خبرگزاری فارس: آخرين دفاعيات جاسوس رژيم صهيونيستی در دادگاه عمدتا به تشريح نحوه فعاليت وی با موساد اختصاص داشت که وی در پايان خواستار رافت اسلامی در مقابل جرم خود شد.
به گزارش خبرنگار سياسی خبرگزاری فارس، علی اشتری فرزند محمود که به اتهام جاسوسی برای سرويس اطلاعاتی رژيم صهيونيستی، حدود يک سال و نيم پيش توسط وزارت اطلاعات دستگير شده بود در آخرين جلسه دادگاه خود در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب درباره اتهامات خود مطالبی را عنوان کرد که در نهايت محکوم شد.
وی که ۴۳ سال سن دارد، گفت: به مدت ۱۷ سال مديريت يک شرکت تجاری را در تهران، دبی و يک کشور خارجی ديگر بر عهده داشتم و محصولات مخابراتی، حفاظتی و امنيتی میفروختم و به علت فروش اين محصولات در داخل کشور، مشتريان خاص خودم را داشتم و همين موضوع باعث جلب توجه بعضی کشورها شد که من اين محصولات را به چه کسانی میفروشم و چگونه وارد ايران میکنم.
اشتری با بيان اينکه در زمينه سيستمهای مخابراتی خصوصا سيستم های مخابراتی بیسيم نيز ابتکاراتی در سالهای گذشته داشته است، افزود: يکی از اين پروژه ها دستگاه "مودم اتو انسور" و "اتو ريکورد" بود که باعث شد من را به سمينارهای مختلف در اروپا دعوت کنند و از من بخواهند راجع به محصولاتم توضيح دهم و بگويم محصولات را به چه کسانی می فروشم؛ ما در سالهای قبل بيشتر به مشتريان داخل کشور فکر کرده بوديم و هميشه اين که سازمانهای رسمی مشتری ما باشند، جزو نقاط مثبت ما محسوب می شد و هميشه برای مشتری های خودمان تعريف می کرديم که اين سازمان يا اين شرکت يا اين مشتری ها از محصولات ما خريداری می کنند و همه علاقمند بودند که اين را بشنوند.
وی ادامه داد: ما فکر کرديم با اينکه به دنيای خارج پا می گذاريم، آنها هم علاقمند هستند که راجع به مشتری های ما بشنوند و ديدم آنها بيش از اندازه علاقه دارند به اينکه ببينند مشتريان ما چه کسانی هستند، کارشناسان خريد چه کسانی هستند، چه محصولاتی می خواهند بخرند و اين محصولات را در چه پروژه هايی می خواهند استفاده کنند. مشتری های ما گروههای مختلف از جمله برخی وزارتخانه ها بودند.
advertisement@gooya.com |
|
اين جاسوس رژيم صهيونيستی درباره نحوه آشنايی خود با ماموران سرويس اطلاعاتی رژيم صهيونيستی (موساد) گفت: آنها ابتدا برای محصولی که توليد کرده بودم و برای زلزله شناسی روی ماهواره های ثريا کار میکرد، من را به سمينارهايی دعوت کردند و بعد به اسم مامور بانک وارد صحنه شدند و مايل بودند به عنوان شريک با من برخورد کنند. و در همين راستا وامی را به صورت غيررسمی به من دادند اما برای من عجيب بود که چرا آن مبلغ را در کيف جاسازی کرده بودند.
وی ادامه داد: آن سه نفر خود را به نامهای "ژاک، شارل، و تونی" معرفی میکردند؛ با آنها ابتدا در تايلند و سپس چند بار در ترکيه و چند بار در سوئيس ملاقات کردم. آنها ابتدا من را به شعبه بانک "فورتيس" میبردند و در آنجا ملاقاتها انجام میشد. اما کم کم به صورت مداوم محل ملاقاتها را تغيير میدادند.
اشتری در ادامه اظهارات خود در آخرين جلسه دادگاه تصريح کرد: آنها امکاناتی از جمله لپتاپ برای ارسال و دريافت رمز شده ايميل، ۲ دستگاه ثريای DSL و ترمينال ماهواره در اختيار من قرار دادند که اين ترمينالهای ماهواره را در ايران به مشتريان خاص بدهم که فکر میکنم قابليت شنود داشت.
وی افزود: نمی دانم آنها دقيقا چه تصميمی داشتند چون من ديگر به مرحله تحويل اين اقلام به مشتری ها نرسيدم و بازداشت شدم؛ آنها چون ديدند من فقط يک کالافروش هستم سعی کردند تجهيزاتی را در اختيار من قرار دهند تا اين تجهيزات را به افراد و مجموعههای خاص که دست چين کرده بودند، بفروشم و در همين بين بود که ناخودآگاه و ناخواسته در دام افتادم؛ اصلا فکر نمیکردم در حال همکاری با موساد (سرويس جاسوسی رژيم صهيونيستی) هستم؛ مرتبا از مشتريانم و نقاط قوت شرکت و قراردادهايی که در ايران داشتم استفاده می کردم تا بتوانم علاقه آنها را به مشارکت جلب کنم.
اين متهم که جرم جاسوسیاش برای رژيم صهيونيستی اثبات شد با بيان اينکه مشکلات مالی داشته است، اظهار داشت: آنها به عنوان وام، ۵۰ هزار دلار در اختيار من قرار دادند تا کالايی به عنوان ثريای DSL بخرم و به مشتريان خاص در ايران بدهم؛ علاوه بر اين آنها هزينه سفرهايم به خارج، هزينه اقامت، هزينه سوغاتی و هزينه خرجهای روزانهام را نيز پرداخت میکردند، ضمن آنکه برای پرداخت اقساط منزلم در خارج از کشور نيز به من کمک میکردند؛ اين کمکها در ابتدای کار بود و آنها میگفتند به تو کمک میکنيم تا فکرت آزاد باشد و بتوانی پروژه های بيشتری بگيری و بتوانی به مشتريانت معرفی کنی؛ و من هم تا مدتی از ترس به ايران نمیآمدم تا اينکه آمدم و دستگير شدم.
وی تصريح کرد: چون من فروشنده تجهيزات حفاظتی، امنيتی و مخابراتی بودم، تا حدودی به سيستمها آشنايی داشتم ولی آنها تجهيزات خاصی مثل يک نرمافزار در اختيار من قرار دادند تا بتوانم ايمليهای ارسالی را به صورت رمز شده در بياورم؛ با اين سيستم از هر کامپيوتری می شود ايميل رمز شده ارسال کرد.
اشتری تعداد ملاقاتهای خود با نيروهای اطلاعاتی سرويس جاسوسی رژيم صهيونيستی را ۱۳-۱۲ ملاقات ذکر کرد و ادامه داد: در مجموع ۵۰ هزار دلار به من پول دادند که يک بخش آن به صورت نقدی به من تحويل داده شده و مقداری از آن را نيز به صورت جاسازی شده در کيف به من دادند.
گزارش خبرنگار فارس حاکيست در حالی که مسئولان وزارت اطلاعات تصريح می کنند تعداد ملاقاتهای اطلاعاتی اشتری چند برابر اظهارات وی بوده است.
وی تصريح کرد: بعد از ۶ يا ۷ جلسه، از من دعوت کردند که به سوئيس بروم و گفتند می خواهيم از تو تست پزشکی بگيريم، چون من ناراحتی قلبی داشتم و داروهای قبلی و داروهای اعصاب مصرف می کردم؛ اما وقتی رفتم، با دستگاه دروغسنج مواجه شدم و اينکه می خواستند مطمئن شوند که من وابسته به نيروهای امنيتی ايران نباشم و سابقه نظامی بودن نداشته باشم.
وی با بيان اينکه آن افراد کاملا لباسهايی عادی میپوشيدند و ظاهر غيرعادی نداشتند، گفت: قرار بود دستگاههايی برای جلب توجه نظاميان در ايران به نمايش گذاشته شود و انها را ترغيب کنيم که از اين محصولات بخرند. ضمن اينکه از من خواسته بودند مهمانانی دعوت کنم و به خارج از کشور ببرم که آن مهمانان همان کارشناسان سازمانهای خريدار تجهيزات از من بودند که حتی اسم میبردند که سه نفر از آنها کارشناسان خريد سازمانهای نظامی بودند.
اين جاسوس رژيم صهيونيستی افزود: آنها يک جاسوئيچی به من داده بودند که من بتوانم يک کارت رم برای انتقال اطلاعات در آن قرار بدهم و به راحتی به خارج از کشور ببرم. من هم تعجب کرده بودم چون هميشه مدارک فعاليتهای تجاری خودم را با لپتاپ حمل و نقل ميکردم اما می گفتند از اين مموری کارت استفاده کن.
وی تصريح کرد: در يکی از جلسات با آنها زمانی که نمونه کارهايم را روی وايتبرد برای آنها تشريح میکردم به گوشهای از يکی از پروژههای خودم در تامين امکاناتی برای يک مرکز موشکی در ايران اشاره کردم. آنها گفتند مايليم در اين پروژه با تو همکاری کنيم و وام بدهيم؛ به آنها گفتم پروژههای ديگری هم هست اما به شدت ابراز علاقه میکردند که در اين پروژه با من مشارکت کنند؛ قرار بر اين بود که برای چنين مراکزی ثرياهای آلوده DSL را به نمايش بگذاريم و آن مراکز را ترغيب به خريدن کنيم.
اشتری تصريح کرد: يک درخواست خريد از يکی از مراکز ايرانی داشتم اما آنها از من کالا نخريدند؛ من به دروغ به افسران موساد گفتم که چنين مرکزی از من درخواست خريد کرده است و آنها خوشحال شدند اما وقتی به آن مقام نظامی تماس گرفتم گفت که اين کالا را از شما نمیخريم ولی در دست اقدام داريم. آنها به من اصرار کردند که هر طور شده آنها را متقاعد کن که تجهيزاتی که مدنظر ماست، بخرند؛ يک جلسه بعد، به من ۳۰ هزار دلار در يک کيف جاسازی شده دادند و من گفتم که می روم و دستگاههای مورد نظر را به مشتری میدهم ولی به علت مشکلات مالی، اين پول را در جای ديگری خرج کردم و آن کار را انجام ندادم و اينها عصبانی شدند. دفعه بعد به دروغ گفتم که دستگاهها را خريده ام، از من شماره سريال دستگاهها را خواستند و من را مورد دروغ سنجی قرار دادند که متوجه شدند به آنها دروغ گفته ام.
وی با بيان اينکه جاسوسی برای رژيم صهيونيستی ميل باطنیاش نبوده و ناخواسته به اين کار کشيده شده است، اظهار داشت: من سالها به ايران خدمت کردم حتی در حين مراوده با آنها میگفتم و در ايميلهايم نيز نوشتم که ديگر قادر به همکاری نيستم و آن کالاها را هم به شما پس میدهم؛ من سعی کردم خودم را از آنها دور کنم اما تنها بودم و نمیدانستم با چه کسی بايد مشورت کنم.
جاسوس رژيم صهيونيستی در پايان جلسه دادگاه تاکيد کرد: از مردم ايران و هر سازمانی که به واسطه اقدامات من دچار صدمهای شده است عذرخواهی میکنم و تقاضای رافت اسلامی دارم.