گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
5 شهریور» دادستان كل كشور در گفتو گو با فارس: محاكمه جاسوسان آمريكايي عين 'استقلال' جمهوري اسلامي ايران است5 شهریور» حضور سربازان آمریکایی در میهمانی افطار سفارت ایران در سئول! 3 شهریور» ابراز نگراني پنتاگون از قدرت نظامي چين تا سال ۲۰۲۰، فارس 3 شهریور» تدريس زبان فارسي در مدارس اسرائيل، فرارو 9 مرداد» برگزاري آخرين جلسه محاكمه سه تبعه آمريكا، ایسنا
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! آفتاب آمد دلیل آفتاب، محترم مومنی روحیسه دهه متوالی می گذرد، که مردم رنج کشیده ایرانی، مدام از جور دشمن خانگی خودشان، فریاد دادخواهی بر می آورند. این فریاد ها بیانگر آنست که هم میهنان ما، چه درونمرزیها و چه برونمرزیها، هر کدام به نوعی چوب ظلم و ستم سرکردگان رژیم جلاد و ستمگر اسلامی و مزدورانش را، بر اندام خودشان تحمل می نمایند و جهانیان آنرا درک نمی کنند. این چوبها را اگر فردی یا گروهی بر ما می نواختند؛ که به اندازه یک جو انسانیت سرشان می شد؟ تحمل کردنی بود، اما متأسفانه کسانی بر گرده ملت شریف ایران، تازیانه ظلم و ستم می نوازند؛ که حتی به اندازه یک ارزن هم، از انسانیت بوئی نبرده اند؛ چه رسد به یک جو یا گندم!! دادخواهی مردم سرزمین ما، از بیدادهائی که رژیم آخوندی بر آنها وارد می نماید؛ تا به کیوان رسیده و از هیچ دولت و ملتی، ندای همدلی و همراهی با ملت ایران به گوش نرسیده است. پریشانحالی و درماندگی فرزندان کوروش و داریوش، به همه گیتی مخابره می شود؛ اما دستی یاری دهنده به سوی ملت ایران دراز نمی گردد. ولی در عوض، رئیس جمهور کنونی کشور ایالات متحده آمریکا آقای حسین باراک اوباما، در بدو برگزیده شدن و تصدی پست ریاست جمهوری خویش، دست سیاسی و مهرورزانه اش را، به طرف ناجوانمردان رژیم آخوندی دراز نمود؛ و به جای ملت ایران، حکومت و دولتی را که مملکت ایرانیان را اشغال نموده؛ به دوستی خواند! تا آنکه در ماه ژوئن سال 2009 ، ماجرای دستگیری و زندانی نمودن سه کوهنورد جوان آمریکائی، توسط دولتمردان حکومت اسلامی، به همه جا مخابره شد و همگان را دچار شگفتی نمود. در این راستا سران رژیم آخوندی، دلائلی را برای بیان علت دستگیر کردن این سه نفر عنوان نمودند؛ که البته در ظاهر امر هیچکس نمی توانست آنها را بپذیرد. شین بائر و جاش فتال و سارا شورد، بارها در بازجوئی های داخل زندان، اعلام نمودند که در کوههای عراق به ورزش کوهنوردی مشغول بوده اند؛ و به طور اشتباهی و غیر عمد، به داخل خاک ایران آمده اند. اما حاکمیت و دولت اسلامی، که در این ارتباط به حربه ای کاری دست یافته بود؛ و به سادگی نمی توانست سخنان آن سه کوهنورد آمریکائی را بپذیرد؛ از قبول دلائلی که آنها برای ورود غیر قانونی خودشان به خاک ایران ارائه می دادند سر باز زد. سارا شورد با پا در میانی شیخ عمان و پرداختن وثیقه پانصد هزار دلار، توانست از زندان جمهوری اسلامی رهائی بیابد؛ اما آن دو پسرهمچنان در محبس جمهوری اسلامی اسیر و زندانی هستند. ظاهرا نه تلاش های وکیل ایرانی آنها، و نه درخواست های مکرر دولت آمریکا و خانواده های کوهنوردان زندانی هم، هیچ فایده ای ننموده و نزدیک بیش از دو سال، جاش فتال و شین بائر در زندان اوین جمهوری اسلامی گرفتار شده و در حبس می باشند. توضیح واضحات است که این سه کوهنورد آمریکائی، به عنوان وجه المصالحه سیاسی، جهت ایجاد توافقی پنهانی بر سر موضوع خاصی، که میان دو دولت جمهوری اسلامی و آمریکا مطرح می باشد؛ مورد سوء استفاده قرار گرفته شده اند. از این رو، تا هنگامی که این توافق احتمالی جامه عمل نپوشیده است؛ امکان آزاد شدن آنها از زندان رژیم اسلامی وجود و معنا نخواهد داشت. بعد از ماهها که از این واقعه می گذرد، اخیرا دستگاه قضائی جمهوری اسلامی، و دادستان آن عباس جعفری دولت آبادی، پس از شایع نمودن جهانی یک دروغ آشکار، در باب آزاد شدن احتمالی این جوانان از زندان، باری دیگر مسأله آنان را بر سر زبانها انداخته اند؛ آنها به ناگهان اعلام می دارند، که این دو جوان زندانی آمریکائی را به هشت سال زندان محکوم نموده اند! وکیل مدافع آنها گفته است که برای فرجام خواهی در این مورد اقدام خواهد کرد. خانواده های شین بائر و جاش فتال نیز، با انتشار یک بیانیه مشترک در این زمینه، اظهار نموده اند که آن هفتصد و پنجاه و یک روز زندانی فرزندانشان به یک طرف، و دو سه روز اخیر که چنین حکمی برای فرزندان آنها صادر شده به سوئی دیگر، بسیار جانکاه تر از همه آن روزها می باشد. چنین رویدادی که در بیدادگاه جمهوری اسلامی اتفاق افتاده، با آنکه به هیچوجه منطقی و انسانی نیست؛ اما دست کم برای ملتی که بیش از سه دهه، از بیدادهای پی در پی این نامردمان نالیده و دادخواهی نموده است؛ سند آشکاری از بیان این حقیقت خواهد بود؛ که به جهانیان اثبات بنماید؛ که تا کنون از چه ظلم و ستمی برای ساکنان این دنیا سخن گفته است. اینگونه، ضرب المثل "آفتاب آمد دلیل آفتاب" بهترین بیانی خواهد بود؛ که میزان رنج کشیدنها و سوختن و ساختن های ملت بزرگ ایران را، که چنین زیر بار رنجی طاقتفرسا مقاومت می کند و نامش را زندگی کردن می گذارد؛ از همه حقوق انسانی خویش بی بهره مانده است. حقوقی که طبیعت و تمام قوانین مدنی و انسانی به ایشان هم متعلق می داند؛ اما با حضور چنین ظالمانی به عنوان دست اندر کاران حکومت و مدیریت کشورشان، برای آنها هیچ شائبه ای از احقاق حق را بیان نمی دارد! گفتنی است که خانم هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه کشور ایالات متحده آمریکا، از اقدام سران رژیم اسلامی، در مورد اتخاذ چنین تصمیمی، برای محکوم ساختن شین بائر و جاش فتال، به هشت سال زندان را، ناامید کننده تلقی می کند. سخنی دو پهلو که می تواند پیامی باشد برای سران رژیم اسلامی، که به آنها گفته باشد ما را از خودتان ناامید کردید! چرا که آزاد ساختن این دو نفر آمریکائی، می توانست در پشت پرده های سیاست، به استحکام روابط پنهانی آنها با یکدیگر منتج بشود که نشد!! Copyright: gooya.com 2016
|