خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
23 مهر» توجه به رسانه هاي مجازي در قانون بازنگري شده مطبوعات، ایرنا21 مهر» واکنش ليلی گلستان به انجام تحقيقات فقهی بر گرايشهای هنری، ايلنا 18 مهر» "بابانشاط" پری صابری هم به مسير مميزی افتاد، ايلنا 5 مهر» اظهارنظر معاون فرهنگی وزارت ارشاد درباره "منشور اخلاقی" و کتابهای مسعود بهنود، ايسنا 3 مهر» اظهارت جدید معاون وزیر ارشاد درباره ممیزی کتاب: به وقیحنگاری و هرزهنویسی هرگز اجازه انتشار نمیدهیم، فارس
بخوانید!
24 مهر » واکنش آنجلينا جولی به اظهارات ده نمکی: حاضرم درفيلم ده نمکی درنقش سياهی لشکر بازی کنم! اعتماد
24 مهر » احمد بيگدلی: سطح ادبيات ما بهدليل خودسانسوری پايين آمده است، ايسنا 23 مهر » توجه به رسانه هاي مجازي در قانون بازنگري شده مطبوعات، ایرنا 23 مهر » منيژه حكمت در آستانه تشكيل سازمان سينمايي: بهتر بود با اهالي سينما مشورت ميشد، ایسنا 23 مهر » رييس ثبتاحوال: تمامي شناسنامهها بزودي مکانيزه ميشوند، ایسنا
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! احمد بيگدلی: سطح ادبيات ما بهدليل خودسانسوری پايين آمده است، ايسنااحمد بيگدلی گفت: با توجه به اينکه سال گذشته داور جايزه کتاب شهيد حبيب غنیپور بودهام و حدود ۲۰۰ جلد کتاب را خواندهام، برآوردی کلی از دغدغه ادبيات امروز ارائه میدهم. اين داستاننويس در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجويان ايران (ايسنا) در خوزستان، بيان کرد: سطح ادبيات داستانی ما به دليل خودسانسوری خيلی پايين آمده است و زيبايی نثر، تر و تازگی و شگفتی در آن ديده نمیشود. وقتی نويسنده گرفتار اين مقوله میشود، دائم در انتخاب کلمات، جملات و مضون داستان دچار سردرگمی و ترديد میشود و قدرت خلاقيت و جوشش خلاق درونی برای خلق اثر را از دست میدهد. اگر اين مسأله به بيماری مزمن تبديل شود، نويسنده عملا نويسنده نيست؛ به جز اينکه خود را تکرار میکند. او در ادامه اظهار کرد: در پارهای از کتابها درخششهای خيلی خوبی ديدم و اين اميدواری به من دست داد که آينده ادبيات معاصر ما از اين ورطه مهآلود، ترديد و خودسانسوری به سلامت عبور خواهد کرد. بيگدلی با اشاره به مضامين آثار ادبی امروز، خاطرنشان کرد: بيشترين مضامين در حوزه اجتماعی هستند. آن دسته از نويسندگانی که حرفی برای گفتن داشتند نيز زمان وقوع داستانهای خود را به عقب کشيدهاند و به جريانهای خيلی پيشين مانند ۲۸ مرداد پرداختهاند. اين نويسندگان با پيش کشيدن مباحث تاريخی به تحليل جامعه سنتی و اجتماعی ما پرداختهاند که از اين ميان میتوان به "سفرکردهها"ی حسين نوشآذر و "پر قيچی" جمشيد خانی اشاره کرد. او در ادامه گفت: اين نويسندگان حرف امروز خود را به زمانهای گذشته برده و همانجا مطرح کردهاند. بيشترين مضامين در داستانها به دغدغههای مردم در ارتباط با خانواده پرداختهاند و نويسندگان تا آنجا که امکان داشته، سعی کردهاند تا با دور شدن از مسائل سياسی و انتقادی، خود را از پر قيچی مميزی نجات دهند. اين داستاننويس بيان کرد: در نقدی که از يک نويسنده فرانسوی خواندهام، به اين مطلب رسيدم که خواننده دو انتظار از نويسنده دارد؛ يکی اينکه از مطلب لذت ببرد و دوم آموختن داستان است. او در واقع برای نويسنده اين وظيفه را قائل شده که بايد به خوانندهاش لذت بدهد و درس بدهد؛ اما اين درس دادن نبايد مستقيم باشد. بيگدلی با اشاره به ادبيات جنگ، عنوان کرد: من به اين مسأله فکر میکردم که چرا ادبيات جنگ ما برخلاف اروپا هنوز رونقی پيدا نکرده است؟ در اروپا از جنگ جهانی دوم تاکنون درباره جنگ نوشته میشود و اين آثار با استقبال مواجه میشوند؛ اما چرا چنين اتفاقی در ايران نمیافتد؟ من به اين نتيجه رسيدم که جنگ و شعارهای مربوط به آن به ابزار تبديل شده؛ ابزاری که خواننده حوصله آنها را ندارد. نويسنده «آوای نهنگ» گفت: خواننده طی ۲۰ سال با کاربرد ابزاری کلماتی که داستاننويس از آنها استفاده میکند، برخورد کرده و اين باعث بیحوصله شدن او شده است. ادبيات جنگ بايد به دور از اين شعارها و القاب و جملات نوشته شود. اين حرفها اصلا در ادبيات جنگ اروپا نيست. آنها زندگی طبيعی خود را نشان میدهند. در حالیکه در ادبيات جنگ ما آدمها زندگی طبيعی خود را ندارند و در واقع، آدمهای طبيعی هم نيستند. آدمها، زندگی و وقايع در ادبيات جنگ ما کاملا غيرطبيعی هستند و خواننده نيز آنها را نمیپذيرد. او همچنين يادآوری کرد: خواننده ما آن قدر تيزهوش است که از تمام مسائل سياسی و اجتماعی باخبر است و نمیتوان او را با اينگونه آثار جذب کرد. نويسنده در درجه اول بايد به خواننده لذت ببخشد؛ نه لذتی برای سرگرم شدن؛ بلکه لذتی برای پرداختن به کشف و شهود. خواننده بايد با هر گامی که در داستان برمیدارد، به کشف جديدی نائل آيد و در او تحولی رخ دهد. بيگدلی تأکيد کرد: بايد حتما بعد از پايان کتاب در خواننده تغيير و دگرگونی به وجود آيد. اين چيزی است که متأسفانه در ادبيات داستانی معاصر ما اتفاق نمیافتد. خوانندهای که چند کتاب را پشت سر هم میخواند، احساس میکند که انگار اين کتابها دنبال هم نوشته شدهاند؛ حتا اگر نويسندهها متفاوت باشند، باز هم اين احساس در خواننده به وجود میآيد. اشتباه بزرگ همينجاست. هر کتابی بايد مستقل و با مشخصههای خود منتشر شود، موسيقی خاص خود را بنوازد و برای کشف و شهود، زمينه خاص خود را فراهم کند. همين مسأله میتواند تحولی در ادبيات معاصر ما به وجود آورد. اين داستاننويس اظهار کرد: من به پيدايش اين تحول اميدوارم و اين در کوتاهمدت اتفاق میافتد؛ چون انرژی خاص و قوه خلاقه خاصی در نويسندگان معاصر و جوان ما هست که به زودی تحول بسيار خوبی در ادبيات معاصر ما به وجود خواهد آورد. Copyright: gooya.com 2016
|