قرار ما شش بعدازظهر پنجشنبه بود. شب قبل از بازى با فجر در هتل المپيك. بعد از يك هفته معطلى، رضا عنايتى آماده است شهر را به هم بريزد. مصاحبه اى درباره برانكو، على دايى و البته ماجراى آخرين حضورش در تيم ملى كه پس از بگو مگو با حسين فركى، احتمالاً از خط قرمز رد شده بود. در لابى هتل خبرى از او نيست. شماره اتاق ۱۶۵ را مى گيرم. الو آقاى عنايتى، تشريف نمى آوريد پايين؟
•••
چهارشنبه قبل از افطار، خبرنگار ما زنگ زده بود تا از بالا و پايين رفتن عنايتى به فدراسيون باخبر شود. صفحه ورزشى شرق، همان روز از قول يك منبع موثق نوشته بود: «بهترين مهاجم استقلال به ديدار رئيس فدراسيون مى رود و پس از اداى توضيحات و طلب بخشش، خواستار بازگشتش به تيم ملى مى شود» اما جواب عنايتى، چيزى غير از تكذيب نبود. او مصرانه تاكيد داشت كه به هيچ وجه، براى ديدن محمد دادكان به فدراسيون نرفته.
مصاحبه ما از همين جا شروع شد. در حالى كه كاملاً مى شد احساس كرد پشت پرده اتفاقى افتاده.
•هنوز هم تكذيب مى كنيد؟
شما از كجا شنيديد؟
•يكى از بچه هاى استقلال شما را آنجا ديده بود.
خب، من براى گرفتن كارت طلايى پرشيا پيش آقاى دادكان رفتم!
•فقط همين؟
بله، تازه نصف پرشيا مال من است.
•جايزه جام جهانى بود؟
بله. از طرف رئيس جمهور قرار بود پرشيا بدهند.
•درباره تيم ملى صحبتى نشد؟
نه. زورى كه نمى شود به تيم ملى رفت.
•بحث تيم ملى هم وسط نيامد؟
...
رضا عنايتى علاقه اى به توضيح بيشتر ندارد. هر چند كه در آخر مصاحبه، اصل داستان را خصوصى تعريف مى كند: «نگاه كنيد، من هنوز اميدوارم كه به تيم ملى دعوت شوم. پس چه فايده اى دارد كه با آقاى دادكان درباره تيم ملى صحبت شده يا نه. آيا اين كمكى به حضور من در تيم ملى مى كند؟»
محافظه كارى عنايتى قابل پيش بينى است. اما در فاصله يك هفته اى، اين همه تغيير، كمى غافلگيركننده به نظر مى رسد. «خب، آدم به اميد زنده هست. من هم مثل خيلى از بازيكنان ديگر، اميدوارم كه دوباره به تيم ملى برگردم. چون كه بازى كردن در تيم ملى يك كار افتخارى است. اگر هم از من دعوت كنند، خيلى زود لبيك مى گويم.»
•آقاى دادكان قولى به شما داده؟
نه، گفتم كه زورى نمى شود به تيم ملى رفت. شما هم بى خيال شو!
•بعضى ها مى گويند رضا عنايتى آدم بداخلاقى است. مثلاً در اردوهاى تيم ملى سلام و عليك نمى كند.
اين از كم لطفى دوستان است. شما مى توانيد از بچه هاى استقلال يا پرسپوليس درباره من بپرسيد. اما من مشكلم اين است كه زير بار حرف زور نمى روم.
بازيكنان پاس وارد لابى هتل مى شوند. جواد نكونام، آرش برهانى، عيسى ترائوره و پژمان جمشيدى به رديف با عنايتى احوالپرسى مى كنند. برخلاف ظاهر چيزى كه توى چشم مى زند، روابط عمومى خوب بازيكنى است كه شايد در نگاه اول يا آن طور كه فدراسيونى ها مى گفتند، خيلى گرم به نظر نرسد.
•برگرديم به تيم ملى و بگو مگو با حسين فركى.
نگاه كنيد بين دو تا آدم هميشه اختلاف ايجاد مى شود. بحث من بحث خيلى مهمى نبود. من با كسى مشكل ندارم.
•بيشتر توضيح نمى دهيد؟
يك اتفاقى در خانواده مى افتد كه اگر بازگو شود، كانون گرم خانواده را به هم مى ريزد!
•مثل اينكه با على دايى هم برخورد داشتى؟
به هيچ وجه. دايى بازيكن پرافتخارى است و اسطوره فوتبال ايران است.
•آيا وقت اين نشده از تيم ملى خداحافظى كند؟
من نظرى ندارم.
بحث بعدى درباره كيفيت مهاجمان تيم ملى است. چرا كه اگر به استناد حرف هاى عنايتى، قرار باشد اسم او را در ليست جديد برانكو ببينيم و بعد از آن هم نوبت به حضور ثابت در تركيب تيم ملى برسد، از بين دايى، هاشميان و برهانى، يك نفر اوت مى شود. «من عقيده دارم بايد به آمار نگاه كنيم. من دو دوره آقاى گل ليگ برتر شدم. يك دوره گلزن دوم و يك بار هم سوم. بعد بهترين پاسور ليگ شدم. خب، اگر آمار كسى از من بهتر بود، آن وقت حق او است كه ادعاى تيم ملى داشته باشد.» عنايتى حتى اين نكته را هم مى گويد كه: «وحيد هاشميان الان ده تا بازى است كه گل نزده.»
•اما خودت گفته بودى كه آقاى گل شدن در ايران ديگر ارزشى ندارد.
به هر حال من يك سرى توقعات داشتم كه برآورده نشد.
•يعنى در تيم ملى بازى مى كردى؟
همه اش تيم ملى نبود. حداقل يكى به من زنگ مى زد. يا يك دسته گل به من مى دادند. چطور در دوره هاى قبل پرايد جايزه مى دادند. ليست تيم ملى براى بازى با توگو، احتمالاً يكى دو هفته ديگر اعلام مى شود و شگفتى بزرگ حضور احتمالى رضا عنايتى در بين دعوت شده هاست. هر چند كه هدف نهايى شماره يازده استقلال رسيدن به تركيب اصلى ودست آخر بازى در جام جهانى است. «من اگر اين دفعه به تيم ملى دعوت شوم، فقط براى بازى كردن مى روم. يعنى اگر قرار باشد بروم و روى نيمكت بنشينم، اصلاً به تيم ملى نمى روم. من اين بار به تيم ملى مى آيم تا در جام جهانى بازى كنم. وگرنه با خرج خودم، خانواده ام را برمى دارم و مى روم آلمان.»
•اگر فيكس نبودى، چى؟
از تيم ملى مى آيم بيرون. من فقط مى روم كه بازى كنم.
•بايد كسى اين قول را داده باشد كه رضا عنايتى فيكس تيم ملى است، كه اينقدر اميدواريد؟
advertisement@gooya.com |
|
نه، كسى با من صحبت نكرده. من فقط مى گويم هر كسى كه بهتر است برود توى زمين.
•ولى رضا عنايتى هم هميشه روى فرم نيست. بعضى وقت ها سخت ترين موقعيت ها را گل مى كند، بعضى وقت ها هم مثل بازى با سپاهان توپ هاى راحت را گل نمى كند.
اين قاعده فوتبال است. تيرى آنرى هم يك مدت گل نمى زد، همه مى گفتند فوتبالش تمام شده، اما حالا بهترين گلزن دنيا است. من هم اگر هميشه خوب باشم و همه توپ ها را گل كنم، بايد بروم در باشگاه هاى خوب اروپا بازى كنم. نه ايران.
و بالاخره اينكه رضا عنايتى منتظر است. اتفاقات دو سه ماه آينده تكليف او را با تيم برانكو يكسره خواهد كرد. يا همه و يا هيچ. خودش مى گويد: «اين بار فرق مى كند، اگر بخواهند با من بازى كنند...»
خيلى از حرف هاى پنجشنبه شب عنايتى به طور امانت پيش ما مى ماند. به هر حال فعلاً نكته اى كه اهميت دارد، بازگشت او به تيم ملى است. پس چرا اين اميدوارى را از او بگيريم؟