آزاد شنيده‌ام که موضع غيرعادلانه و شتاب‌زدة مديرکل بمنظور کسب رضايت چند کشور غربی است. اميدوارم که اين مطلب نادرست باشد و آقای آمانو بتواند همچون مديرکل قبلی‌ که در سال ۲۰۰۷ در مقابل چهار سفير مخالف انعقاد قرارداد برنامه‌کار ايستادگی نمود، مقاومت به خرج دهد.

از آنجاييکه برنامه کار کاملاً اجرا شده‌است، وفق پاراگراف ۵ از فصل ۴ برنامه کار، می بايستی پادمان در ايران بايد بطور عادی اجرا شود.


آقای رئيس،

بخش پايانی پاسخ جناب آقای دکتر عباسی به مديرکل مبنی بر اينکه متعاقب اعلام خاتمه برنامه‌کار از سوی آژانس، ايران برای پاسخ به سئوالات و رفع ابهامات احتمالی آماده خواهد بود، يک فرصت بی‌نظير برای پيشرفت واقع‌گرانه و خاتمه بحث‌های مجادله‌آميز و کسالت‌آور است. من به مديرکل توصيه می‌کنم که از اين موقعيت استفاده کرده و انتظار اکثريت کشورهای عضو را ناديده نگيرد.


آقای رئيس

۳- از مديرکل يک سازمان بين‌المللی انتظار می‌رود تا از هيچ تلاشی برای ايجاد پل بر شکاف ميان کشورهای عضو مضايقه نکند، ايده‌ها و يا راه‌حل‌های مبتکرانه را به آنها پيشنهاد کند، و از دودسته‌گی و تقابل در سازمان جلوگيری به عمل آورد. او در گزارشات خود بايد از عبارت يا لحنی که منجر به ايجاد سوء‌تفاهم و هموار نمودن راه برای رويارويی در ميان کشورهای عضو می‌شود احتراز کند. در مورد آژانس، من می‌بايست به مديرکل توصيه نمايم بيشترين هوشياری را در گزارشات خود جهت جلوگيری از رويارويی کشورهای عضو و جلوگيری از دخالت ديگر نهادها و يا سازمان‌ها همچون UNSC که منجر به تضعيف آژانس می‌شود، به خرج دهد.

۴- بر طبق اساسنامه، آژانس بايد تبادل اطلاعات و تجهيزات را برای استفاده‌های صلح‌آميز از انرژی هسته‌ای تسهيل کند. در اين شرايط از مديرکل انتظار می‌رود که تنها به انتقال درخواست يک کشور عضو به ديگران اکتفا نکند. متعاقب اعلاميه تهران در مورد سوخت راکتور تحقيقاتی تهران، که شديداً‌مورد نياز جهت توليد راديوايزوتوپ برای بيماران سرطانی است و در حاليکه مديرکل پروژه‌های سرطانی را دارای اولويت برشمرده‌اند، اينجانب بسيار مأيوس شدم که با موافقت بی‌سابقة ايران و پس از گذشت يک سال از ارسال نامه رسمی مبنی بر درخواست کمک، هيچ اقدام ملموسی انجام نشد. به آقای آمانو و ديگر دوستانم در اين سالن يادآور می‌شوم زمانی را که من از دکتر هانس بليکس، مديرکل وقت در اواخر دهة ۸۰، برای کمک در تأمين سوخت برای همين راکتور درخواست کردم، او اقدامات جدی فوری را که منجر به دريافت سوخت از آرژانتين شد به انجام رسانيد. بايد اعتراف کنم که همچنين دکتر البرادعی حداکثر تلاش خود را برای همکاری انجام داد ولی متأسفانه کشورهای تأمين کننده سوخت در گفتار و کردارشان صداقت نداشتند.

۵- از مديرکل انتظار می‌رود تا با تلاش زياد خود از ايجاد استاندارد دوگانه و شرايطی که منجر به تبعيض و محروم‌کردن يک يا گروهی از کشورهای عضو آژانس، که از عضويت در آژانس منتفع می‌شوند، جلوگيری به عمل آورد. در طول بحث‌های مربوط به تضمين تأمين سوخت، در حاليکه پيشنهادات و قطعنامه‌های همراه با نواقص بسيار به بحث گذشته شده بودند، هيچ‌کس مطلبی از مديرکل در اين رابطه نشنيد. اين مقطع تاريکی در تاريخ آژانس است که قطعنامه‌هايی در اين رابطه خصوصاً در مورد بانک سوخت که حتی در شورای حکام که نمايندة تنها يک پنجم از اعضای آژانس است با اجماع به تأييد نرسيد. اگر چه اين قابل تحسين است که برخی از نمايندگان متعهد به اصول، با وجود فشارهای سنگين سياسی از سوی ايالات متحده، به اين قطعنامه‌ها رأی ندادند، زيرا اين قطعنامه‌ها به وضوح ناقض اصل عدم تبعيض و برابری است. نقش و تأثير دبيرخانه و مديرکل چه بود؟ تايپ کردن و توزيع آن در ميان اعضای شورا !

بايد اعلام کنم که برطبق قطعنامة ناعادلانه بانک سوخت آژانس، ايران و برخی از کشورها از استفاده از بانک سوخت آژانس محروم شده‌اند. خوشبختانه، جمهوری اسلامی ايران سال‌ها پيش يک تصميم درست مبنی بر شروع غنی‌سازی گرفت و بر اساس حق غيرقابل انکار خويش که در NPT محترم شمرده شده است، بدون هيچ وقفه آن را ادامه می‌دهد.

۶- در چندين موقعيت از مديرکل خواسته شد تا گام‌هايی را برداشته و نتايج آن را گزارش دهد اما او ناديده گرفته و يا به طور کامل به آن عمل نکرده ‌است. اجازه بدهيد تا برخی از آنها را ذکر کنم:

الف. نامه رسمی به مديرکل در تاريخ ۸ مارچ ۲۰۱۱ در مورد تجهيز کشورهای غيردارنده‌سلاح هسته‌ای در اروپا به سلاح هسته‌ای و سيستم‌های پرتاب آن، مرتبط با استقرار زرادخانه‌ هسته‌ای ايالات متحده امريکا، که اين عمل ناقض کامل تعهدات منع‌گسترش می‌باشد، فرستاده و خواسته شد:

i. «... به تمام کشورهای عضو اطلاع دهد که آيا آژانس اظهاريه‌هايی از محل‌ها و مقدار دقيق مواد هسته‌ای ويژه نظامی در اين کشورهای غيردارنده‌سلاح هسته‌ای دريافت نموده و آيا آژانس چنين اظهاريه‌هايی را راستی‌آزمايی کرده است».

ii. ... مشخصات فنی و موقعيت‌ استقرار تسليحات هسته‌ای در اروپا، خصوصاً در حوزه کشورهای غيردارنده‌سلاح هسته‌ای در اروپا، که از قبل تعهدات بين‌المللی در خصوص خودداری از انجام آن را دارند، بررسی نمايد.

iii. ... درخصوص عدم‌پايبندی ايالات متحده امريکا و کشورهای اروپايی ميزبان تسليحات هسته‌ای، با وجود تعهدات خود تحتNPT ، که بدون شک تهديدی برای صلح و امنيت جهانی محسوب می‌شود به شورای حکام و همچنين به پنجاه و پنجمين کنفرانس عمومی، گزارش نمايد. اين عدم‌پايبندی نيازمند اقدام سريع از سوی شورای امنيت سازمان ملل می‌باشد».

اين موضوع بسيار نگران کننده‌ای است که آقای آمانو اين درخواست اقدام را به طور کامل ناديده گرفته است.

ب. در طول نشست شورای حکام در مارچ ۲۰۱۱، اطلاع دادم که شهردار توکيو اظهار نموده است که ژاپن بايد سلاح هسته‌ای داشته باشد. با توجه به اينکه ژاپن دارای چندين تن اورانيوم با غنای بالا و پلوتونيوم است، اين موضوعی بسيار نگران کننده‌ است. من از آقای آمانو درخواست کردم که اين موضوع را بررسی و گزارش آن را ارائه نمايد. ايشان اين کار را انجام نداده‌اند. من صد در صد مطمئن هستم که اگر شهردار يکی از کشورهای در حال توسعه چنين کاری را انجام داده بود، مديرکل چندين نامه به کشورهای مربوطه نوشته و چندين مصاحبه انجام می داد.

ج. بعد از اينکه روزنامه‌نگار آسوشيتدپرس، آقای جرج جيان، از اطلاعات محرمانه منتشر شده با خبر شدند و اعلام کردند که آنها را از يکی از کارمندان آژانس به دست آورده‌اند، من به طور رسمی از آقای مديرکل خواستم تا دستور بررسی اين موضوع را صادر کند. در پاسخ به درخواست من، مديرکل بيان داشت که نتيجه يک اشتباه داخلی تأثيرگذار نبوده‌است. اين يک موضوع ساده است، يا روزنامه‌نگار آسوشيتدپرس حقيقت را گفته است، بنابراين مديرکل بايد کارمند خاطی مقررات پرسنلی که اطلاعات محرمانه را افشاء کرده و امنيت ملی کشورهای عضو را در معرض خطر قرار داده است اخراج کند و يا او دروغ گفته است، که بنابراين، او و آسوشيتدپرس بايد به خاطر خسارت جدی که به اعتبار دبيرخانه وارد آورده‌اند مورد پيگيری قرار گيرند. از مديرکل واقعاً انتظار می‌رود تا اقدامی در اين مورد انجام داده و گزارش آن را به تمام کشورهای عضو اعلام نمايد.

د. عکس‌العمل ضعيف و کند دبيرخانه، خصوصاً مديرکل به حادثه فوکوشيما بسيار نااميدکننده بود. از مديرکل انتظار می‌رفت تا اطلاعات معتبر از ژاپن بگيرد، آنها را تأييد کرده، سريعاً به کشورهای عضو منتقل کند. نه تنها اين توقع قانونی ساده به انجام نرسيد بلکه کارمندان فنی بخش ايمنی در موقعيتی نبودند و يا اجازه نداشتند تا در جلسات فنی سئوالات را تشريح و پاسخ دهند. همة ما چيزی بيشتر از آنچه از رسانه‌های خبری دريافت کرديم، نمی‌دانيم. بهره‌برداران تاسيسات ژاپنی حاضر در مرکز حادثه، احتمالاً به دليل وجود اضطراب، قادر به مديريت حادثه نبودند و انتظار دريافت سريع توصيه‌های فنی را داشتند. اما مديرکل، نه بی‌درنگ يک گروه متخصص برجسته را از آژانس و يا از سراسر دنيا تشکيل داد و نه اينکه بموقع، گروهی را برای کمک آنها به منظور جلوگيری از تشديد بحران به آنجا گسيل نمود. بنابراين ما شاهد انتشار مواد پرتوزا به سراسر دنيا بوديم. خاطرنشان می‌کنم که حتی مديرکل تا زمانيکه ما در زمان جلسات اصرار کرديم، از CTBTO اطلاعاتی در مورد انتشار مواد پرتوزا از ايستگاه‌هايش درخواست نکرد. دنيا و خصوصاً کشورهای همسايه، اين حق را داشتند تا اطلاعات موثق و بموقع از آلودگی که مخاطرات سلامتی برای مردم به همراه دارد را بدست آورند. من بطور خلاصه بيان می‌دارم که نه آژانس و نه ژاپن به رعايت کنوانسيون‌های مصوب پس از واقعه چرنوبيل، يعنی اعلان سريع حادثه و نيز کمک‌های فوری در صورت وقوع حوادث هسته‌ای، پايبند نبوده‌اند.

مرور دقيق همه گزارشات آژانس در باره ايران اثبات می نمايد ه تحريم ها هيچ تاثيری بر فعاليت های هسته ای بويژه غنی سازی نداشته است. در مقابل، مصمم شدن و پايداری ايران برای حفاظت از حقوق لاينفک خود تقويت شده است. من مطمئن هستم که فشارهای سياسی، تحريم، تهديد به حمله عليه تاسيسات هسته ای، حملات سايبری و ترور دانشمندان توسط تروريست ها، فعاليت های هسته ای صلح آميز ايران را متوقف نمی کند. در حقيقت حاميان قطعنامه های شورای امنيت بويژه ايالات متحده و دو عضو اتحاديه اروپا، مردم خصوصا بيماران سرطانی را هدف قرار داده اند با مانع شدن از صادرات راديو ايزوتوپ و خودداری از تحويل سوخت به هواپيماهای مسافربری، اثبات می کند که آنها به سلامتی و امنيت مردم عادی توجهی ندارند. دستور کار مخفی اين است که دخيل شدن شورای امنيت در امور آژانس بين المللی انرژی اتمی را افزايش دهند و اقتدار آن را تضعيف نمايند. گزارشات نامتوازن بی نتيجه مديرکل قبل از کامل شدن تحقيقات‌بر مبنای راستی آزمائی مواد هسته ای، متاسفانه بر اساس اطلاعات فاقد ارزش و اصالت سرويس های اطلاعاتی آمريکا و اسرائيل نتيجه گيری می شود، اين گزارشات سردرگمی و تفاسير اشتباه را موجب می گردد. و توطئه خطرناک را تسهيل می کند و ما در کيس سوريه، که بطورکامل در مرحله بعد توضيح خواهم داد، ‌شاهد آن هستيم.


آقای رئيس؛

در ارتباط با مذاکره با ۱+۵، بايد بخش مربوطه از نامه دکتر جليلی، دبير شورای عالی امنيت ملی ايران به خانم اشتون را به ياد آورم:

" در پاسخ به نامه مورخ ۲۲/۱۱/۸۹ ( ۱۱ فوريه ۲۰۱۱) شما برای ادامه گفتگوها، ضمن استقبال از بازگشت شما به مسير گفتگو، به اطلاع می رساند چنانکه در گفتگوهای ژنو ۳ و استانبول تأکيد شد جمهوری اسلامی ايران با بهره گيری از تمام ظرفيت های ملی، منطقه ای و بين المللی خود هم چون گذشته، آمادگی دارد در محورهايی که می تواند موضوع همکاری باشد بر مبنای منطق مشترک و متناسب با آنچه اقتضاء همکاری است، تا نيل به يک توافق همه جانبه و پايدار برای همکاری گفتگو نمايد. اين ظرفيتی است که در سه سال گذشته جمهوری اسلامی ايران با حسن نيت به طرف های گفتگو ارائه کرد و تعامل صحيح با آن می تواند فرصت های خوبی را برای «صلح، عدالت و پيشرفت» در مناسبات بين المللی را فراهم سازد.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016