نهضت مقاومت ملی ايران
بنيانگذار دکتر شاپور بختيار
National Movement of the Iranian Resistance
NAMIR
founded by Chapour Bachtiar
«... قدرتی که نهضت ملی ايران داشت و کم هم نبود به اين علت شکست خود که متشکل نبود. وقتی (نهضتی) متشکل نباشد مثل يک چريک است. مثل يک سپاه بی انضباطی است. ما واحدها، سلول ها، قسمت ها و بخش های مرتب نداشتيم. دکتر مصدق هم به هيچ عنوانی وقتی نخست وزير شد نمی خواست بگويد که من عضو جبهه ملی هستم. وقتی جبهه ملی يک ليستی برای انتخابات تهران داد دکتر مصدق گفت: "اگر اسم مرا گذاشتيد که به پيروی از رهبر و اينها، من تکذيب خواهم کرد". ... در سال ۱۳۳۲ ما مصادف بوديم با بدترين وضع بين المللی. توطئه ها پشت توطئه ها هر روز می آمد. اين اواخر همين بازاريها ... که آقای خمينی را هم پشتيبانی کردند بلاهائی سر مصدق در می آوردند که اصلا ديگر قابل فهم نبود. يعنی خلاصه به جناب عالی عرض کنم مصدق نشان داد که يک ملتی ميتواند "نه" بگويد و رد کند»(۱).
دکتر بختيار در پاسخ به اينکه آيا در نهضت مقاومت ملی که بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ به وجود آمد شرکت و فعاليت کرديد ميگويد: «بنده گمان می کنم که با مهندس بازرگان و مرحوم آيت الله زنجانی که فوت کرده سه نفر اول بوديم».
او در پاسخ به اينکه چرا اين نهضت نتوانست به کار خود ادامه دهد ميگويد: «خيلی ساده است. حکومت نظامی، کودتای ۲۸ مرداد، حبس روی حبس. پشت سرهم. بنده در بهمن ۱۳۳۲ زندانی شدم. بعد از دوماه آمدم بيرون و باز دو ماه تبعيد شدم. بعد دو مرتبه برای دو سال زندانی شدم. حالا ديگران را نمی گويم. ... اين بود که نهضت مقاومت ملی به هيچ عنوانی فرصت فعاليت نداشت. هروقت ما يک جلسه ای داشتيم می آمدند تذکر می دادند و بعد هم، خوب يکی دوتا را می گرفتند. ... سازمان امنيت وظيفه داشت - و اينجا يک مساله بزرگ تاريخی است که بنده می خواهم به جنابعالی عرض کنم – وظيفه داشت که نگذارد يک نيروی ملی اصيل که وابسته نباشد پا بگيرد. ... ما در تحت فشار يک رژِيم به تمام معنی ديکتاتوری – فاشيستی بوديم. ... من می گويم فاشيست خيال نکنيد کمونيسم بهتر از آن است. نه، نمی خواهم بگويم. ولی در هر صورت توتاليتر (تمام گرا) به تمام معنی توتاليتر – منهای ايدئولوژیـک».
دکتر بختيار به اين سوال که فعاليت های او بعد از ۲۸ مرداد چه بوده است پاسخ می دهد: «روحيه ۲۸ مرداد و روی کار آمدن يک حکومت مثل آن حکومت (حکومت سپهبد زاهدی) در آن شرايط برای اين بود که بگويند هرچه مصدق کرده، هر فکری داشته، هر روحيه ای که همکاران نزديک او داشته اند، از نو بايستی که برگردد به آن وضعی که سابقا داشته ايم. که احتياجی به شرح آن نيست. ... ملکه وقت ثريا اسفندياری قوم و خويش نزديک من بود ... خلاصه افراد زيادی آمدند و به شهادت آنها – اگر خواستيد ميتوانيد از آنها بپرسيد – چه کارهائی نکردند که من بعد از ۲۸ مرداد برگردم به دولت و بروم به فرودگاه – وقتی که روز يکشنبه شاه از خارج مراجعت ميکرد. روز ۲۸ مرداد مثل اين که چهارشنبه بود. از من خواسته شده بود که روز يکشنبه که ايشان برمی گردند من به عنوان وزير معرفی بشوم. من قبول نکردم. اين دعوت تکرار شد. چندين مرتبه – و بعد از يکی دو، سه سال که از زندان آمدم بيرون، تکرار شد. هم ابا داشتم و هم خواهم داشت با يک حکومتی که می دانم در چه شرائطی و برای چه روی کار آمده، همکاری بکنم. ... ولی منفی هم ننشستم و شروع کردم به فعاليت و برای فعاليتها بود که مرا می گرفتند. ... خيلی ها بودند که کارشان نداشتند ولی بعصی ها را می گرفتند. و مخصوصا بعد از يک مدتی که ول می کردند ديگر اميدوار بودند که دوباره بر نگردند زندان. نه، ما اين کار را ادامه داديم».
دکتر بختيار به اين سوال که بعد از کودتای ۲۸ مرداد که وزارت کار را ترک نموده چه می کرده پاسخ می دهد: «بعد از سه، چهار روز که مخفی بودم گفتند شما برويد منزلتان بنشينيد چون کسی کارتان ندارد. يک ته مانده زندگی داشتم که از آن ارتزاق می کردم ... يک عده محدودی، سه، چهار تا از قوم و خويشهايم به من کمک ميکردند و من هم فعاليت سياسی می کردم. فعاليت من همان فعاليت نهضت مقاومت ملی بود. هر روز اعلاميه چاپ بکن. نشريه "راه مصدق" چاپ بکن. برو خودت توی يک مطبعه ای اين کارها را بکن. کار من اين بود. يعنی مبارزه بود».
ايران هرگز نخواهد مرد
نهضت مقاومت ملی ايران
سه شنبه سی و يکم مرداد ۱۳۸۵ برابر ۲۲ اوت ۲۰۰۶
http://www.namir.info
http://www.melliun.org/nehzatm.htm
(۱)- نقل از کتاب "خاطرات شاپور بختيار"، مصاحبه با مرکز مطالعات خاور ميانه دانشگاه هاروارد توسط آقای ضيا صدقی از اسفند ماه ۱۳۶۲ به بعد.