شنبه 9 شهریور 1387

هادی خانيکی از جبهه مشارکت: کندروی‌های دوران اصلاحات هم بايد در کنار تندروی‌ها نقد شود، نوروز

«هادی خانيکی» عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت طی سخنانی در دومين روز از دهمين اردوی تشکيلاتی انجمن اسلامی دانشجويان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران به تشريح ۱۰ مسئله نظری مبتلابه جريان اصلاحات پرداخت.

وی در جريان تشريح اين مباحث تاکيد کرد که در نقد اصلاحات نبايد به خودزنی افتاد و مهم‌تر آنکه کندروی‌ها نيز به اندازه تندروی‌ها بايد نقد شود. ۱۰ نکته‌ای که خانيکی در سخنرانی خود برشمرد، از اين قرار بود:
۱- اصلاحات بی‌تبار نيست و دارای يک پشتوانه قوی نظری در ايران است: اين موضوع از جهت مواجهه ايران با دنيای جديد که منجر به پذيرش مشروطه شد و از سوی ديگر شعارهايی که منجر به جنبش‌هايی همچون مشروطه شد، ايجاد و آغاز آن حرکت اصلاحی روحانيون و روشنفکرانی همچون سيدجمال اسدآبادی و آخوند خراسانی و روشنفکران دينی عصر معاصر بازرگان، شهيد مطهری، طالقانی و دکتر شريعتی بودند. اينکه اصلاحات بی‌تبار نيست؛ بدان معناست که اصلاحات پاسخگوی خواسته‌های جامعه ايرانی از منظر دين است؛ يعنی قرائتی که از دين در مقاطع مختلف آمده است و اين مفاهيم را روشنفکران، نوانديشان و متفکران مختلف در مقاطع مختلف عنوان می‌کردند؛ از اين‌رو هرچه‌قدر از اين تبار فاصله گرفته شود، آسيب‌پذير می‌شويم.

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

۲- تکيه بر روی حقوق مردم، دموکراسی و مردم‌سالاری دينی: طرح مردم‌سالاری دينی دموکراسی و دفاع از حقوق مردم توانست ريشه در جنبش‌های اجتماعی پيدا کند، تجربه مردم‌سالاری سازگار با دين در ايران يک تجربه منحصر به فرد فرهنگی و سياسی است؛ چراکه تجربه دموکراسی در غرب در مقابل حاکميت تماميت‌خواه دينی بود، اما مردم‌سالاری دينی در ايران برحسب يک نظر تئوريک صورت گرفت که می‌توان آن را در انقلاب و انديشه امام(ره) ديد و بازخوانی کرد.
۳- مسئله محوری انديشه اصلاحات: در هشت سال اصلاحات دستاوردهای اقتصادی دولت به‌رغم ندادن شعار اقتصادی موفق بود؛ چراکه دموکراسی حقوق مردم و نهادهای مدنی که از آن سخن می‌گفت در متن زندگی مردم قرار داشت.اين مسئله از اين جهت عنوان می‌شد که کشور به گونه‌ای باشد که هرکس هر حرفی را خواست بزند. اگر حرف‌های اصلاحات حرف‌های انتزاعی باشد و به مسائل روزمره کشور و مردم ترجمه نشود از اصلاحات دور شده است.
۴- اعتدالی‌بودن حرکت: حرکت اصلاحی حرکت افراطی و تفريطی نيست. از اين رو بايد با مدعيان و مخالفان اصلاحات در اصل آن به تفاهم رسيد. در برابر اصلاح، افساد نيز وجود دارد با فساد نمی‌توان کنار آمد و وارد بحث شد، بنابراين فساد بايد ريشه‌کن شود که بايد پايه نظری و اخلاقی اين موضوع به روش تبديل شود؛ از اين‌رو برای تحقق اين مسئله در صورتی که عقل و تدبير لحاظ نشوند گرفتار افراط و تفريط خواهيم شد. حکومت‌هايی که تصور می‌کنند تنها آنها درد مقابله با فساد را دارند و مردم و روشنفکران را دخالت نمی‌دهند سر از خودکامگی درمی‌آورند؛ از اين‌رو نبايد پذيرش فساد را به صورت مشروط پذيرفت بلکه بايد فساد را يک قدم عقب و اصلاحات را يک قدم جلو برد. ريشه لغوی اعتدال، عدالت است. همان‌طور که برای مبارزه با فساد نمی‌توان به بهانه اعتدال به اهل فساد باج داد در برابر اصلاحات نيز بايد اعتدال را تعريف کرد. بر اين اساس بايد دچار احساسات نشد و با داشتن دلايل مستند عمل و کار اصلاحی را انجام داد. اعتدال به عنوان امری اجتماعی تابع حرکتی است که می‌توان آن حرکت را روح جمعی و عقل عمومی خواند. البته بايد توجه کرد که اصلاحات همان‌قدر که از راديکاليزم فاصله دارد از محافظه‌کاری نيز فاصله دارد.
۵- جنبه‌های اخلاقی: همان‌طور که اخلاق در باورهای دينی مقدم بر امور شرعی است يکی از مهم‌ترين شعارهای اصلاح‌طلبان در انتخابات ۸۶ فضيلت‌های اخلاقی بود.
۶- زمانه‌شناسی: بايد مسئله زمان را درک کرد و فرزند زمان بود، اين يک مسئله مهم است.
۷- اصلاحات محدود به حوزه سياست نيست: اصلاحات در حوزه‌های اقتصادی، فرهنگی، هنری، اجتماعی، علمی و سياست گنجانده شده است و در همه اين حوزه‌ها قرار دارد. بنابراين مقيدکردن اصلاحات در سياست جفا در حق اصلاحات است. اصولا اصلاحات مبتنی بر شبکه‌ها و جنبش‌های اجتماعی است، اصلاحات پديده‌ای اجتماع‌محور است و نمی‌تواند خود را مستقل از پشتوانه‌های اجتماعی در نظر گيرد؛ از اين رو پرداختن به شبکه‌های اجتماعی را نبايد تنها در مفهوم نظری دنبال کرد.
۸- نوآوری و توليد انديشه: امروز اگر سخن از اصلاحات گفته می‌شود بايد سخن تازه‌ای گفت اين به معنای ناديده‌گرفتن ۲۲ بهمن و دوم خرداد نيست؛ بلکه بايد حرف تازه‌ای بيان شود. بنابراين بايد به اين نکته توجه شود که اصول گفتمان اصلاحات را بايد از گذشته استخراج و به سياست‌ها و برنامه‌ها تبديل و آنها را کاربردی اجرا کرد.
۹- تدريجی‌بودن: اصلاحات جريانی طولانی و بسيارمهم است، نمی‌توان از آن انتظار تغييرات ناگهانی داشت از اين رو بی‌صبری و بی‌انتظاری آفتی برای اصلاحات است که اگر در برابر مبانی اصلاحی توقعات فزاينده باشد به سرخوردگی‌های فزاينده تبديل می‌شود که سير اصلاحات را به سير ناموفقی تبديل می‌کند.
۱۰- علمی بودن: بايد با الگوی علمی، فرصت‌ها و تهديدهای بيرون اصلاحات و ضعف‌ها و قوت‌های درون اصلاحات را بررسی کرد. نمی‌توان به دموکراسی و حقوق بشر بدون توجه به جنبه‌های اقتصادی و معيشت مردم رسيد. دولتی می‌تواند به جامعه پاسخگو باشد که نيازمند شهروندان خود باشد اين موضوع وقتی محقق می‌شود که درآمدهای دولت از طريق ماليات تامين شود.
ناصری: دولت اصلاحات اسير جنگ فرسايشی بود
«عبدالله ناصری» عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدين انقلاب اسلامی ديگر سخنران اين نشست بود که سخنان خود را به بحث «نهادسازی» اختصاص داد. وی در سخنرانی خود با طرح اين پرسش که «نهادسازی چه جايگاه و ارزشی دارد؟»، افزود: اين پرسش مطرح است که چرا نهادسازی در ساختار حکومتی نهادينه نمی‌شود. بر اين اساس می‌توان گفت اساسا نهادسازی در ساختار کشور جاافتاده نيست. ناصری ادامه داد: اگر منبع اصلی درآمد دولت ماليات باشد خودبه‌خود سهمی برای پاسخگويی به ملت برايش به وجود می‌آيد؛ چرا که در حال حاضر طبق گزارش شفاف‌سازی بين‌المللی، بالاترين مفاسد اقتصادی در برخی کشورهای توليد‌کننده نفت است. وی يکی ديگر از ويژگی‌ها برای نهادسازی در کشور را اصلاح روند بازنگری در روند زمان و مکان خواند و گفت: بايد نوگفتمانی و نورفتاری در گفتمان‌های عصر حاضر صورت گيرد. همان‌طور که امام در يکی از بياناتشان به فقها، مبلغان و فضلای جامعه مدرسين تاکيد کردند که اگر می‌خواهيد فقه پويا داشته و در حکومت دينی پاسخگوی نيازهای جامعه باشيد، زمان و مکان را در اجتهاد دخالت دهيد، مطمئنا جلوه‌ها و مظهر مدنی در اين صورت در رفتارها ديده می‌شود. ناصری با بيان اينکه در درون اصلاحات موانع جدی و عملياتی وجود داشت که اجازه نداد اصلاحات نهادسازی شود، در بيان اين موانع گفت: خودشيفتگی مدنی يکی از اين موانع بود. برخی از اصلاح‌طلبان تصور می‌کردند يک‌شبه تمام آرمان‌ها در جامعه محقق می‌شود، به همين دليل در آن دوران افراط‌هايی را شاهد بوديم که اين خودشفيتگی مدنی باعث شد برخی کسانی که خود را در درون گستره اصلاحات می‌ديدند، در چارچوب اصلاحات عمل نکنند، بر اين اساس رقيب با بهره‌برداری از اين موضوع دست ‌به کار شد. ناصری دومين مانع را آرمان‌گرايی محض بخشی از اصلاح‌طلبان عنوان کرد و گفت: اين در حالی است که دغدغه خاتمی آن بود که اصلاحات حرکتی زمان‌بر متناسب با مقتضيات اجتماعی است که نمی‌توان طی آن يک‌شبه نارسايی و باورهای غلط مردم را اصلاح کرد. وی ديرپايی نهادسازی را از ديگر موانع عنوان و تصريح کرد: اصلاحات ماموريتی زمان‌بر است که عمر کوتاه دولت اصلاحات اجازه نداد بسياری از موارد محقق شود؛ از اين‌رو اگر پروسه اصلاحات روند طولانی‌تری را طی کند، بسياری از شعارها در بدنه جامعه محقق می‌شود. ناصری آخرين مانع را قدرت برخی رسانه‌های وابسته به رقيب در تخريب چهره اصلاحات عنوان و اظهار داشت: اين مجموعه پرقدرت که رأس آن راديو و تلويزيون بود، معتقد بودند گفتمان اصلاح‌طلبی سوغات غرب است، بر اين اساس تلاش کردند در مقابل آن بايستند. قدرت تخريب آنها به گونه‌ای بود که واقعيات را به عکس به مردم نشان می‌دادند، بر اين اساس مردم را در يک جنگ فرسايشی از پيام اصلی اصلاحات زده کردند. وی همچنين با بيان اينکه اصلاحات در نهادينه‌کردن پيام‌ خود ناکام نبود، گفت: اگر در اين کشور روزی کسی واژه مردم‌سالاری دينی را بيان نمی‌کرد کسی آن را نمی‌شنيد، اما امروز همه کسانی که مخالفان سرسخت اصلاح‌طلبی هستند نه تنها آن را به زبان می‌آورند، بلکه توصيف نيز می‌کنند؛ البته امروز بخشی از حاکميت به وجود احزاب اعتقاد دارد اما نه هر حزبی؛ گرچه اين نيز يک قدم به پيش است. وی در ادامه با انتقاد از عملکرد دولت احمدی‌نژاد در برابر احزاب و نهادهای مدنی گفت: امروز برخی ارائه گزارش عملکرد و اساسنامه و منشور مذاکرات در کنگره احزاب را درخواست می‌کنند، اين مخالف قانون اساسی و بدين معناست که به تحزب اعتقادی ندارند، چرا که تحزب ماموريت اصلاح‌طلبان بود و توانست شکل نوين آن را در کشور جا بيندازد، اما برخی اکنون درصددند حزب نباشد، چون طبق باور آنها اين موضوع بايد در مساجد تعريف شود. مديرعامل سابق ايرنا همچنين با انتقاد از عملکرد تلويزيون در دولت خاتمی گفت: شما نمی‌توانيد يک برنامه تلويزيونی در دوران دولت خاتمی پيدا کنيد که انديشه و ترجمان اصلاح‌طلبی را منتشر کند، از سويی در اواخر آنها به اپوزيسيون اصلاحات تبديل شدند و هست‌ها را به نيست و بودها را به نبود تبديل کردند و امروز درست برعکس عمل می‌کنند. ناصری در بخش ديگر سخنانش گفت: اگر روز ديگری اصلاحات در کشور سر کار آيد با وجود اينکه از تجربيات گذشته استفاده می‌کند، شرايط و نحوه اثرگذاری‌اش سخت‌تر از دوره گذشته است. اگر خاتمی رئيس‌جمهور شود کابينه‌اش را طور ديگری می‌چيند و رفتار و ادبياتش را تغيير می‌دهد؛ اما اين امر بدين معنا نيست که نهادينه‌سازی اصلاحات در صورت سرکارآمدن خاتمی خيلی سريع‌تر پيش رود. اين موضوع را بايد افکار عمومی بپذيرد که همه امکانات در يک پروسه تاريخی بايد دست به کار شوند تا اين تفکر نهادينه شود.
ساير سخنرانان
گفتنی است در جريان اردوی تشکيلاتی انجمن تهران همچنين روز پنج‌شنبه لطف‌الله ميثمی درباره جريان‌های دانشجويی مسلمان پيش از انقلاب و مقايسه با جريان‌های حال حاضر توضيحاتی ارائه کرد.
صبح روز جمعه نيز، صادق خرازی با عنوان «منافع ملی، سياست خارجی و پرونده هسته‌ای» سخنرانی کرد و سپس دکتر محمد هاشمی در رابطه با آسيب‌های اجتماعی به سخنرانی پرداخت. در جريان اين نشست همچنين، دکتر نجفقلی حبيبی از فراز و فرودهای تدوين قانون اساسی سخن گفت.

Copyright: gooya.com 2016