خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
21 آبان» پاسخ محمود دولتآبادی به سخنان معاون فرهنگی وزارت ارشاد: رمان ايرانی بايد به زبان فارسی منتشر شود، شرق19 آبان» معاون فرهنگي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي: انتشار «كلنل» محمود دولتآبادي؛ ضرورتي ندارد، ایلنا 8 آبان» محمود دولت آبادی نامزد جایزه ادبی بریتانیا شد، بی بی سی 17 خرداد» "تنهايی باشکوه خانم نويسنده"، نظر محمود دولتآبادی درباره سيمين دانشور، ايسنا 13 اردیبهشت» ۲۱ اصلاحيه جديد برای رمان کلنل! محمود دولتآبادی: اميدوارم اجازه دهند اسکلت رمان کلنل منتشر شود، ايلنا
بخوانید!
21 آبان » کتابی درباره محمدرضا شفيعی کدکنی در راه است، ايسنا
21 آبان » در حسرت خوانش "زوال کلنل"، ابوتراب خسروی، اعتماد 21 آبان » تخريب خانه تاريخی و ثبت ملی "شمس" با لودر، شرق 21 آبان » پاسخ محمود دولتآبادی به سخنان معاون فرهنگی وزارت ارشاد: رمان ايرانی بايد به زبان فارسی منتشر شود، شرق 21 آبان » مرگ چهارمين دانشآموز حادثه دبيرستان چابهار، اعتماد
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! در حسرت خوانش "زوال کلنل"، ابوتراب خسروی، اعتمادبه اعتقاد من اين اتفاق در ادبيات ما خيلی زودتر از اينها بايد رخ میداد زيرا ادبيات ما اين استحقاق را داشت که پيشتر از اينها از آن در مجامع جهانی تقدير شود و از اديبان و شاعران و نويسندگان ما تجليل به عمل بيايد. به واقع معتقدم ظرفيتهای ادبيات ما بسيار بيشتر از آن است که در سطح محدودی و به جامعه مخاطب کوچکی معرفی شود، اتفاقی که به هر روی برای ادبيات ما رخ داده و ما آنچنان که شايسته بوده با مخاطبان جهانی نتوانستيم ارتباط برقرار کنيم. يکی از مهمترين دلايل اين موضوع در واقع همين موانع سياسی و اقتصادی است که بر سپهر فرهنگ ما هم چنگ انداخته و بعد فرهنگی زندگی ما را هم تحت تاثير قرار داده وگرنه بزرگان ادبيات ما هيچ کم از نويسندگان و اديبان جوامع مشابه ما ندارند و چه بسا شايستهتر از آنها هم هستند. اگر ترکها نوبل ادبيات را میبرند، افغانها جايزه گنکور را مال خود میکنند، ژاپنیها، عربها و... در اين مجامع سرشناسند. به نظرم ادبيات ما هم اين حق را دارد که سهم خود را از آن ببرد ولی اگر تاکنون چنين نشده بيشتر به دليل سياستزدگی جامعه ما است که ادبيات ما ناديده گرفته شده. البته اين ناديده گرفته شدن به دليل پايين بودن سطح ادبيات ما نيست چرا که ما در تاريخ داستان نويسی مان حداقل صد داستان شاهکار داريم که هيچ کم از داستانهای مطرح غربی ندارند و به نظرم معرفی در اين سطح میتواند در جلب مخاطب جهانی به ادبيات ما و رونق بخشيدن به آن موثر باشد. گرچه ادبيات ما در جوامع آکادميک بررسی شده و به خوبی ارايه شده ولی اين کافی نيست چرا که به نظرم ادبيات ما زمانی جهانی شده که با مخاطب عام جهانی ارتباط برقرار کند و نظر آنها را به خود جلب کند. بخشی از اين اتفاق به عهده فرهيختگان و هنر دوستان ايرانی خارج از کشور است که هم با ادبيات ايران به خوبی آشنايی دارند و هم ارتباط زبانی و فرهنگی با جوامعی که در آن زندگی میکنند را میتوانند به خوبی برقرار کنند. آنها میتواند پل برقراری ارتباط ما با مخاطبان جهانی باشند چرا که به هر حال معرفی ادبيات جز از طريق ترجمه امکان پذير نيست، ادبيات، سينما نيست که بعد تصويری داشته باشد و با مخاطبان ديگر فرهنگها به خوبی ارتباط برقرار کند، ادبيات جز از طريق جريان ترجمه به فرهنگهای ديگر راه پيدا نخواهد کرد و به اعتقاد من اين وظيفه خطير فرهيختگان خارج از کشور است که اين آثار را به خوبی به همه معرفی کنند. به هر روی اين اتفاق که اکنون برای محمود دولتآبادی عزيز رخ داده اتفاق مبارک و خجستهيی است که گرچه دير ولی هنوز هم فرصت مغتنمی است و اميدوارم با دريافت جايزه از سوی ايشان تداوم پيدا کند و شادی ما دو چندان شود. گرچه به نظرم مراتب دولتآبادی و دولتآبادیها خيلی ممتازتر از اين حرفهاست. دولتآبادی نويسندهيی است که از همان دهه ۴۰ و ۵۰ که شروع به داستان نويسی کرد همواره در اوج بوده و به نظرم هرگز افول نداشته و سلسله داستانها و رمانهای او چونان رشته کوهی بزرگ در ادبيات ما خودنمايی میکند، البته به نظرم بسياری از رمانهای کوتاه او زير سايه رمانهای مشهور و طولانی او قرار گرفته که باعث میشود بسياری از مخاطبان ايرانی از جمله نسل جوان با آنها چندان آشنايی نداشته باشند ولی اگر نگاهی حتی به داستانهای دهه ۴۰ او بيندازيم میبينيم که او همواره و در هر برههيی در حال خلق شاهکار بوده، قدرت دولتآبادی در خلق داستان در فضای روستايی ايران از اين جهت بسيار جذاب بوده که اولا کسی تاکنون اينچنين جامع و ظريف به اين موضوع نپرداخته بود و از سوی ديگر هم علاوه بر ارزش بالای ادبی آنها در دورهيی که زندگی اجتماعی مردم دستخوش تغيير گستردهيی است اين کتابها منابع ارزشمندی برای باز?شناخت اين قشر گسترده از جامعه ايرانی خواهد بود. ولی يکی از مشکلاتی که ما اکنون با آن مواجهيم اين است که که کتابی چون «زوال کلنل» هنوز در اختيار مخاطب فارسی زبان قرار نگرفته و در زبان ديگری از آن تجليل میشود و به آن اقبال نشان داده میشود. اين اتفاق نه تنها به نويسندگان و اديبان ما از لحاظ مادی و معنوی آسيب میزند بلکه به فرهنگ ما هم لطمههای فراوانی خواهد زد و آن پويايی و زندگی ادبيات را از آن سلب میکند و مانع پرورش و بالش فرهنگ ما خواهد شد. اميدوارم روزی برسد که ما بتوانيم براحتی و بیدغدغه همه آثار فاخر ادبياتمان را بخوانيم و در حسرت خوانش آثاری چنين نباشيم و قدر مفاخر فرهنگی خود را بدانيم. Copyright: gooya.com 2016
|