روايت دولتآبادی، مجابی، رستمی، حسينی و سميعآذر از "عليرضا اسپهبد"
خبرگزاری دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و هنر - هنرهای تجسمی
عليرضا اسپهبد، هنرمند نقاش رازها، نشانهها و استعارهها، از شامگاه گذشته بهعارضهی قلبی مبتلا شده و صبح امروز، در راه بيمارستان در آمبولانس اورژانس، بهخاطر ايست قلبی دارفانی را وداع گفت.
هنرمندان، منتقدان و نويسندگان معاصر از دلتنگی، انزوا و چيرهدستی اين هنرمند نقاش معاصر گفتند که پنجمين دههی زندگیاش را بهنيمه نرسانده صبح پنجمين روز از آخرين ماه سال درگذشت.
دلتنگیاش از فضای حاکم بر هنرهای تجسمی کشور بود
محمود دولتآبادی، بيش از ۲۵ سال پيش، در دفتر کتاب جمعه که توسط احمد شاملو منتشر میشد، با عليرضا اسپهبد آشنا شد. آن روزها طرح جلد کتابهای جمعه را اسپهبد کار میکرد. طرحهايی که بهزعم خالق کليدر، مناسب و موضوعی بودند.
اين داستاننويس پيشکسوت، به خبرنگار بخش هنرهای تجسمی خبرگزاری دانشجويان ايران (ايسنا) گفت: در جريان اين آشنايی متوجه شدم که او نقاش اجتماعی زبردستی است.
وی با يادآوری اينکه اسپهبد در ايران موفق نشد نمايشگاهی از کارهايش ارايه کند، توضيح داد: چند سال پيش که در گالری سيحون نمايشگاهی برپا کرد که تابلوهايش طنزهای تلخی داشتند. اما همان آخرين نمايش آثارش در ايران بود، تا اينکه دو سال پيش به اروپا رفت و بناداشت نمايشگاهی برپا کند.نمیدانم سرانجامش چه شد.
دولتآبادی با تاکيد بر اينکه اسپهبد نقاش چيرهدستی بود، يادآوری کرد: بهلحاظ فنی نمیتواند دربارهاش بحثی بکند، اما درعين حال تصريح کرد: بهخاطر ارتباط کاری که اسپهبد با شاملو داشت، طبعا میبايست کارهای او را بخواند تا بتواند از مفهوم مطالب نوشته شده، نقشها را درآورد. بنابراين، بیگمان لازم میافتاد که با ادبيات در ارتباط باشد.
اين نويسندهی پيشکسوت اظهار کرد: شايد او يکی از معدود نقاشهايی بود که با ادبيات بيشتر سر و کار داشت.
دولت آبادی گفت: اين اواخر اين فترت و انزوای عليرضا اسپهبد آنقدر شديد شده بود که ما هم حتا کمتر يکديگر را میديديم. دلتنگی او از مجموعهی جامعهی هنر و مجموعهی روابط حاکم بر فضای هنرهای تجسمی در کشور بود. با ما که دوستان اهل قلمش بوديم، مشکلی نداشت؛ لابد انتظار داشت جامعهی هنرهای تجسمی بيشتر به کارهايش توجه کنند.
او اضافه کرد: تنهايی سنگينی را طی دو سال گذشته در خانواده و جامعه تحمل میکرد. يکی دوبار که با او صحبت کرده و سراغش را گرفتم که چه میکند، میگفت: "تنها نقاشی میکشم!"
محمود دولتآبادی، درگذشت اين هنرمند نقاش معاصر را به پسرش - نيما-، خانواده و جامعهی هنری ايران تسليت گفت.
هنرمندی که مدرنيزم را به متن فرهنگ اجتماعی مردم ايران وارد کرد
جواد مجابی، نويسندهی معاصر و منتقد هنری با بيان اينکه فقدان عليرضا اسپهبد، برای جامعهی هنری ايران بسيار غمانگيز است، دربارهی درگذشت اين هنرمند نقاش و صاحب سبک ايرانی، تصريح کرد: اسپهبد از نقاشان پيشرو و مترقی ايران بود که متاسفانه در سالهای اخير جز يکبار نمايشگاهی از کارهای او عرضه نشد.
مجابی افزود: او متعلق به آن نسل از نقاشانی است که مدرنيزم را در متن فرهنگ ايرانی و مسائل اجتماعی ايران ارايه کرده بود.
اين منتقد هنری تاکيد کرد: کيفيت کارهای اسپهبد بهگونهای بود که از وقايع جاری اجتماعی الهام میگرفت و در فرمهای فيگوراتيو آنها را عرضه میکرد. فضای کارهايش بيشتر سورئاليسم با جنبهی انسانی و واقعگرايی اين فضاها بود که فضای فرهنگ ايران را نشان میداد.
اسپهبد درونگرا؛ نقاش رازها، نشانهها و استعارهها
عليرضا سميعآذر با بيان اينکه اسپهبد نقاش رازها، نشانهها و استعارهها در زمينهی فرهنگ و ادبيات ايران بوده است، دربارهی اين هنرمند نقاش و صاحب سبک ايرانی، گفت: اسپهبد از جمله نقاشان بزرگ و بسيار توانا بود که تابلوهايی که از وی بهيادگار مانده، از جمله ماندگارترين تابلوهای معاصر ايران محسوب میشود.
اين مدرس دانشگاه، همچنين از اسپهبد بهعنوان کسی که نقاشی را با ادبيات همراه میکرد، يادکرده و افزود: اين نقاش درونگرا، از جمله کسانی بود که چندان در محافل هنری ظاهر نمیشد و اشخاص کمی با او در ارتباط بودند.
انزوای اسپهبد نوعی اعتراض به جامعهی فرهنگی بود
مهدی حسينی گفت: انزوای اسپهبد و ارتباط کم او با مجامع هنری، بهخاطر شخصيت خودش و همچنين نوعی اعتراض نسبت به جامعه فرهنگی بود.
رييس دانشکدهی هنرهای کاربردی دانشگاه هنر يادآوری کرد: اسپهبد فارغالتحصيل هنرستان زيبای پسران تهران بود و نمايشگاههای متعددی در ايران و سطح بينالملل داشت، اما بهصورت انفرادی فعاليت میکرد.
او به آخرين گالریهايی که اسپهبد در سيحون و گلستان اشاره و اظهار کرد: وی علاوه بر فعاليتهای نقاشی بيشتر درآمد خود را از طريق کارهای گرافيکی تامين میکرد.
حسينی همچنين عنوان کرد: حدود هشت سال پيش کتابی باعنوان "طراحی و نقاشی عليرضا اسپهبد" از وی چاپ شد که با استقبال خوب عموم رو به رو شد.
وی در پايان از اين ضايعه، با ابراز تاثر، از اطلاع نداشتن جامعهی هنری دربارهی اوضاع ساير هنرمندان اظهار نگرانی کرد.
اما مرگ برايش خيلی زود بود!
اردشير رستمی، هنرمند نقاش و شاعر، با ابراز تاسف از درگذشت نقاش ۵۵ سالهی ايرانی، عليرضا اسپهبد، گفت: او سورئاليسم خاص خود را پيدا کرده بود.فضاهای دهشتناک و گرفتارشدن انسان ميان هست و نيست، ميان آينده و تاريخ، و نگاه اسطورهيیاش بهحيات، مشخصههای کاری او بودند.
اين کاريکاتوريست معاصر اضافه کرد، کارهای اسپهبد پرسپکتيويکال بودند؛ برای همين جنبهی ادبی آنها هم بالا بود. با شاملو هم کارهای مشترک انجام داد؛ کارهای سپيدش هم خيلی خوب بود؛ مرگ هم برايش خيلی زود بود.