"انتخابات" مجلس اسلامی و بحث های پيرامون آن در خارج کشور نشان می دهد که هخاييسم و احمدی نژاديسم در جسم وجان بسياری از ما فعالين سياسی اپوزيسيون نيز خانه دارد , علايمی که در فرصت مناسب بيرون می زنند تا جلوه فروشی می کنند!
انتخابات هشتمين دوره ی مجلس شورای اسلامی به خوبی و خوشی برگزار خواهد شد و نمايندگان برگزيده ی "امت اسلامی اقتدارگرا و اصلاح طلب " ," اصلاح طلبان تبعيدی" و " اصلاح طلبان حکومتی ی مهاجر و تبعيدی " به مجلس شورای اسلامی راه خواهند يافت.
طبيعی ست که عده ای شرکت در اين" انتخابات "غير دموکراتيک" را نادرست و "بيعت با رهبری "بدانند , و گروهی ديگر,عليرغم غير دموکراتيک دانستن" انتحابات" , شرکت در آن را کاری درست و " بيعت با خاتمی" تشخيص بدهند.اما آنچه که در اين ميانه غير طبيعی و غير قابل انتطار به نظر می رسد, تشديد علايم ابتلای بخشی از فعالين سياسی ی اپوزيسيون به توهم و خود شيفتگی ست . پيش از اين نيزچنين علايمی به هنگام " انتخابات" در حکومت اسلامی و يا ساير معرکه ها و نمايش های مشابه ديده می شد, اما نه به اين شدتی که در اين دوره شاهد آن هستيم. "انتخابات " هشتمين دوره ی مجلس شورای اسلامی بار ديگر نشان می دهد تنها آقای احمدی نژاد و رهبران حکومت اسلامی نيستند که دچار تشديد توهم و خوشيفتگی ای نگران کننده شده اند, بخشی از اپوزيسيون مستقر در خارج از ايران نيز دچار اين بليه هستند. گويی " هخاييسم" و " احمدی نژاديسم " در جسم و جان بسياری از فعالين سياسی اپوزيسيون نيز خانه داشته و دارد, که در هنگام يافتن فرصتی مناسب بروز و جلوه فروشی می کنند.
برای نمونه , در رابطه با معرکه و نمايش اخير" انتخابات" مجلس هشتم اسلامی , سلطنت طلبان و برخی از راديو و تلويزيون های " لس آنجلسی" از " ملت شريف " می خواهند در روز انتخابات به خيابان ها بريزند و بساط حکومت اسلامی را جمع کنند و دود مان شان را بر باد دهند ( نگاه کنيد به برنامه های آقای صور اسراقيل ) , و يا بسياری از رهبران سازمان های سياسی از مردم می خواهند که شعارهای انتخاباتی را به شعار سرنگونی بدل کنند و تکليف يکی از سازمان يافته ترين نظام های جنايت و سرکوب را يک روزه روشن کنند. " اصلاح طلبان تبعيدی" و " اصلاح طلبان حکومتی ی مهاجر و تبعيدی" و مشابهين نيز رهنمود های گوناگونی صادر فرمودند ,که از شرکت در انتخابات و صف بستن های اعتراضی در برابر حوزه های رای گيری گرفته تا برگزاری نافرمانی های مدنی , مثل بوق زدن ماشين ها و لباس سفيد پوشيدن و رای سفيد دادن و..... در بساط شان يافت , می شود.
نمونه ديگری از توهم و خود شيفتگی را می توان در رهنمود های آقای فرخ نگهدارمشاهده کرد.آقای نگهدار که در رابطه با انتخابات اخير " سکوت خود را شکستند" !! از" ملت شريف " و " همه ی فعالين " خواسته اند در انتخاباتی شرکت کنند , که به گفته ی ايشان :
"......هدف اصلی درست کردن مجلسی بله قربانگو است که بيشتر ماشين قانوننويسی باشد تا خانه ملت. رويای رهبری است که بيشترين مردم با کمترين حق انتخاب، پای صندوقها حاضر شوند. ...."(ايران امروز , ۱۲ مارچ ۲۰۰۸))
اينکه آقای نگهدار با توجيه و مغلطه و سفسطه در چنين انتخاباتی شرکت کند و از اقوام و دوستان و آشنايان بخواهد در آن شرکت کنند امری قابل فهم ,و حق ايشان و اقوام و دوستان و آشنايان شان است , اما هنگام که با " من" ی به انداز ه ی " من " "رهبری " پای" ملت شريف" و " همه ی فعالين " در ايران را به ميان می کشد , می بايد بيش از اندکی , نگران شد !
تا حد اطلاع من ايشان در دو جريان سياسی در خارج از کشور فعاليت دارند , سازمان اکثريت و اتحاد جمهوری خواهان ايران , آقای نگهدار سخنگوی هيچکدام از اين دو جريان, که مواضعی متفاوت با ايشان در رابطه با انتخابات دارند, نيز نيستند. بنابراين بايد ديد چه فرايند ی پيش آمده که ايشان با چنين لحن و موقعيت " خود ساخته پرداخته ای " با " ملت شريف " و " همه ی فعالين " سخن می گويد .
به گمان من اين فرايند روانی چيزی جز يک نمونه از " خودشيفتگی ی بد خيم" ( نارسيسسم ) و توهمی که به آن اشاره کردم , نيست. می گوييد اشتباه می کنم ؟- اميدوارم اشتباه کرده باشم- اما شما هم اين جمله ها را يکبار ديگر بخوانيد :
" ....هرگاه در پيشگاه ملت شريف تعهد شود که اصلاح طلبان در صورت راهيافتن به مجلس "طرح قانونی اصلاح قانون انتخابات" را ارايه و تصويب آن را پی خواهند گرفت؛ هرگاه ياران خاتمی، "همراه شو ای عزيز" را به همراهی برای اصلاح قانون انتخابات معنا کنند؛ من، فرخ نگهدار، همگان را به حمايت فعال از ليست اصلاح طلبان فرامیخوانم"( ايران امروز , ۱۲ مارچ ۲۰۰۸)
".....من، فرخ نگهدار، از عموم اقشار ملت استدعا میکنم: هرآينه ياران خاتمی در پيشگاه ملت شريف تعهد کنند، در صورت ورود به مجلس، "اصلاح قانون انتخابات" را وجه اصلی همت خود قرار میدهند، با حمايت از ليست ائتلاف اصلاحطلبان، با ندای آنان برای درمان اين درد مشترک، همراه هم شويم...."( منبع فوق)
advertisement@gooya.com |
|
"........در شهرستان ها توصيه ام به همه فعالين اين است که بکوشند نامزدها هرچه بيشتر در برابر خواست های محلی وصدای مردم متعهد شوند. تلاش ها بايد در هر حوزه ای متوجه انتخاب نماينده ای شود که نسبت به مردم متعهدتر است. حتی در انتخاباتی به پوچی انتخابات در دوره شاه، باز هم درجه شرکت در روستاها و شهرهای کوچک، و نيز اثر نماينده بر زندگی اهالی، به هيچ وجه ناچيز نبود. بسياری از نمايندگان در تمام سال های قبل و بعد از انقلاب هميشه به نوعی سرويس رسان به موکلين و رابط بين حکومت و مردم بوده اند. اين تعامل و تاثير گذاری بسود تقويت فرهنگ دموکراسی و جامعه مدنی و بسود مردم است....."(منبع فوق)
بحث بر سر شرکت و يا تحريم انتخابات نيست , که اين دو حق شهروندی همگان است , نگرانی برسر وخامت حال اين دست از" من " های سياسی و گسترش " منيت فقيهانه" , در ميان ما, اپوزيسيون حکومت اسلامی, است . نگرانی بر سر اين است که با وجود اين دست علايم پيش آگهی ی خوبی برای حاملين اين علايم متصور نيست , و زيان های چنين علايمی نيز بيش از هر چيز متوجه اپوزيسيون يک پوزيسيون ارتجاعی و ضد دموکراتيک خواهد شد.