نشريه داخلی جبهه مشارکت: تاملی در آمارهای ارائه شده توسط رئيس جمهور، نوروز

سخنان رياست محترم جمهوری اسلامی در جمع روحانيون بلندپايه کشور به دليل آنکه به عنوان گزارش عملکرد دولت نهم به محضر ملت ايران و جامعه روحانی کشور تلقی می‌شود، بيانگر رويکرد رييس‌ دولت نهم پس از سه سال تجربه‌اندوزی است،از زوايای مختلفی قابل تأمل می‌نمايد که به اختصار به چند مورد آن اشاره می‌شود.

۱. رييس محترم دولت که همواره از صداقت و عدالت سخن به ميان می‌آورند و همه مردم و منتقدين خويش را به پرهيز از ساده‌نمايی دعوت می‌کنند و همواره خواستار آن هستند که واقعيات کشور به مردم گفته شود، در سخنان خود برخی آمارهای اقتصادی را در مقايسه با دولت قبلی بيان کردند که با آمارهای رسمی کشور که توسط نهادهای مسئول دولت نهم ارائه شده و می‌شود، مغايرت جدی دارد.

ازجمله، رييس‌جمهور در سخنان خويش بيان کردند که نرخ تورم هنگام تحويل دولت بيش از ۱۶ درصد بوده است. در حالی‌که بر اساس آمار رسمی بانک مرکزی نرخ تورم در سال ۱۳۸۴ برابر ۳/۱۱ درصد بوده است و از سوی ديگر بيان کردند که نرخ تورم در حال حاضر حدود ۱۶ درصد می‌باشد؛ در حاليکه برابر گزارش بانک مرکزی در حال حاضر نرخ تورم بيش از ۲۰ درصد است. همچنين، ايشان بيان کردند که نرخ رشد توليد ناخالص هنگام تحويل دولت ۴۲ درصد بوده است، در حاليکه بر اساس آمار رسمی، نرخ رشد اقتصادی در سال ۸۴ حدود ۷/۵ درصد بوده است و در ادامه فرمودند اين نرخ در سال ۸۶ به ۸/۷ درصد رسيده است، در حاليکه نرخ رشد توليد ناخالص ملی در سال ۸۶ طبق گزارش رسمی بانک مرکزی ۷/۶ درصد است.

ريشه بيان چنين آمارهايی از دو حال خارج نيست يا آنکه مشاوران اقتصادی رييس محترم جمهور به ايشان آمارهای غلط می‌دهند که جای بسی تأسف است و يا آنکه اين آمارها توسط رييس محترم جمهوری غيرواقعی بيان می‌شوند که جای تأسف بسيار بيشتری دارد.

يکی از مهمترين ضرورت‌های ساماندهی و اداره امور اقتصادی هر کشور، برخورداری کشور از اطلاعات و آمار دقيق و درست است. اين پديده‌ای است که در هيچ کشوری و در هيچ اقتصادی مورد غفلت قرار نمی‌گيرد اما متاسفانه در دولت نهم آنچه کمترين اهميت را در ارائه آمار و اطلاعات دارد، صحت و دقت آمارهای اعلام شده است. برخی از دولتمردان بدون آنکه نسبت به مفهوم اعداد و آمارها دقت لازم را مبذول دارند با چشمانی بسته بر روی واقعيت‌ها هر آماری را که به ذهنشان برسد به زبان جاری می‌سازند.

۲. رييس محترم جمهوری در اين سخنرانی به ذکر چند مورد از رخدادهای عينی و ذهنی پرداختند که هيچ مناسبتی با زمان و مکان سخنرانی نداشته و تنها موجب حيرت و بهت شنوندگان و پس از انتشار آن توسط مردم ايران و جهان داشت. اشاره رييس محترم جمهوری به طرح ترور يا ربودن ايشان توسط دشمنان ناشناخته که البته از سوی شورايعالی امنيت عراق تکذيب شد، همانند موارد قبلی همچون هاله نور و سخنرانی ايشان در مجمع روحانيون مشهد، تنها نتيجه‌ای را که به ذهن متبادر می‌سازد، ايجاد حيرت و بهت نزد شنوندگان اينگونه اخبار و ايجاد مشغوليت ذهنی برای عده‌ای ديگر از افرادی است که ساده‌انگارانه باورهای مذهبی مردم را برای پذيرش اين اخبار مناسب فرض می‌کنند.

۳. رييس محترم جمهوری در اين سخنرانی که اتفاقاً می‌بايست به برخی مسائل مهم و موثر در جامعه ايران بپردازند، نپرداختند. افشاگری‌های جديدی که توسط وابستگان به دولت پيرامون روحانيون بلند مرتبه در نظام جمهوری اسلامی صورت گرفته بود و ريشه‌يابی اين افشاگری ها و همچنين موارد اخلاقی که در دانشگاه زنجان رخ داده بود، از حوادث مهمی بود که در اين جمع محل بحث داشتند که متاسفانه رياست محترم جمهوری همچون ديگر حوادث مهمی که از نظر اخلاقی برای جامعه با اهميت هستند، مانند حادثه مربوط به مرگ خانم دکتر بنی‌يعقوب در همدان که به فراموشی سپرده شده‌‌اند، به آن توجه نکردند. اين موضوعات نکاتی است که از رييس جمهور انتظار می‌رفت به آن بپردازند.

۴. دامن زدن به شايعات و تحليل‌های مطبوعات و خبرگزاری‌های غربی پيرامون حمله به ايران از نکات ديگری بود که در سخنان رييس‌جمهور به آ‌ن پرداخته شده بود و حتی رييس جمهوری به صراحت بيان کردند که آمريکا دوبار می‌‌خواسته به ايران حمله کند. چنين اظهاراتی هر چند با ادعای تحقير و تخفيف آمريکا و کشورهای غربی و اسرائيل صورت پذيرد، اما به هرحال، تأثير منفی در ثبات و امنيت موجود در کشور دارد و کشور ايران را در فضای جنگ و درگيری ترسيم می‌‌کند.

نکات فوق و برخی نکات ديگر موجب می‌شود که از رييس‌جمهور انتظار داشته باشيم سخنان خود را با مشاوران دلسوز، علاقه‌مند و فهيم مطرح و حساب‌شده بيان نمايد.