دوشنبه 16 آذر 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

بيانيه مشترک احزاب ملی و ملی - مذهبی به مناسبت ۱۶ آذر

خشونت و فشار استبدادی
جنبش دانشجويی را گسترده تر و نيرومندتر می کند


در هر جامعه، دانشجويان و دانشگاهيان بعلت عدم وابستگی به ساختار حکومت و برکنار از اشتغالات مالی، در ارزيابی مسائل اجتماعی و سياسی از بينش روشن، درست انديشی و نوانديشی برخوردارند. بهمين جهت، در برابر نادرستی ها، نارسايی ها و نابسامانی های ناشی از سوء مديريت و سياست دولتمردان، به ويژه در رابطه با نفی و نقض آزاديهای بنيادين شهروندی که برای پيشرفت دانش و فن و توسعه جامعه ضروری است، مواضعی منتقدانه و گاه چالشگرانه می گيرند. بهمين دليل، دانشجويان و دانشگاهيان همواره پيشگام تغييرات مسالمت آميز همسو با ارزشهای روز بشمار می روند، بنابراين، غالبﺄ در رويارويی جدی با مقامات حکومتی قرار می گيرند.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


از سوی ديگر، از آنجايی که دانشجويان مديران و سرمايه های اجتماعی وسياسی آينده کشور هستند و مواضع چالشگرانه آنان براستی نگرانيهای همه مردم از وضع موجود، و خواسته های مردم را بر پايه استدلال علمی– سياسی بازتاب می دهند، از پذيرش اجتماعی ويژه برخوردارند. هنگامی که اين موضعگيری ها در پيوند با بحرانهای درازمدت و زيانبار برای جامعه باشد، مردم به نحو آشکاری در مقام پشتيبانی از خواسته دانشجويان بر می آيند. چنانکه در پيوند با يک دهه جنگ ويتنام و پيامدهای زيانبار اجتماعی و سياسی آن، دانشجويان دانشگاههای امريکا برای نخستين بار در مقام انتقاد و اعتراض به سياستهای نادرست دولت فدرال برآمدند و قويا خواستار پايان دادن به آن جنگ غيرانسانی شدند، روندی که پشتيبانی اکثر مردم امريکا را در پی داشت. همينطور در دهه شصت، دانشجويان بسياری از دانشگاههای کشورهای اروپايی، به ويژه فرانسه، مواضع اعتراض آميزی نسبت به سياستهای دولتهای خود در پيش گرفتند که سبب تغييرات سياسی در برخی از آنها از جمله فرانسه شد.

نقش دانشجويان در تحولات يکصد سال گذشته جامعه ايرانی مشهود و رو به افزايش بوده است. در سالهای ۸۷-۱۲۷۸، که استبداد داخلی و استيلای خارجی که بر تمامی شئونات کشور سايه افکنده بود، در پرتو افزايش شمار فارغ التحصيلان مدرسه دارالفنون و آشنايی آنان با انديشه های اجتماعی و سياسی نوين، سبب نوشتن و انتشار رساله هايی در ترويج انديشه های نوين درباره آزادی های مدنی و ضرورت تغيير نظام استبدادی شد. به ويژه پس از ماجرای تنباکو، بسبب گسترش قابل توجه مدارس جديد و افزايش شمار باسوادان در جامعه، دانشجويان و تجددخواهان با طرح انديشه های نوين در چارچوب خواستهای مردمی، گسترش حوزه سياست به پايين هرم جامعه را تشديد نمودند. روندی که به انقلاب مشروطيت انجاميد. در اين دوران، افزون بر نقش نوانديشان داخلی، دانشجويان ايرانی در خارج از کشور هم در پيشبرد اين هدف ملی نقش ويژه ای ايفا نمودند.

پس از کودتای ۱۲۹۹، که سياستهای نوسازی کشور مورد توجه حکومت استبدادی وقت قرار گرفت، بسياری از روشنفکران و دانش آموختگان که خود پشتيبان برنامه های نوين سازی بودند، وقتی با سياست سرکوب و ارعاب و کنترل مطبوعات و محدوديت آزادی های سياسی و مدنی مواجهه شدند، دچار سرخوردگی سياسی گشتند. چنانکه اعتراضات دانشجويی دانشکده های حقوق و تربيت معلم تهران در سال ۱۳۱۶ و بيانيه دانشجويان و دانش آموختگان ايرانی مقيم اروپا بر نقد سياست حاکم، پيامدهمين سرخوردگی سياسی بود. در همين سال نخستين مجمع دانش پژوهان مخالف رژيم دستگير و اعضای آن زندانی شدند. در سالهای ۲۷-۱۳۲۰، دانشجويان در فعل و انفعالات سياسی و اجتماعی کشور به ويژه در پيوند با برنامه های توسعه و نقش فعال احزاب، انجمن ها و مطبوعات، و تا حدودی در روند انتخابات تهران، حضور موثری داشتند. موثرترين حضور فعال دانشجويان در رابطه با فعاليتهای سياسی و مدنی، در نهضت ملی کردن صنعت نفت پديدار شد. همين سابقه فعاليتهای سياسی اين دوران سبب شد که پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ هم فعاليتهای سياسی دانشجويان با تمام محدوديتهای موجود همچنان ادامه يابد. شهادت سه نفر از دانشجويان مبارز و آزاديخواه در صحن دانشکده فنی دانشگاه تهران پيامد حضور شاخص دانشجويان در صحنه سياست بود. از آن تاريخ روز ۱۶ آذر (۱۳۳۲) و سپس روز يکم بهمن (۱۳۴۰)، روزهای پيوند جامعه دانشجويی با نسلهای آينده خود در مبارزه برای نيل به آزادی شدند. افسوس که خواست و آرزوی يکصد ساله ملت ايران برای دستيابی به آزادی و حقوق بنيادين و شهروندی هنوز گرفتار ارزشهای استبدادی مانده و مردم ايران کماکان بايد شاهد رخدادهايی دلخراش چون ۱۸ تيرها و ۲۳ خردادها باشند.

اکنون بزرگداشت شانزده آذر در شرايطی برگزار می شود که صدها دانشجو بخاطر اعتراضات مسالمت آميز خود در زندان ها بسر می برند و در استانه برگزاری بزرگداشت اين روز، هنوز بسياری از فعالان دانشجويی را دستگير و روانه زندان می کنند.

ما امضاء کنندگان ضمن بزرگداشت اين روز تاريخی اعلام همبستگی با جنبش دانشجويان و جنبش سبز مردمی برای استقرار دموکراسی و حقوق بشر، اعلام می داريم:

۱- دانشجويان در بند بايد هر چه زودتر آزاد شده و از آنها اعاده حيثيت گردد.
۲- همه دانشجويان بايد از امکانات و فرصتهای يکسان بهره مند شوند و از اعمال هرگونه تبعيض عقيدتی، اعتقادی و جنسيتی خودداری شود.
۳- استقلال از دست رفته بايد به دانشگاها باز گردانده شود.
۴- از استقرار عوامل حکومتی مجری تفتيش عقيده و اعتقاد در دانشگاهها بايد خودداری و به فضای امنيتی– پليسی تحميل شده به دانشگاهها پايان داده شود.
۵- ارزشهای آزاد انديشی و نوانديشی که مقتضای منطقی و ضروری فضای علمی و پژوهشی دانشگاه است بايد محترم شناخته شود.
۶- حقوق صنفی دانشجويان بايد محترم شناخته شود.
۷- آمران و عاملان کشتار، خشونت و برخوردهای غيرقانونی با دانشجويان بايد معرفی و مورد پيگرد قانونی قرار گيرند.

جبهه ملی ايران، حزب ملت ايران، نهضت آزادی ايران، شورای فعالان ملی مذهبی، حزب ايران، حزب مردم ايران


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016