دوشنبه 14 شهریور 1390   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

عدم پشتیبانی اصناف دیگراز اعتصاب صنف پارچه فروشان و مضرات آن، محترم مومنی روحی

حدود یک ماه از اعتصاب کردن صنف پارچه فروشان بازار تهران می گذرد. کارشناسان اقتصادی و برخی از مدیران بنکداری های این صنف، دلائل گوناگونی را برای توجیه ادامه یافتن اعتصاب پارچه فروشان برشمرده اند؛

تعدادی از این دلیلها عبارتند از:

1- عدم عقلانیت سازمان یافته در نهادهای دموکراتیک و مدنی
2- عدم یک دست بودن شبکه بازار ایران
3- عدم وجود نهادهای مستقل مدنی درمیان اصناف گوناگون بازار، به علت عدم شفاف بودن دولت، که اجازه وجود چنین نهادهائی را نمی دهد؛ و تأثیر پذیری جامعه بازاری کشور از این موضوع
4- عدم مشروعیت نهادهائی که اصناف را نمایندگی می کنند؛ و به تبع آن عملی و اجرائی نشدن تعهداتی که آن مطرح می سازند.
5- توجیه نبودن صنف پارچه فروشان بر مسأله ای به نام " مالیات بر ارزش افزوده " از سوی مسئولین نهادهای صنفی و رسانه های گروهی در این زمینه
6- نبودن همآهنگی لازم میان اتحادیه بنکداران پارچ با کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی و انجمن های اسلامی اصناف در بازارهای کشور
7- صحیح عمل نکردن وزارت امور اقتصادی و دارائی به وظایف خودش در کامل توجیه نمودن اصناف جهت مسائل مالیائی آنها
8- نبودن اعتماد عمومی به دولتی که نه شفافیت دارد، نه کارآمد است، نه به پرسشها پاسخ می دهد و نه انتقاد پذیر می باشد.
9- اعتراض اصناف مختلف به ویژه صیف پارچه فروشان به قانون مالیات بر ارزش افزوده که نمی خواهند میزان فروش و درآمد آنها نزد اداره مالیات مشخص بشود.

دلائل بالا را برخی از کارشناسان مسائل اقتصادی، مسئولان اتحادیه بنکداران صنف پارچه فروشان، رئیس انجمن اسلامی بازار اعلام می دارند. اما آیا در حقیقت باید به همین چند دلیل بسنده کرد؟

آنها به راحتی می کوشند تا بار این قضیه را بیشتر بر روی صنف پارچه فروشان بگذارند؛ حال آنکه مورد خاصی وجود دارد که می تواند علت اصلی را مشخص نماید.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


سال گذشته صنف طلافروشان اعتصاب نمودند؛ بعد از مدتی هم ناچار شدند که دوباره کرکره مغازه هایشان را بالا بکشند و به کارشان ادامه بدهند.

یک سال بعد که امسال باشد، پارچه فروشان دست به اعتصاب زده اند؛ آیا باید نتیجه گرفت که صبر کنیم تا هر سال یکی از اصناف به اعتصاب بپردازند؟

قبل از هر چیز، میزان نارضایتی مردم از هر صنفی که باشند از مسئولان کشور است که چنین مواردی را پیش می آورد.

از آنجائی که " یک دست صدا ندارد. " تنها راه چاره این است که به مجرد اعتصاب نمودن یک صنف بازاری و یا اداری در کشور، بقیه هم دنبال کار را بگیرند و با این عمل ضمن پشتیبانی کردن از اعتصاب کنندگان، سهم کوچکی از رفع بلای آسمانی و زمینی حضور قومی فاسد و بی لیاقت مانند حکومت اسلامی و دولتمردان آن را بر عهده بگیرند.

نداشتن پارچه مردم را عاصی نخواهد کرد، اما نداشتن وسیله نقلیه عمومی، عدم دسترسی به مواد غذائی به سبب اعتصاب نمودن اصنافی که در این کار هستند؛ اعتصاب کردن اصنافی که در همه امورات اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی می باشند از مواردی هستند که می توانند میزان نارضایتی مردم آن جامعه را ازدیاد ببخشند؛ آنگاه به سبب همین کارشکنی ها، کمر دولت و حکومتی متحجر و واپس گرا را بشکنند.

سالهاست که عده ای در انتظارند تا از سوی گروههای مختلف سیاسی، یا از طریق حمایت های بین المللی پشتیبانی بشوند و خودشان را از شر آخوند و هوادارانش نجات بدهند!

حال آن که این قضیه مصداق بارز بیت زیر است: "سالها دل طلب جام جم از ما می کرد آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا می کرد."


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016