گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
در همين زمينه
30 اردیبهشت» فيلسوف و شيخ، مسعود نقره کار29 اردیبهشت» هان! بشنو سروش آزادی، هوشنگ اسدی، روزآنلاين 29 اردیبهشت» آقای عبدالکريم سروش شرم کنيد! الاهه بقراط 28 اردیبهشت» از دولت احمدی تا دولت محمودی، پاسخ عبدالکريم سروش به محمود دولت آبادی، اعتماد ملی 27 اردیبهشت» نيمی از قدرت، گزارشی از اشپيگل ۱۹۵۲، الاهه بقراط
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! طنز: پاسخ عبدالکريم سروش به الاهه بقراط، سيروس. شينگفتند که الاهه ای قلم برگرفته و در آسمان پژاقت پرگرفته و مرکب سياه بر کاغذ سفيد کشيده و بر حسين من خنجر يزيد کشيده. برآمدم به تورق پروندهاش که استالين را در جيب راست داشته و با او قرار نان و ماست داشته و مائو را در جيب چپ داشته و با او شنای شلپ شلپ داشته و با انور خوجه به خوردن گوجه پرداخته و با صدراعظم آلمان غربی به خوردن چربی رفته بوده و اجاره خانهاش عقب افتاده و موجر به فکر وصول طلب افتاده و زن عمويش زير ابروی خويش برداشته و خصوصاً که از دو سه ماه پيش برداشته.
حالا بنگريد ضعيفهای که اينقدر سابقهی سو دارد و زن برادرش هم در تهران هوو دارد چگونه مرا که در مريلند نشستهام و پنجره را هم بستهام به باد فسامت و قماکت و براقط ميگيرد که من در انقلاب فرهنگی فلان کردهام و ندانسته که من فلان نکردهام بلکه رضای مش باقر و حسنعليجعفر جغورآبادی و مش يوسف قنارادی انقلاب فرهنگی کردند و مرا هم رنگی کردند و با رنج و افسوس همسايه کردند و خلاصه ضايع کردند. آنکه در آن حادثه قبراق بود کار همی کرد ولی مفتکی قافيه بسيار به نثرش همی منتقدينش که نمودند بحث هيچ نه عمامه به سر داشتی لباس شخصی به تنش بود صاف ياد نمائيد از او دوستان فاتحه Copyright: gooya.com 2016
|