چهارمين شماره نشريه الکترونيکی عرصه سوم با موضوع "جامعه مدنی و حقوق بشر در ايران" منتشر شد.
در اين شماره مطالبی با قلم گروهی از فعالان مدنی و روزنامه نگاران منتشر شده است. " آموزش حقوق بشر و قدرت يابی شهروندان" به قلم دکتر سهراب رزاقی، يکی از مقالات اين شماره عرصه سوم است. او در بخشی از اين مقاله می نويسد :
هدف آموزش حقوق بشر ، ساختن شهروند مسئول و فعال در يک جامعه مدنی دموکراتيک پويا وشاداب است. چرا که شهروندان بايد قادر به تفکر نقادانه باشند، انتخابهای اخلاقی انجام دهند، در مورد مسائل مهم و حياتی موضع اصولی اتخاذ کنند، و ابتکاراتی برای اقدام های مدنی خلق و ابداع کنند.
برای مشارکت ، شهروندان بايد ابتدا از حقوق بنيادی خود آگاه و مطلع باشند.همچنين يادگيری برای کنشگرايی آگاهانه نيز ضروری است. تنها افراد و گروههايی برای حفظ و دفاع از حقوق بشر تلاش خواهند کرد که آنها را بفهمند و درک کنند. درست همانطور که جامعه مدنی متکی به شهروندان مسئول و داوطلب است، سازمانهای حقوق بشرنيز متکی به کنشگران آگاه و مطلع خود هستند.
مقاله : "مدافعان حقوق بشر در ايران" ، به قلم آسيه امينی، مقاله ديگری است که در آن نويسنده تلاش کرده است شرايط مدافعان حقوق بشر در ايران، قوتها، ضعفها، اميدها و آسيبهايشان را بر شمارد. او در مورد برخی تهديدهای بيرونی و درونی مدافعان حقوق بشر می نويسد : مدافعان حقوق بشر در ايران، در معرض فشارها ، خطرات امنيتی، انسداد خبری، سانسور، حذف شدن از صحنه های رسمی و قانونی، ناديده گرفته شدن و حتا خطرات جانی هستند، به طوری که از انسانی ترين و مدنی ترين فعاليت هايشان در جهت حمايت و حفظ کرامت افراد نيز تعابير سياسی شده و باعث سرکوب می شود. از همين روست شايد که به کل، گفت و گو درباره حقوق بشر، به جای راه يافتن به عرصه های عمومی و وارد شدن به افکار عمومی، تبديل به يک شیء سياسی شده است که از يک سو قوای حاکم را دچار توهم و بد بينی می کند و به مقابله وا می دارد و از سوی ديگر گروه های سياسی مخالف را نيز به نزديک شدن و حمايت کردن اين فعالان سوق می دهد. البته همان طور که پيشتر نيز گفتم مدافع حقوق بشر بودن و نيز مدافع مدافعان حقوق بشر بودن مرز و حد و خط مميز ندارد و هر فرد حقيقی و حقوقی با هر نگرشی می تواند در زير مجموعه اين تعريف قرار بگيرد بنابراين چه بهتر که دولتها به جای مقابل قرار دادن خود در برابر مدافعان حقوق بشر، و گشتن به دنبال بهانه ای برای سرکوب مدافعان حقوق بشر، اگر حامی حقوق بشر هم نيستند، دستکم در برابر مدافعان آن سکوت کنند تا در روابط بين الملل، محکوم به دشمن حقوق بشر نشوند. زيرا حقوق بشر در ذات خود جز به دنبال برابری و امنيت و صلح و عدالت نيست و دشمنی با چنين مفاهيمی، در تضاد با بسياری از حکمرانانی است که همين ادعا را با گويش سياسی ديگری عنوان می کنند.
"حقوق بشر و کارگران"، عنوان مقاله ديگری است که مجيد اعزازی، روزنامه نگر، آن را نوشته است. در اين مقاله با تاکيد بر لزوم داشتن سنديکاهای مستقل کارگری برای احقاق حقوق کارگران آمده است : نبود تشکل های کارگری مستقل، همواره يکی از دغدغه های کارگران بوده است. اين دغدغه بارديگردرجديدترين مواضع دو نفر از اعضای هيات مديره سنديکای کارگران شرکت واحد که در قالب مصاحبه عباس عبدی فعال سياسی با آنان ، در روزنامه کارگزاران انتشار يافت، عنوان شد؛ آن گاه که عبدی از ابراهيم مددی پرسيد : اگر قرار باشد مشکلات کارگران را امروز در ۳ عنوان خلاصه کنيد، به نظر شما مهمترين مشکل آنها چيست؟ آيا بحث دستمزد ، قانون کار، امنيت شغلی يا چيز ديگری است؟ مددی در پاسخ به اين سووال نه در ۳ عنوان که همه مشکلات جامعه کارگری را در يک عنوان خلاصه کرد: تصور من اين است، مادامی که ميليون ها کارگر ايرانی که نقش وسيعی در صحنه های مختلف اجتماعی ، سياسی و ... دارند ، از تشکيلاتی در حد استانداردهای جهانی محروم باشند، مشکلات کارگری ما همچنان ادامه خواهد داشت.
نگاهی تاريخی به اسناد حقوق بشر و مسيری که اعلاميه های بين المللی حقوق بشر طی کرده اند، موضوع مقاله ديگری است با عنوان " پويش تاريخی حقوق بشر در اسناد تاريخی" ، به قلم احمد مرادی. همچنين "مفهوم شهروندی و حقوق بشر" عنوان مقاله ديگری است که خسين آرامی آن را نوشته و در بخشی از آن آورده است : حقوق بشر از شهروندی مفهومی فرا ملی ساخته است. روندی جهانی که در آن اعضای جامعهنه به عنوان «تبعه» بلکه «شهروند»ذی حق تلقی شده و ديگر به عنوان يک موضوع و يا هدف منفعل و تنش پذيراراده قاطع و مطلق دولت تلقی نمی شود، بلکه ترجيحاً هم به مثابه مشارکت کننده فعال در فرايند شکل گيری و تکوين خط مشی های سياسی و هم به منزله عوامل پايدار مشروعيت بخش دولت در نظر گرفته می شوند. بر اين اساس موقعيت شهروند، فراگير و برای همگان مهيا قابل دسترسی است.
گفت و گو با شاه حسينی درباره اولين نهاد مدنی فعال حقوق بشر در ايران، و همين طور گفت و گو با فريده غيرت رئيس انجمن دفاع از حقوق زندانيان، دو مصاحبه است به کوشش مجيد اعزازی و ايمان پاک نهاد که در اين شماره می خوانيد.
همچنين معرفی دو سازمان حقوق بشری " دفاع از مدافعان حقوق بشر " و " سازمان عفو بين الملل" به قلم فرنوش تهرانی و شهروز شهوند و نيز گزارش از نگاه فعالان مدنی به حقوق بشر ، به قلم حميد ابراهيم زاده، از ديگر مطالب اين نشريه است.