در فوتبال آنچه كه برجاى مى ماند نتيجه است. شايد كمتر كسى به جز ايرانى ها به ياد داشته باشد كه تيم ملى ايران دو سال پيش چه بلايى در ورزشگاه آزادى سر آلمان آورد ولى همگان مى توانند با رجوع به حافظه ذهنى يا آرشيوهاى موجود، بدانند كه آلمان در آن مسابقه با ۲ گل تيم ملى را شكست داد. در جام جهانى با كسب نتايج خوب مى توانيم حرفى براى گفتن داشته باشيم و مدعى صعود از گروه خودمان، ولى نبايد در باد نتايج ديدارهاى تداركاتى بخوابيم.
بدون تعارف ايران يكشنبه شب نتيجه خوبى مقابل كرواسى گرفت. تساوى ۲-۲ در خانه حريفى كه طى ۳ ماه گذشته ابرقدرتى چون آرژانتين را در يك زمين بى طرف (ژنو) شكست داده و در خانه اتريش به پيروزى قاطع ۴- يك دست يافته، آنقدر خوب است كه بتوانيم از آن لذت ببريم و روحيه خودمان را براى حضور بهتر در جام جهانى آلمان تقويت كنيم ولى اگر بخواهيم فقط پشت نتيجه سنگر گرفته و چشم بر كاستى هاى خودمان ببنديم، در حقيقت خودمان را گول زده ايم و ممكن است تاوان اين خود فريبى را چند روز ديگر به بدترين شكل ممكن در جام جهانى ۲۰۰۶ پس بدهيم.
نقاط قوت تيم را ناديده نمى گيريم. همين كه ۲ بازيكن غيراصلى تيم ملى يعنى آندرانيك تيموريان و سهراب بختيارى زاده خيلى بهتر از فيكس ها بازى كردند كلى موجب خوشحالى است. با استحكام ۹۰ دقيقه اى ميرزاپور هم در حال كيف كردن بوديم كه آن اشتباه ثانيه پايانى اش دوباره ما را مردد كرد.
همين كه جرأت بيرون كشيدن دايى در يك مسابقه رسمى را پيدا كرديم و جانشين او در نوك حمله يعنى آرش برهانى بسيار مفيدتر از كاپيتان سالخورده بازى كرد موجب مزيد امتنان است و همين كه على كريمى در همان يك نيمه بازى خود دوباره نشان از آمادگى و بازگشت به روزهاى خوبش را داد مشعوف شديم ولى ...
نبايد چشم بر واقعيت ها ببنديم. خط دفاعى تيم ملى ما فاقد انسجام لازم براى تحمل فشار بازيهاى سرنوشت ساز جام جهانى است. هم منطقه چپ دفاعى ما اتوبان است و هم مركز آن به شدت آسيب پذير، يك بار ديگر فيلم بازى را ببينيد تا متوجه شويد اگر كروات ها در طول مسابقه فقط يك گل زدند بيشتر از قدرت و صلابت دفاعى ما، به خاطر سهل انگارى و بى دقتى مهاجمان خودشان بود. يك نگاه ديگر به بازى اين حق را به برانكو مى دهد كه بگويد «كريمى تمام روح و روان تيم من است» چون با بيرون رفتن شماره ۸ سرنوشت سازمان در بين دو نيمه، عملاً نيمه دوم را به كروات ها سپرديم و هيچ كارى جز دفاع كردن نداشتيم، يعنى بدون كريمى حتى يك حمله سازمان يافته هم روى دروازه اين تيم انجام نداديم. از طرف ديگر معلوم شد كه حتى جايگزين ۵۰ درصدى مناسبى براى مهدى مهدوى كيا نداريم و در صورت غيبت او در ميدان به هر دليل فقط بايد اميد به حركات كعبى از جناح راست داشته باشيم كه او هم به دليل مشاركت در وظايف دفاعى كمتر فرصت مشاركت در حملات تيم را پيدا مى كند.
يكشنبه شب يك نگرانى جديد هم پيدا كرديم. عادت كرده بوديم طى ۴ سال گذشته همواره جواد نكونام يكى از بازيكنان خوب تيم ملى باشد. شماره ۶ تيم ملى طى ۷۰ بازى گذشته خود همواره بين ۶۰ الى ۸۰ درصد از توانايى هايش را ارايه كرده، هيچ گاه ستاره تيم نبوده اما در عين حال هيچ وقت هم از جمع ۳ نفر برتر تيم بيرون نيامده بود ولى مقابل كرواسى از بابت بازى نكونام كاملاً نگران شديم. جواد حتى ۲۰ درصد خود هم نبود، بازيكنى كه از هر ۱۰ پاسش، ۹ تاى آن به سلامت به مقصد مى رسيد، يكشنبه شب عملكرد برعكسى داشت و ۹ پاس را به اشتباه تقديم كروات ها مى كرد. يك دروازه خالى را هم به بيرون زد تا نگرانى هايمان بيشتر شود، به راستى در ليگ امارات چه بلايى سر او آمده است؟