سه شنبه 7 بهمن 1382   صفحه اول | درباره ما | گویا

بخوانید!
پرخواننده ترین ها

چاپ مطلب تا مرز فحاشی، گفت وگوي اميد معماريان با مدير گويا نيوز، ياس نو

"بسیاری از سایت های اينترنتی بسته شده اند. ما می خواهیم بدانیم چرا؟ شاید خیلی از ما بدانیم چرا. اما می خواهیم رسما با تمام جزییات اعلام شود. اين شفاف سازي هم کمک مي کند سليقه ها کمترين نقش را داشته باشد و هم کمک مي کند صاحبان سايت ها بدانند به چه جرمي مسدود شده اند"


تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 




سالن پال اکسپو ژنو جایی که بزرگترین رویداد فرهنگی آغاز هزاره سوم یعنی کنفرانس جهانی جامعه اطلاعاتی برگزار می شود- چند خبرنگارایرانی دور یک میز ازمعتمدی وزیر مخابرات در خصوص سانسور می پرسندو واگذاری مخابرات وعدم حضور این وزارتخانه در شورای سه نفره. یکی از حاضرین که جوانی سی وچند ساله است وقتی با این سوال وزیر مواجه می شودکه «سایت های غیراخلاقی بسته نمی شوند.اگر مصداق دارید بگویید»، نامه ای می نویسدو به وزیر می دهد واز او می خواهد بگوید که چرا سایتش را در داخل ایران مسود کرده اند. وزیر قول می دهد که پاسخ دهد. زیر نامه نوشته شده است:«....مدیر سایت اینترنتی گویا – فرشاد ....» وزیر لبخند می زند ووقتی تلفنی از او می پرسند که نقل قول سخنان او در این وب سایت اشکالی ندارد، پاسخ مثبت می دهد. فرشاد به سوالات من درباره سایت گویا پاسخ داد.


- گویا چگونه شکل گرفت؟ چه شد که اصلا به این فکر افتادی که گویا را راه اندازی کنی؟

- گویا هم مثل خیلی چیزهایی که در ایران بدون هیچ زمینه قبلی به وجود می آیند در بعد از ظهر یک روز دلگیر و غم انگیز یکشنبه در یکی از وبگردی های همیشگی من شکل گرفت. رفتم جایی که می توانستم یک وب سایت مجانی داشته باشم. فرهنگ عمید را باز کردم ودنبال کلمه ای گشتم که مانندyahoo خوش اهنگ باشد. به کلمه گویا برخورد کردم. که با دوOO قشنگ وآهنگین بود. تازه اول اینترنت بود و در ایران سایت های جدی چندانی وجود نداشت. در این وب سایت مجانی اسم چند سایت خوب مثل ایرنا، ایرانیان دات کام و... را وسط صفحه گذاشتم. چون هر روز خودم می رفتم سری به سایت های ایرانی بزنم این صفحه را درست کردم که از اینجا به سایت های موردعلاقه ام بروم. کم کم لیست سایت ها افزایش پیدا کرد وامکانات سایت قبلی جواب نمی داد. می خواستم در این صفحه ای که در ست کردم تمام آدرس هایی که هر روز یک سری به آنها می زنم را داشته باشم. کم کم به این شکل رسیدم که الان وجود دارد. آن را هم از یک وب سایت الگو گرفتم که به نظرم جالب توجه می امد ومقصود من را برآورده می کرد.


- سایت گویا در میان سایت های ایرانی سایت متفاوتی است. این تفاوت ناشی از چیست؟ خودت سایت گویا را چگونه ارزیابی می کنی؟

- بگذارید سایت گویا را از خبرنامه گویا جدا کنیم. اگر خبرنامه گویا را بخواهیم با سایت های مشابهش مقایسه کنیم، شاید یک سایت خبری حرفه ای به آن مفهومی که وجود دارد نباشد. از ان طرف می توانیم بگوییم اینترنت یک پدیده جدیدی است ودراینکه بخواهیم بگوییم یک وب سایت حرفه ای چه ویژگی هایی دارد اندکی باید احتیاط کنیم. سایت های مختلفی که ما می شناسیم معمولا رسانه های دیگری بوده اند که وب سایت هم دارند. آ یا BBC که یک رادیوو تلویزیون بود والان سایت خبری دارد را استانداردی برای یک سایت موفق وحرفه ای به حساب می اوریم؟ با اين ملاک گويا کاملا غير حرفه اي است، چه از بابت نحوه اداره و چه نحوه توليد محتوا. سیاست گذاری ما انتخابی نیست. یعنی دست مجموعه ای به نام سردبیر ودبیر سرویس نیست که خبري منتشر کنند. هرچند حساسیت هایی که روی مساله خاصی بوجود می ايد مارا به سمت آن می برد. خبرنامه گویا هویتش به همین بی هویتی است. خبرنامه گویا روزانه بالغ بر 300 ای میل دریافت میکند حاوی مقاله، یادداشت، اطلاعیه گروه ها، فحش وانتقاد و تعریف. کساني که در این مجموعه کار می کنند فقط ازاینها بر اساس چند ملاک مشخص گزینش مي کنند.
وقتی 300 ای میل می گیریم پس من تعیین نمی کنم که خبرنامه گویا جهتش کدام طرف باشد. این مطالب ارسالی است که جهت خبرنامه را مشخص می کند. پس اگر روزی سایت اصلاح طلبانه به نظر می اید به آن معناست که مطالب چند نویسنده اصلاح طلب یا نزدیک به آنان گزینش ومورد استفاده قرار گرفته است. فردای آن روز ممکن است کاملا برعکس باشد. اگر رضا پهلوی در سایت ما مطلبی ندارد به خاطر این است که ایشان مطلبی نمی نویسند يا براي ما ارسال نمي کنند. هدف ما چاپ مطالب برای رسیدن به حداکثر تنوع وتکثر است. تا لب مرز فحاشی وتوهین. چون با فحاشی نمی توان روشنگری کرد. توهین یا اتهاماتی که امکان دفاع طرف مقابل وجود ندارد قابل انتشار نيست. طبیعتا مثل هر مجموعه انساني دیگر ممکن است اشتباهی هم پیش بیاید. ممکن است مطلبی توسط عده زیادی توهین تلقی می شود ولی سهوا ازنظر ما توهین تلقی نشود. آنچه روشن است اينکه با ملاک تشخیص توهین در ایران فاصله جدی داریم.

- در مورد اینکه شما به برخی گروه های خارج از کشور ویا حتی داخلی وابسته هستید معمولا شایعاتی وجود دارد. مایلم ازخود شما بپرسم، چه کسی حامی شماست؟

- گویا به هیچ گروه وحزبی وابسته نیست. حتی نقطه نظرات افرادي که در سایت کار می کنند با هم یکی نیست. ممکن است هریک علائق وگرایش سیاسی خاصی داشته باشیم ولی اینها باعث نمی شودکه نقطه نظری مخالف را منتشر نکنیم. تصور من این است که تحمل آرای مخالف بزرگترین گرایش "خبرنامه گویا" است. می توانم بگویم نه تنها از گروه های سیاسی خاص بلکه از افراد مستقل هم کمک نمی گیریم. یک زمانی دچار مشکل مالی شدیم وقصد داشتیم که کمک مالی جذب کنیم. اما بعدا منصرف شدیم. میل هایی البته رسید که آمادگی نشان دادند. اما ترجیح مان این نبود. قضیه هم منتفی شد. ما معتقدیم باید رسانه مان بتواند مستقل کار کند. با این وجود از چند ماه پیش امکان کمک مالی مستقیم به سایت وجود دارد .هرچند جز در روزهای اول عملا کمکی گرفته نشده است.

- معیارهای شما برای چاپ مطالب چیست؟

- معیار ما چاپ مطالب تا مرز فحاشی به معنای دقیق کلمه است. اتهام زنی به اشخاص نيز منتشر نمي شود. مثلا می گویند خوردند وبردند. این را اتهام زنی نمی دانم. چون کسانی که در عرصه سیاست کار می کنند به دلیل آنکه امکان پاسخگویی دارند ومی توانند تکذیب کنند طبیعتا اگراتهامی به آنان زده شود می توانند پاسخ دهند و احساس نگرانی نداريم، اين جزو قواعد بازي سياست است. ولی از انتشاراسم در مورد آدم های ناشناخته یا مدیران میانی یا کارمندان خود داری می کنيم. طبیعتا چنين مطلبي يا منتشر نمی شود یا اگر مطلب دارای ارزش خبری باشد اسم فرد به کلی حذف می شود. تقریبا می شود گفت که هیچ مانعی جز اين نداریم.

- عده ای معتقدند که اداره وب سایت از طریق درامدهای احتمالی آن حداقل درمورد سایت های ایرانی یک آرزو است. حداقل در حال حاضر. شما چطور به لحاظ مالی وب سایت گویا را اداره می کنید؟

- اداره مالی گویا یک تاریخچه دارد. گویا در ابتدا نهایت استفاده از سایت های مجانی را میکرد. در آن زمان به اشکال محتلف به وب سایت گویا سوبسید می دادم. از وقت و درآمد شخصی. طبیعتا تنها کسی بودم که کار می کردم تا سال 2000 . با بالا رفتن بیننده واقرایش حجم مطالب ومشکلاتی که اهل فن با آن اشنا هستند مانند مشکل پهنای باند( که بسیار هزینه بر است) من به سمت تبلیغات تمایل پیدا کردم. آن موقع هنوز سقوط سایت های اینترنتی در بازاربورس رخ نداده بود. بسیاری از سایت هایی که شما تبلیغات آنها را می گذاشتید برحسب تعداد کلیک به شما پول می دادند. هرچند رقم بزرگی نبود ولی به هرحال یک منبع کوچک در امدی محسوب می شد .به مرور صاحبات برخی شرکت ها ی تجاری ابراز علاقه مندی کردند. برخی موفق بود وبرخی ناموفق. گویا الان به 50 درصد ظرفیت در بازار سایت های فارسی زبان رسید ه است. مشکل اصلی سایت های ایرانی خارج از کشور پراکندگی ایرانیان وعدم استفاده ازبازار داخل کشور است که امکان نمی دهد از حداکثر ظرفیت تبلیغاتی استفاده کنیم. به نظر من غیر ممکن نیست که وب سایت بتواند هزینه اش را خودش تامین بکند. ولی لازمه اش این است که بتواند سایت موفقی بشود وثابت کند بازدید کننده کافی برای اگهی دهنده دارد. گویا درامد فعلی اش از تبلیغات آن را تبدیل به یک کار تجاری سود آورنکرده، ولی امکان ادامه کار و گسترش کند آن را فراهم کرده است.

- توجه شما به مخاطبان داخلی است یا مخاطبالن خارجی؟

- ملاحظه ای نداریم. ولی اصلا امکان ندارد فعالیتی خارج از ایران صورت بگیرد که متوجه داخل کشور نباشد. چرا که تمام فعالیت های خارج از کشور وداخل کشور حول وحوش مسائل سیاسی داخل است وطبیعتا می توانم بگویم که سایت نگاهش متوجه داخل است.
در ابتدای راه اندازی گویا خودم شخصا به عنوان کسی که خارج از ایران زندگی می کند و برای ارضا کردن خودش به لحاظ خبری نیاز به آگاه بودن از مسائل دارد یکسری مجلات و نشریات جذابی که می دیدم ودر داخل کشور منتشر میشد را آبونمان می شدم. وقتی برایم می آمد آنها را اسکن می کردم و روی وب سایت می گذاشتم. مانند هفته نامه جبهه و پیام امروز. این کار برای ایرانیان خارج از کشور خیلی جذابیت داشت. درهمان حال مطالبي که در خارج از کشور چاپ می شد اما حاوی نکات جالبی براي داخل کشور بود را نيز روی وب سایت می گذاشتم.

- هیچ وقت احساس کرده ای که خسته شده ای؟

- بله خسته شده ام. برای اینکه گويا خیلی ازجذابیت هایی را که در اول داشت برایم ندارد. از صفر سایت را به جایی رساندم که خودم البته جرات نمی کنم بگویم که یکی از ترین هاست. ولی بازدید کننده قابل توجهی دارد. در حال حاضر سایت پتانسیل زیادی دارد که میتوان از آن استفاده کرد. ولی آرزو میکردم که خودم می توانستم استفاده بیشتری ببرم. مجموعه گويا تقریبا الان مانند ماشینی شده که صبح از خواب بلند می شود وهرروز یکسری کارهای تکراری ومشخص می کند. واین وسط چندان به رشد فکری اش کمک نمی شود. شخصا فرصت نوشتن يا تحصيل از من گرفته شده است. خیلی کارها امکانش با 15 ساعت کار روزانه وجود ندارد. ضمن اینکه یک سری جاها بر حسب پتانسیل شرایط داخلی ایران همراه با جو تند یا کند می شویم. الان مدتی است فکر می کنم مسائل سیاسی مشکل جامعه ما نیست. برای همین هم بيشتر احساس می کنم کار چندان مهمی نمی کنم.
با این وجود مفهوم رسانه برای من همیشه جذاب بوده است. من در ایران سینما خوانده ام ودرحوزه سینما جذب مفهوم رسانه آن شده ام. سینما در واقع به عنوان یک رسانه برای من جذابیت داشته است. سایت این حس رسانه ای را ارضا کرده است. این یکی از مهمترین جذابیت هاست برای من. این که با یک کلیک به هزاران نفر مطلبی را برسانید حسی را در آدم به وجود می اورد که نمی گذارد کمتر از آن 15 ساعت کار کنم. براي مثال گاهي کتابی را شروع کرده ام، مدتي کوتاه نمي گذرد که حسی به سراغم میآید و مي گويد، الان تو می توانی بروی یک مطلب بگذاری روی سایت و من نمی توانم براین وسوسه فايق آيم، این است که پا می شوم می روم سراغ سایت.

- تعداد بازدیکننده هایت به چه عواملی بستگی دارد؟ آیا تاکنون این موضوع را تحلیل کرده ای؟

- به طور کلی یک قانون وجود دارد. تا زمانی که مطلب تازه روی وب سایت می گذاری وبه روز می کنید بازدیدکننده زیادی خواهید داشت. البته یا این بازدید کننده تازه است یا بازدید کننده تکراری که چون می داند مطلب می گذاری هر موقع می آید چیز جدیدی می یابد.
به صورت مشخص اولین جهش بازدید کننده گویا مربوط به زمان انتشار مجلات وروزنامه هایی بود که وب سایت اینترنتي نداشتند. هنگام وقوع قتل های زنجیره ای هم تعداد بازدیدکنندگان خیلی بالا رفت. انتخابات دور دوم ریاست جمهوری خاتمی، 11 سپتامبر، دستگيري ها و اين اواخر جايزه صلح نوبل از جمله اوج هاي ميزان بازديد ببیندگان بود.

- آیا می توان گفت در زمان هایی که اطلاع رسانی داخلی با تاخیر انجام شده یا اصلا انجام نشده تعداد بازدید کنندگان وب سایت شما هم افزایش پیدا کرده است؟

- به شرطی که در ان زمان ما هم فعال بوده ایم. یعني اگر کسب خبر در مورد خاص امکان پذیر بوده است. نکته جالب اینکه یکی از پیک های بازدیدکننده در مورد اتفاقات خارج از ایران همین جنگ آمریکا درعراق بود. فکر میکردم چون موضوع خارجی است ومنابع دست اولی هم وجود دارد ميزان بازديد ازگویا رشد نمی کند ولی با مجموعه مطالبی که پیرامون جنگ آمد وهزینه ای که خودمان گذاشتیم در این دوره رتبه گویا به چهارهزارمین سایت اينترنتي دنيا صعود کرد. در حالی که معمولا بین 7 تا ده هزارمین وب سایت اینترنتی است(alexa.com). الان به صورت متوسط هم بین 30 تا 35 هزار بازدید کننده داریم.

- الان خبرنامه را داخل کشور بسته اند. در گفت گویی که برخی از خبرنگاران با معتمدی وزیرمخاربرات داشتند دیدم حضور داری ونسبت به مسدود کردن وب سایت خودت اعتراض داشتی وخواستی که دلایل بستن وب سایتت را اعلام کنند. چرا فکر می کنی که باید این کار را بکنند؟

- تصور من این است که اطلاع رسانی یعنی شفاف کردن فعالیت های یک حوزه. الان بسیاری از سایت های اينترنتی بسته شده اند. ما می خواهیم بدانیم چرا؟ شاید خیلی از ما بدانیم چرا. اما می خواهیم رسما با تمام جزییات اعلام شود. اين شفاف سازي هم کمک مي کند سليقه ها کمترين نقش را داشته باشد و هم کمک مي کند صاحبان سايت ها بدانند به چه جرمي مسدود شده اند و احيانا بتوانند تصمیم بگیرند که اگر نخواهند مسدود بمانند باید چه کنند و چه بهایی بپردازند وحساسیت ها وخط قرمزهای داخل ایران تاکجاست؟ این هم خودش جزیی از اطلاع رسانی و وظیفه رسانه هاست. من با دادن نامه به وزیر مخابرات خواستم کاری را که خودشان نمی کنند در جواب من انجام دهند. یعنی موازینشان را اعلام کنند وبگویند دقيقا چه چيزهایی را تحمل می کنند و چه چيزهایی را تحمل نمی کنند. اين کار آنها را پاسخگو خواهد کرد و اين خود قدمي است رو به جلو.

- یک زمانی شایع شده بود که می خواهی به خاطر مخارج زیاد سایت وخستگی خودت آن را واگذار کنی؟ آيا صحت دارد؟ می گفتند مبالغ پیشنهادی در حدود نیم میلیون دلار بوده است؟

- نه، صحت ندارد، اگر بوده هرگز از محدوده ذهنم خارج نشده بود و تصور نمي کنم هرگز رقمي پيشنهاد شده باشد. البته يکي دوبار افرادي ابراز علاقه کرده بودند که گويا را بخرند و من بدون ترديد پاسخ منفي داده بودم.

- آیا اگر دولت موازینش را اعلام کند حاضری تحت خط قرمزهای داخل ایران فعالیت کنی؟

- من هرگز موازين نامعقول و غيراخلاقي را در پيش نگرفته ام که لازم باشد با موازين خاصي خود را تطبيق دهم. تصور مي کنم سياست و روش گويا همواره مبتني بر ارزش هاي انساني شامل آزادي و دمکراسي بوده است که قاعدتا همان ارزش هايي است که داخل ايران نيز تبليغ مي شود.

- آيا به نظرت اصلا می شود اخبار را سانسور کرد؟

- طبيعتا صاحب رسانه مي تواند تصور کند که در حال سانسور يک خبر است، اما تنوع و گستردگي رسانه ها امکان سانسور را به حداقل رسانده اند. سانسور مي تواند جزئيات يک حقيقت را تا حدي پنهان سازد ولي وجود آن حقيقت را منتفي نمي کند. تا وقتي حقيقت روشن نشود، افکار عمومي بدنبال کشف آن خواهد بود و همين سانسور را شکست خواهد داد.

- آيا دلت برای ایران تنگ شده است؟

- (لبخند) ...





















Copyright: gooya.com 2016